یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

صاحب این عکس معروف در زمان دفاع مقدس کیست؟

  • ۱۱:۲۸

صاحب این عکس معروف در زمان دفاع مقدس کیست؟

صاحب این عکس معروف در زمان دفاع مقدس کیست؟

کانال شهدای ایران در ایتا در مطلبی با انتشار تصویری معروف از زمان دفاع مقدس که برگرفته از کتاب «گنجینه آسمانی» است، نوشت:

صاحب این عکس شهید ابراهیم حسامی است. اما ماجرا چه بود؟

معاون فرمانده گردان میثم لشکر محمد رسول الله بود که سال قبل از شهادت پای راستش بر اثر ترکش خمپاره از ران قطع و حتی امکان استفاده از پای مصنوعی هم برایش فراهم نشد اما دوباره به منطقه بازگشت و در تمام عملیات‌ها شرکت کرد و حتی در کوهستان های غرب نیز پا به پای دیگر رزمندگان از کوه بالا می‌رفت و می جنگید!

در عملیات خیبر قصد داشت به خط مقدم طلائیه برود اما فرماندهان شهید جزمانی و نوزاد از او خواستند که عقب بماند. دلش شکست و با بغض گفت: «حالا ما شدیم وبال گردن گردان؟»

فردا صبح درحالی که عصا زنان تلاش می‌کرد که خود را به خط برساند، عکاس قصد عکس گرفتن از او را داشت که با عصا وی را دور کرد و گفت: «من سوژه نیستم، بروید از رزمندگان عکس بگیرید!»

با فاصله گرفتنش از دوربین، این عکس به عنوان آخرین تصویر زندگی اش ثبت شد. دقایقی بعد هواپیماهای دشمن خط را بمباران کردند و او نیز نیز به کاروان عاشورا پیوست.

شهید آوینی: «انسان کافر روح را در خدمت اهوای تن می خواهد، اما مؤمن تن خویش را به مثابه مرکَبی برای تعالی روح می بیند و اینچنین، با پاهای بریده نیز از راه باز نمی ماند؛ می رود و پاهای بریده‌اش را نیز عصاکشان به دنبال خود تا قله‌های فتح می کشاند.

ای کاش می شد تا تو را در مأمن گمنامی ات رها کنیم و بگذریم، که تو اینچنین می خواستی. اما ای عزیز، اجر تو در کتمان کردن است و اجر ما در افشا کردن، تا تاریخ در افق وجود تو قله‌های بلند تکامل انسانی را ببیند.»

مشرق

زندگی نامه شهید حسین منصوری ، جانباز و آزاده دفاع مقدس

  • ۱۱:۱۷

آلبوم تصاویر فرمانده شهید «حسین منصوری» منتشر شد

شهید حسین منصوری

فرزند  : کرم حسین

تاریخ شهادت : 22/4/77

محل شهادت :  خرم آباد (جانباز شمیایی)
مزار: گلزار شهدای خرم آباد - استان لرستان

زندگی نامه

شهید حسین منصوری در خرداد سال  1345 در شهر خرم آباد دیده به جهان گشود . او اولین فرزند خانواده بود. نام گذاری شهید بنام (حسین) بخاطر تقارن تولد ایشان با 28 صفر بود . او دوران تحصیلی را تا دبیرستان ادامه داد . او در دوران انقلاب با وجود اینکه پدرش نظامی بود در تظاهرات و راهپیمایی ها حضور فعالی داشت و حتی اصرار مادر هم مانع ایشان نمی شد. او بعد از پیروزی انقلاب و با آغاز جنگ تحمیلی به صف رزمندگان پیوست . او در اکثر عملیاتها شرکت داشت و در یگانهای لشگر ولی عصر ، تیپ امام حسن ، لشگر 57 ، قرارگاه حمزه و قرارگاه حنین خدمت نمود .

چهار شهید و یک جانباز سهم یک خانواده از جنگ

  • ۱۲:۰۹

شهدای کاویانی - کرج البرز

چهار شهید و یک جانباز سهم یک خانواده از جنگ

خانواده کاویانی در تظاهرات علیه رژیم پهلوی حضور فعالی داشتند. پس از شروع جنگ «امام‌قلی» با وجود هشت فرزند به جبهه رفت. او در این مسیر دو فرزند و دامادش را از دست داد. همسر وی نیز در حج خونین سال ۶۶ به شهادت رسید. جانباز امام‌قلی کاویانی سرانجام در سال ۸۳ به فیض شهادت نائل آمد.

تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۷

جانباز والامقام تخریبچی شهید عبدالرضا کاویانی

  • ۱۱:۳۹

جانباز  والامقام تخریبچی شهید عبدالرضا کاویانی،  پس از سالیان طولانی تحمل عوارض شیمیایی، به لقا الله پیوست.

جانباز والامقام تخریبچی شهید عبدالرضا کاویانی

جانباز والامقام تخریبچی شهید عبدالرضا کاویانی، پس از سالیان طولانی تحمل عوارض شیمیایی، به لقا الله پیوست.

بسم الله الرحمن الرحیم 
انا لله و انا الیه راجعون 
 جانباز  والامقام تخریبچی شهید عبدالرضا کاویانی،  پس از سالیان طولانی تحمل عوارض شیمیایی، به لقاء الله پیوست.

نگاهی به زندگی شهید احمد رضایی از شهدای قرآنی لرستان -ازنا

  • ۱۱:۴۸

نگاهی به زندگی و شهادت احمد رضایی از شهدای قرآنی لرستان

نگاهی به زندگی و شهادت احمد رضایی از شهدای قرآنی لرستان

گروه اجتماعی: شهید احمد رضایی از شهدای قرآنی لرستان به نماز شب و نماز اول وقت اهمیت ویژه‌ای می‌داد و از ویژگی‌های اخلاقی او می‌توان به تواضع زیاد و خوش برخوردی اشاره کرد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از لرستان، شهید احمد رضایی، از شهدای قرآنی استان لرستان سوم مردادماه ۱۳۴۲ در شهرستان ازنا متولد شد. دوران کودکی خود را در روستای «فین»، از توابع «ازنا» در خانواده‌ای مذهبی و ساده گذراند و دوران ابتدایی خود را در دبستان محمودیه از توابع شهرستان زرین‌شهر اصفهان پشت‌سر گذاشت.
در دوره راهنمایی علاوه‌بر تحصیل، در حد توان کار می‌کرد و به خانواده نیز کمک اقتصادی می‌رساند، دوستان همکلاسی‌اش در دوران تحصیل از او به‌عنوان یک دانش‌آموز با اخلاق و نیکو یاد کرده‌اند.
وی دوره دبیرستان خود را در دبیرستان ابن سینای شهرستان زرین‌شهر گذراند، همکلاسی‌های وی در این دوران از مهربانی‌های او گفته‌اند که خوش‌ برخورد و مهربان و بسیار جدی و وقت‌شناس بود.
وی به نماز شب و نماز اول وقت اهمیت ویژه‌ای می‌داد و از ویژگی‌های اخلاقی او می‌توان به تواضع زیاد و خوش برخوردی، اشاره کرد و همواره در مراسم مذهبی حضور داشت.
در سال ۱۳۶۰ به منطقه کردستان اعزام شده و در جبهه مسئولیت بی‌سیم‌چی گُردان را بر عهده داشت و در طول هشت سال دفاع مقدس، هفت مرحله به جبهه اعزام شد.

مروری بر زندگی شهید «حاج داوود کریمی» از فرماندهان دفاع مقدس

  • ۱۱:۵۱

حاج داوود کریمی - از فرماندهان سپاه

مروری بر زندگی «حاج داوود کریمی» 

حاج داوود کریمی با شروع جنگ تحمیلی به منطقه جنوب رفت. او در همین مدت که تا سال ۶۱ ادامه یافت، برپایه آموخته‌هایش در لبنان مسئول آموزش نظامی سپاه شد. به گفته همرزمان، شهید وی از سال ۱۳۶۴ به عنوان یک بسیجی و رزمنده گمنام در بسیاری از عملیات ها شرکت می‌کرد.

به گزارش ایسنا، سردار شهید حاج داوود کریمی، فرزند محمد، در روز ۲۷ بهمن ۱۳۲۶ در محله سلسبیل تهران به دنیا آمد. پدرش مازندرانی و مادرش اهل قزوین بود. داوود اولین فرزند خانواده بود و پس از طی دوران طفولیت در سن ۶ سالگی به مدرسه رفت. هشت سال داشت که پدرش درگذشت.

مدتی بعد خانواده کریمی به محله نازی آباد نقل مکان کردند. داوود همزمان با درس در یک کارگاه تراشکاری کار می کرد. او از سنین نوجوانی نان‌آور خانه بود.تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان «رازی» به پایان رساند و دوره متوسطه را در دبیرستان دولتی«علمیه» گذراند.

پیکر "شهید محمدمهدی سامع" در شهرضا تشییع شد

  • ۱۳:۲۶
پیکر جانباز 8 سال دفاع مقدس "شهید سامع" در شهرضا تشییع شد

پیکر شهید محمد مهدی سامع، جانباز ۸ سال دفاع مقدس با حضور گسترده مردم در شهرضا تشییع و به خاک سپرده شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شهرضا، پیکر شهید محمد مهدی سامع جانباز سرافراز دوران 8 سال  دفاع مقدس، ظهر امروز با حضور مردم شهید پرور و ولایت‌مدار شهرستان شهرضا تشییع و در گلستان شهدای این شهر به خاک سپرده شد.

آئین تشییع پیکر مطهر این جانباز دفاع مقدس با حضور اقشار مختلف مردم، نماینده مردم در مجلس، مسئولان شهرستان، خانواده‌های معظم شهدا، جانبازان و ایثارگران برگزار  شد.

در این مراسم حجت الاسلام یعقوبی، امام جمعه شهرضا بر پیکر این شهید نماز میت را قرائت کرد.

شهید حاج محمد مهدی سامع متولد 17 شهریورماه 1346 در شهرضا بود، وی 14 فروردین ماه 1361 در جبهه‌های حق علیه باطل از ناحیه گردن دچار  قطع نخاع گردید.

شهید سامع پس از 33 سال تحمل درد و رنج و سختی دوازدهم آذر ماه 96 به کاروان شهدای 8 سال دفاع مقدس پیوست. 

۱۳ آذر ۱۳۹۶

خاطره شهادت شهید احمد بابکان در روز شهادت امام حسن مجتبی (ع)

  • ۱۴:۳۴

شهید احمد بابکان- کرج

شهید احمد بابکان

نام پدر: عبدالوهاب

تاریخ تولد: دوم اردیبهشت 1338

محل تولد: روستای گترده از توابع طالقان شهرستان ساوجبلاغ کرج

تاریخ و محل شهادت: هفتم مهر 1368- بیمارستان مدرس شهر طالقان

تحصیلات: دیپلم اقتصاد

شغل: پاسدار

یگان محل خدمت: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سن در زمان شهادت: 30 سال

شهید احمد بابکان، فرزند عبدالوهاب در روز دوم فروردین ماه سال 1338 در روستای «گترده» از توابع طالقان در شهرستان ساوجبلاغ در خانوادهای مستضعف و مذهبی دیده به جهان گشود.

کهنه سرباز ، خاطرات امیر سرتیپ اسکندر بیرانوند ، دلاور ارتشی لرستان

  • ۰۱:۲۴

امیر سرتیپ اسکندر بیرانوند

امیر سرتیپ «اسکندر بیرانوند»؛ دارنده نشان «فتح» به دوستان شهیدش پیوست

شادی روحش فاتحه با صلوات

روایتی از رزمنده نام‌آور لرستانی که فاتح فتح‌المبین شد

امیر سرتیپ دوم «اسکندر بیرانوند» از رزمندگان دیار لرستان است که با دلاوری و رشادت‌های خود عملیات غرورآفرین فتح‌المبین را به پیروزی رساند.

روایت شهید «احمد مومنی» از لحظه جانبازی‌اش - شهدای ملایر

  • ۱۱:۲۱

https://defapress.ir/files/fa/news/1399/4/9/1019556_282.jpg

روایت شهید «احمد مومنی» از لحظه جانبازی‌اش

«احمد مومنی» یکی از جانبازان شیمیایی است که در عملیات «والفجر هشت»، به درجه رفیع جانبازی نایل آمد و سرانجام پس از سال‌ها زندگی سخت، اول تیر سال ۱۳۷۳ بر اثر جراحات وارد شده به شهادت رسید.

ارتش بعث عراق با حمایت ابرقدرت‌ها و کشور‌های اروپایی، جنگ هشت‌ساله را بر ملت ایران تحمیل کرد و حامیان صدام از در تسلیح او با انواع و اقسام سلاح‌های پیشرفته و ممنوعه، هیچ‌گونه کوتاهی نکردند.

ارتش بعث عراق با استفاده از سلاح‌های شیمیایی، بسیاری از مناطق جنگی و نظامیان، شهر‌ها و غیرنظامیان را هدف قرار داد که این اقدامات وی موجب شد تا آثار ناشی از استفاده این سلاح‌های ممنوعه تا سال‌ها و سال‌ها بر روی بدن افراد باقی بماند، تا جایی که هنوز هم با وجود گذشت بیش از ۳۴ سال از پایان جنگ تحمیلی، جانبازان زیادی با سختی و مشقت دست و پنجه نرم کرده و برخی نیز به شهادت می‌رسند.

شهید احمد مومنی یکی از این جانبازان شیمیایی است که در عملیات والفجر هشت، به درجه رفیع جانبازی نایل آمد و سرانجام پس از سال‌ها زندگی سخت، اول تیر سال ۱۳۷۳ بر اثر جراحات وارد شده به شهادت رسید.

این جانباز و شهید والامقام در مصاحبه‌ای، نحوه مجروحیت خود و سختی‌های ناشی از آن را بیان کرده است که در ادامه متن آن را مشاهده می‌کنید.

خاطره ای از سرلشکرخلبان شهید حسین لشکری

  • ۱۴:۲۰

ماجرای سفر خلبانی که از آریزونا آغاز شد و در مهران به پایان رسید    

روایت شهید لشکری از شهید محمد زارع‌نعمتی

امیر سرلشکر خلبان شهید حسین لشکری خلبان آزاده جنگ تحمیلی و دفاع مقدس در خاطرات خود به شهید محمد زارع‌نعمتی اشاره می‌کند و می‌گوید: «در اوایل جنگ بود که در مأموریتی، قسمت انتهایی هواپیمایم، مورد اصابت موشک قرار گرفت و کنترل هواپیما از دستم خارج و موتور هواپیما خاموش شد! من احساس کردم که دارم شهید می‌شوم و شهادتین خود را گفتم و دستگیره پرش را کشیدم و بیرون پریدم و دیگر متوجه چیزی نشدم. 

چند ثانیه بعد، با سرعت وحشتناکی به زمین خوردم و از شدت ضربه، جلوی چشم‌هایم را خون گرفت، به طوری که بیشتر از پنج متر را نمی‌توانستم ببینم! کم‌کم حالم بهتر شد و حس کردم در ده‌متری من، عده‌ای مرا در محاصره گرفته‌اند! دست‌هایم را به علامت تسلیم بالا بردم و اسیر شدم. در میان نیروهای محاصره‌کننده، یک افسر هم بود که جلو آمد و چتر و لباس فشاری را از تنم باز کرد. بعد دست‌ها و چشم‌هایم را بستند و مرا سوار ماشین کردند و به جایی بردند که احتمالا مقرشان بود. 

لب پایینم پاره شده و پوست گردنم سوخته بود! بدنم داشت کم‌کم سِر می‌شد و بیش از پیش احساس درد می‌کردم و تعادلم را از دست می‌دادم. در آنجا یکی از افسران ارشدشان آمد و به روی من آب دهان انداخت! در همان لحظه، دردم بسیار شدید شد و بی‌هوش شدم! بعد که به هوش آمدم، دیدم در بیمارستان هستم.

بعدا فهمیدم که بیمارستان «الرشید بغداد» است. وقتی به هوش آمدم، دکتر سرهنگی که پزشک معالج من بود، بالای سرم آمد. بعد یک افسر امنیتی عراق آمد و کارتِ خلبان زارع نعمتی را – که اسیر شده بود – به من نشان داد تا او را شناسایی کنم. من ایشان را قبلا در پایگاه دیده بودم و گفتم: این کارت خلبان زارع نعمتی است. آن افسر اطلاعاتی هم دیگر حرفی نزد و رفت. »

ماجرای سفر خلبانی که از آریزونا آغاز شد و در مهران به پایان رسید    

شهید سرلشکر خلبان محمد زارع نعمتی

سرتیپ پاسدار شهید محمدرضا بارفروش ، کاشان

  • ۰۰:۱۸

سرتیپ پاسدار شهید محمدرضا بارفروش ، کاشان

سردار شهید حاج محمدرضا بارفروش نیز در پیروی از امر ولایت ، در دفاع از اسلام و کشور اسلامی در جبهه حضور یافت در عملیات های محرم و رمضان شرکت کرد . 24 تیرماه 1361 در عملیات رمضان به شدت مجروح شد به گونه ای که حدود یک سال به خارج از کشور جهت درمان اعزام شد .

سرتیپ پاسدار شهید حاج رضا بارفروش با داشتن 70 درصد جانبازی تحصیلات خود را تا دوره لیسانس نظامی دافوس ادامه داد .وی دانشجوی دوره دکترای عالی جنگ بود و در طول خدمت خود در مسئولیتهای مشاور امور اقتصادی فرمانده نیروی زمینی سپاه ، مدیرعامل مجتمع خودکفایی و سازندگی ظفر ، مسئول مرکز خدمات پرسنلی سپاه غرب کشور ، عضو هیئت مدیره سازمان تحقیقات و جهاد کفائی و نماینده بنیاد تعاون سپاه مرکز در استان باختران انجام وظیفه کرد .

وی دهم بهمن ماه 1376 در حین بازگشت به محل ماموریت خود در اثر سانحه تصادف به همراه همسرش به دیار حق شتافت و پسرش را به یادگار گذاشت .

شهیدان ۶لی اصغر و محمدرضا بارفروش -کاشان

متن وصیتنامه شهید محمدرضا بارفروش

۱ ۲
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan