یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید سرتیپ هوشنگ رستمی بیرانوند ، فرمانده ارتشی

  • ۰۰:۱۳

شهید هوشنگ رستمی - خرم آباد

زندگی نامه شهید سرتیپ دوم حاج هوشنگ رستمی

ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون

این شهید بزرگوار در سال ۱۳۱۹در خانواده ای مومن و پیرو امامت و ولایت از توابع بیران شهر استان لرستان دیده به جهان گشود. او پس از طی دوره ابتدایی و راهنمایی با توجه به علاقه اش به ردای سربازی به استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد. او مردی از طایفه بیرانوند، دلاوری از دلاوران لر و شجاعی از سلاله سلحشوری اسلام و توانمندی معتقدان به امام خمینی(قدس سره) ودلیری جان برکف با دلی سرشار ازایمان واعتقاد به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و دلیری که از هرگونه تلاش و کوشش در دفاع وپاسداری از خاک میهن خود لحظه ای درنگ ننموده بود. آری از امیری سر افراز صحبت می کنیم که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی و شروع درگیری با عوامل نفاق در کردستان لحظه ای از جبهه رزم دور نمی ماند. فردی که پنج بار مجروح گردید و یک بارآن سیزده گلوله به بدن مبارکش اصابت کرد ولی به محض بهبودی مجددا در جبهه حق علیه باطل حضور یافت مگر می شود زاهدان شب و شیران روز در بستر بیماری بمیرند.

پیکر مطهر شهدای جنایت تروریستی دمشق در تهران تشییع شد

  • ۱۳:۴۰

پیکر مطهر شهدای جنایت ترویستی دمشق امروز و همزمان با برگزاری راهپیمایی روز قدس، در تهران تشییع شد.

به گزارش خبرنگار مهر، پیکر مطهر شهدای جنایت تروریستی دمشق، امروز (جمعه ۱۷ فروردین ماه) همزمان با برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس با حضور گسترده مردم از میدان فردوسی به سمت میعادگاه نماز جمعه تهران تشییع شد.

مردم در مراسم تشییع شهدای حمله تروریستی به کنسولگری ایران در سوریه، شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سر دادند.

پس از مراسم تشییع، پیکر مطهر شهیدان برای خاکسپاری از دانشگاه تهران به استان‌های زادگاه آنان منتقل می‌شود.

با توجه به تشییع شهدای حمله به ساختمان بخش کنسولی ایران در سوریه، سخنران مراسم روز قدس امسال تهران، سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.

پیکر مطهر شهدای جنایت تروریستی دمشق در تهران تشییع شد

شب گذشته نیز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی بر پیکر هفت شهید راه قدس نماز اقامه کردند. در این مراسم که خانواده‌های شهیدان سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی، سرتیپ پاسدار محمدهادی حاجی رحیمی، حسین امان‌اللهی، سید مهدی جلادتی، محسن صداقت، علی آقا بابایی و سید علی صالحی روزبهانی حضور داشتند، رهبر انقلاب ضمن دعا برای این شهیدان، با خانواده‌های معظم این شهیدان از نزدیک گفت‌وگو کردند.

پاسدار شهید ایرج ترکاشوند ، شهدای معمولان

  • ۲۰:۰۸

شهید ایرج ترکاشوند - معمولان

به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید ایرج ترکاشوند اول مهرماه سال ۱۳۴۳ روستای "بن عباس" معمولان از توابع شهر پلدختر به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در روستا گذراند و برای ادامه تحصیل راهی معمولان شد. بعد از آشنایی با امام خمینی، عمیقا به ایشان علاقه‌مند شد. تا دوم دبیرستان درس خواند. سال ۱۳۵۹ با آغاز جنگ تحمیلی تحصیل را رها کرد و پس از ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به مناطق جنگی اعزام شد.

سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد. سال بعد، در تاریخ ۲۶ فرودین‌ماه ۱۳۶۲، برادرش محمدحسن در منطقه شرهانی در عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسید. در زمان شهادت برادرش، در کردستان مشغول جنگ با منافقین و ضدانقلاب بود. با شنیدن خبر شهادت برادرش به خانه برگشت و پس از چند روز مجددا راهی جبهه شد.

ایرج ترکاشوند در مدت حضور در جبهه مسئولیت‌هایی مختلفی از جمله فرماندهی توپخانه تیپ ۵۷ حضرت ابوالفضل ع را بر عهده داشت.

سرانجام در تاریخ هشتم تیرماه ۱۳۶۶ بعد از چندین سال حضور در جبهه حین انجام ماموریت در جاده خرم آباد-بانه به شهادت رسید.

 شهید ایرج ترکاشوند اول مهرماه 1343 در معمولان از توابع شهرستان پلدختر متولد شد. در تاریخ هشتم تیرماه 1366 در غرب کشور به فیض شهادت نائل گردید.

متن وصیتنامه وی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

انا فتحنا لک فتحا مبینا (قرآن کریم)

ما چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم. (امام خمینی)

وصیت‌نامه‌ خودم ایرج ترکاشوند را شروع می‌نمایم. بنده وصیتی ندارم جز این که چند جمله به عنوان یک بسیجی امام و یک سرباز کوچک امام زمان (عج) با شما صحبت نمایم. برادران و خواهران عزیزم من خود با آگاهی کامل و بینشی اسلامی و ایمانی آهنین، راه امام حسین (ع) را انتخاب نمودم و تنها امید و آرزویم این است که خداوند رحمان یک کمکی به بنده بکند و مرا جزء شهدای خودش قرار دهد.

اگر بنده به آرزوی دیرینه‌ خود رسیدم شما افتخار کنید که فرزندی داشتید و به یاری الله و به برکت جمهوری اسلامی توانست مشتاقانه در میان مردان آزاده و در میان انسان‌های عاشق الله شرکت نماید، و بر علیه کفر جهانی ستیز کند و با خون خود اسلام را در زمان خویش یاری نماید، و شادی کنید و خوشحال باشید که چنین فرزندی داشتید و سعی کنید فرزندان دیگری پرورش دهید که بیشتر از بنده بتوانند به اسلام خدمت کنند و بهتر از بنده عاشق شهادت باشند و بنده امیدوارم که شما انسان‌ها پیرو حقیقت ولایت فقیه و گوش به فرمان امام عزیزمان باشید. اوست که می‌تواند محرومان جهان را از چنگال استکبار جهانی نجات دهد.

دوست دارم که در راه خدا جهاد کنید و ریشه‌ ضدانقلاب‌های داخلی را از بیخ بکنید و این مزدورهای سرسپرده را از سر راه انقلاب اسلامی از بین ببرید و نگذارید به این انقلاب صدمه‌ای برسد. بعد از شهادتم پرچم سه رنگی بر سر خانه‌مان نصب کنید و خواهران دست به صورت نیاورند و هیچ‌گونه ناراحتی برای بنده نکنید. بلکه بسیار خوشحال باشید تا منافقان آن وقت عزا بگیرند.

به امید سلامتی امام عزیزمان و برقراری حکومت عدل الهی در سراسر گیتی و نابودی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای خون‌خوار و مزدوران داخلیش کمونیست‌ها، خان‌ها، منافقان، سرمایه‌دارها و فئودال‌ها.

عاشق الله سرباز کوچک اسلام همیشه در انتظار شهادت

منبع: نوید شاهد

نوید شاهد 

شهید ایرج ترکاشوند

مجموعه ای از تصاویر این شهید گرانقدر را در ادامه می بینید:

https://lorestan.navideshahed.com

شهید گمنامی که پس از خواب مادرش شناسایی شد ، شهید مجید ابوطالبی

  • ۲۱:۵۲

شهید مجید ابوطالبی - کهف الشهدا تهران

خبرگزاری تسنیم: برادر شهید ابوطالبی گفت: در شب عرفه امسال، مادرم در عالم خواب برادرم را دیده‌اند،‌ برادرم در این خواب از مادرم گلایه کرده بودند و گفته‌اند: «چرا به‌سراغ من نمی‌آیید، من تنها در یک اتاق هستم».

برادر شهید مجید ابوطالبی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم درباره نحوه شناسایی برادرشان گفت: سال 86 پیکر چند شهید در کهف الشهدای تهران دفن شد‌ند، پس از آن در شب عرفه امسال، مادرم در عالم خواب برادرم را دیده‌اند،‌ برادرم در این خواب از مادرم گلایه کرده بودند و گفته‌اند: «چرا به سراغ من نمی‌آیید، من تنها در یک اتاق هستم».

صاحب این عکس معروف در زمان دفاع مقدس کیست؟

  • ۱۱:۲۸

صاحب این عکس معروف در زمان دفاع مقدس کیست؟

صاحب این عکس معروف در زمان دفاع مقدس کیست؟

کانال شهدای ایران در ایتا در مطلبی با انتشار تصویری معروف از زمان دفاع مقدس که برگرفته از کتاب «گنجینه آسمانی» است، نوشت:

صاحب این عکس شهید ابراهیم حسامی است. اما ماجرا چه بود؟

معاون فرمانده گردان میثم لشکر محمد رسول الله بود که سال قبل از شهادت پای راستش بر اثر ترکش خمپاره از ران قطع و حتی امکان استفاده از پای مصنوعی هم برایش فراهم نشد اما دوباره به منطقه بازگشت و در تمام عملیات‌ها شرکت کرد و حتی در کوهستان های غرب نیز پا به پای دیگر رزمندگان از کوه بالا می‌رفت و می جنگید!

در عملیات خیبر قصد داشت به خط مقدم طلائیه برود اما فرماندهان شهید جزمانی و نوزاد از او خواستند که عقب بماند. دلش شکست و با بغض گفت: «حالا ما شدیم وبال گردن گردان؟»

فردا صبح درحالی که عصا زنان تلاش می‌کرد که خود را به خط برساند، عکاس قصد عکس گرفتن از او را داشت که با عصا وی را دور کرد و گفت: «من سوژه نیستم، بروید از رزمندگان عکس بگیرید!»

با فاصله گرفتنش از دوربین، این عکس به عنوان آخرین تصویر زندگی اش ثبت شد. دقایقی بعد هواپیماهای دشمن خط را بمباران کردند و او نیز نیز به کاروان عاشورا پیوست.

شهید آوینی: «انسان کافر روح را در خدمت اهوای تن می خواهد، اما مؤمن تن خویش را به مثابه مرکَبی برای تعالی روح می بیند و اینچنین، با پاهای بریده نیز از راه باز نمی ماند؛ می رود و پاهای بریده‌اش را نیز عصاکشان به دنبال خود تا قله‌های فتح می کشاند.

ای کاش می شد تا تو را در مأمن گمنامی ات رها کنیم و بگذریم، که تو اینچنین می خواستی. اما ای عزیز، اجر تو در کتمان کردن است و اجر ما در افشا کردن، تا تاریخ در افق وجود تو قله‌های بلند تکامل انسانی را ببیند.»

مشرق

فرمانده شهید کرمخدا ابراهیمی آهنگران ، شهدای الشتر

  • ۱۲:۲۱

شهید کرمخدا ابراهیمی آهنگران - خرم آباد

شهید کرمخدا ابراهیمی آهنگران

فرزند  : اسفندیار

تاریخ شهادت  :  ۱۳۶۳/۰۹/۱۳

محل شهادت : منطقه پدافندی زبیدات عراق             

مسؤلیت درزمان شهادت : فرمانده گردان ثارالله از لشگر۵۷ حضرت ابوالفضل علیه السلام

محل دفن  :  گلزار شهدای شهرستان خرم آباد

سوم مرداد ۱۳۳۴، در شهرستان الشتر به دنیا آمد. پدرش اسفندیار و مادرش شکر نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. پاسدار بود. سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. سیزدهم آذر ۱۳۶۳، با سمت فرمانده گردان در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او را در گلزار شهدای شهرستان خرم آباد واقع است.

سایت یاد امام وشهدا

سرهنگ شهید محمود خداداد ، شهدای مدافع امنیت در ملایر

  • ۲۲:۳۴

سرهنگ شهید محمود خداداد - شهدای ملایر

🌹تصویر سرهنگ محمود خداداد رئیس اطلاعات پلیس ملایر که ۲۳ بهمن در مأموریت دستگیری قاتل به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

می‌نویسم تا آیندگان بدانند فرمانده جبهه کیست...

  • ۱۳:۲۹

خبرگزاری فارس: می‌نویسم تا آیندگان بدانند فرمانده جبهه کیست

می‌نویسم تا آیندگان بدانند فرمانده جبهه کیست...

گفتم آقاجان تو که هستی که من تو را نمی‌شناسم؛ از فرماندهان ما هستی؟ پس من چرا تو را نمی‌شناسم؛ وی به آرامی گفت: من کسی هستم که قبل از حمله، تو با گریه مرا صدا می‌کردی که ما را در این حمله یاری کن!

به گزارش گروه حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، مطلبی که در ادامه خواهید خواند، روایتی زیبا از کرامات یک شهید است؛ شهیدی گمنام مانند هزاران فرزند گمنام حضرت روح‌الله که شاید تا امروز کسی نامی از او نشنیده باشد؛ او که در کربلای خیبر آسمانی شد، در دوران حضورش در جبهه خاطرات روزانه‌اش را ثبت می‌کرد به امید اینکه برای آیندگان بماند. او در یکی از خاطراتش ماجرای دیدارش با امام عصر (عج) را بعد از مجروحیت‌ روایت کرده است که معصومه سپهری نویسنده کتاب «نورالدین پسر ایران» آن را در وبلاگش منتشر کرده است:

****

بازدید امام حسین (ع) و فرزندش علی اکبر (ع) از گردان حضرت علی اکبر(ع) / شهید بایرامعلی ورمزیاری +فیلم

  • ۱۲:۲۰

این #کلیپ را حتما ببینید

پای صحبت مادر شهید بایرامعلی ورمزیاری و همرزمانش

قبل از عملیات والفجر4 یکی از شبها در کاسه گران بدیدن فرمانده گردان علی اکبر ، سردار شهید بایرامعلی ورمزیاری رفتم ، آقا مهدی (باکری ، فرماند شهید لشگر 31 عاشورا) به بنده توصیه کرده بودند شبها فرصت کردی به بچه ها در گردانها سری بزن ،  بچه ها عوالمی دارند که قابل وصف نیست ، نالة حزین کسانی که در دل شب زیرچتر آسمان پر ستاره به  بارگاه ربوبی وصل میشوند به دیده دل دیدنی است. ورمزیاری تا مرا دید و احوالپرسی  کردیم ، از احوال بچه های گردان و حال آنان را در پیروی از علی اکبر(ع) گفت و فرمودند: دیشب در عالم رویا امام حسین علیه السلام را دیدم که دست فرزندش علی اکبر(ع) را گرفته و دور و بر چادر های گردان علی اکبر میگردد ، ورمزیاری از امام خواسته بودند که آقا شما کی هستید؟. امام فرموده بودند: من حسین بن علی هستم و این جوان: فرزندم علی اکبر است و امشب برای زیارت بچه های گردان آمده ایم. ورمزیاری این سخنان را با حالی بیان میکردند که حال عجیبی داشتند و خود و بچه ها را برای عشق بازی در راه امام حسین آماده میکردند. صل الله علیک یا اباعبدالله.

 راوی و نویسنده : حاج جواد صبور نماینده سابق اردبیل

شهیدی که حاجت مومنین را شفاعت می کند

  • ۱۴:۰۳

حکایت سرداری که به زابل رفت و برنگشت + عکس

یک شب پیش از رفتن حاجی، او لرز کرده بود و برای همین از بچه ها خواست که بخاری را روشن کرده و رختخوابش را هم در کنار آن، پهن کنند... این بود که من، قدری هم نگران حال حاجی شدم.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - بعضی مواقع که حاجی در مراسم تشییع جنازه شهدا می دید همسرانشان، بلندگو را به دست می گیرند و صحبت می کنند، از من می پرسید: «شما هم میتوانید بعد از شهادت من، اینگونه بایستید و صحبت کنید؟» من هم ناراحت می شدم و در جواب می گفتم: «ان شاءالله زنده باشید و راه شهیدان را ادامه بدهید و خداوند، اجر شهید را به شما بدهد...»
خلاصه! وقتی که حاجی به شهادت رسید، به ذهنم آمد که این خواسته را از من داشت و این کار را کردم.»

وصیتنامه شهید «عیدی استویی» اولین فرمانده سپاه پلدخنر

  • ۲۲:۳۸

چه زیباست لحظه‌ای که تفنگ از زمین برداشته شود و به سوی دشمن نشانه رود

وصیتنامه شهید «عیدی استویی»؛

چه زیباست لحظه‌ای که تفنگ از زمین برداشته شود و به سوی دشمن نشانه رود

به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید عیدی استویی سال ۱۳۴۲ در شهرستان پلدختر به‌دنیا آمد، پدرش رضا و مادرش شاه­پری نام داشت، وی تا پایان دوره متوسطه درس خواند و مدتی شهردار شهرستان الشتر شد.

عیدی استویی سال ۱۳۵۶ ازدواج کرد و ثمره این ازدواج سه فرزند پسر بود. وی در دوران جنگ تحمیلی همانند سایر دلیر مردان ایران اسلامی تحمل تجاوز دشمن بعثی به خاک میهن‌مان را نداشت و برای دفاع از ارزش‌ها و تمامیت ارضی کشور به میادین نبرد حق علیه باطل شتافت.

وی در بیست و سوم دی‌ماه سال ۱۳۶۵ در بمباران هوایی خرم‌آباد بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و همسرش صغرا حسن‌وند نیز به درجه رفیع شهادت نائل آمده است.

شهیدی که مستشار نظامی نیروهای حزب الله در مبارزه با صهیونیست ها بود

  • ۲۲:۲۵

به یاد شهید عیدی استویی؛

شهیدی که مستشار نظامی نیروهای حزب الله در مبارزه با صهیونیست ها بود

سه‌شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ 

به گزارش نوید شاهد لرستان تک فرزند پدر و مادرش بود ولی بچه‌های پلدختر نمی‌گذاشتند توی مدرسه به او سخت بگذرد، حوالی دوازده سالگی یتیم شد و مرد خانه‌ی مادرش. هم دانش‌آموز بود و هم نان‌آور خانه و هم تک پسر مادرش. عزمش را جزم کرده بود دیپلم بگیرد، برای همین راهنمایی را که تمام کرد با چند نفر از رفیق‌هایش راهی خرم‌آباد شد تا در دبیرستان رشته‌ی علوم طبیعی بخواند. دیپلم که گرفت به پلدختر برگشت و توی روستای چم‌قلعه معلم شد. دوران انقلاب را به تدریس در روستاهای پلدختر گذراند و همان ایام در همان چم‌قلعه هم با خانم صغری حسنوند آشنا شد و ازدواج کرد.

۱ ۲ ۳ . . . ۱۲ ۱۳ ۱۴
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan