یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید شانزده ساله ای که از شهادت خودش خبر داد /شهید محمدتقی غیور انزله

  • ۱۵:۰۲

https://www.boreshha.ir/wp-content/uploads/2020/04/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AA%D9%82%DB%8C-%D8%BA%DB%8C%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%B2%D9%84%D9%87.jpg

شهید شانزده ساله ای که به حضرت علی اصغر توسل می جست

شهید «محمدتقی غیور انزله» در تاریخ ۱۳۴۸/۰۶/۰۴ در مشهد به دنیا آمد و در تاریخ ۱۳۶۶/۲/۲ در منطقه ماووت عراق در عملیات کربلای ۱۰ به شهادت رسید و در حرم مطهر حضرت علی ابن موسی‌الرضا (ع) به خاک سپرده شد. برادر خرسند با بیان خاطره‌ای به شرح چگونگی شهادت وی و حالات و روحیات عرفانی این شهید عزیز پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

شانزده ساله بود و از یک خانواده روحانی. اطلاعات مذهبی فراوانی داشت. بچه ها او را عارف کوچولو صدا میکردند.

در خط سوم، جایی که قبضه های خمپاره مستقر بودند. قرار داشتیم. میخواستم با او خداحافظی کنم. هر چه دنبالش گشتم نبود، عاقبت کنار رودخانه پیدایش کردم.

نشسته بود با خودش زمزمه ای داشت و آهسته گریه میکرد. به شوخی گفتم: چیه؟ خلوت کردی، التماس دعا.

گفت: «روضه علی اصغر میخوانم» پرسیدم: «چرا علی اصغر گفت: من هم مثل علی اصغر به شهادت خواهم رسید. بعد اضافه کرد: اگر قول بدهی به کسی نگویی برایت تعریف خواهم کرد. گفتم: قول میدهم، ولی تو را که به خط نمیبرن، چطور شهید میشوی؟ گفت همین جا، کنار قبضه های خمپاره، سه روز دیگه، من به همراه برادران توکلی و عزیزی به کمک قبضه های خمپاره میرویم، یک ناشناس با ماست. ناگهان گلوله‌ای از آسمان می آید، من گلوله را می‌بینم. عزیزی و توکلی از ما جدا می‌شوند و گلوله کنار ما به زمین می خورد، ترکش بزرگی گلوی مرا می برد، من و آن ناشناس شهید می‌شویم. و دقیقاً همان شد که گفته بود.

شهید محمد تقی انزله

نوجوانی که شهادت علی‌اصغر گونه‌اش را پیش‌گویی کرده بود

حرف‌هایش را باورم نکردم چون اولین بارش بود که به منطقه اعزام شده بود و اصلا قرار نبود خط مقدم ببرندش و اینجا خط سوم بود و اثری از تیر و ترکش جنگ در آن نبود. جزئیات و نحوه شهادتش را هم تعریف کرد. من هم ناباورانه راهی عملیات شدم.از عملیات که برگشتم فهمیدم محمدتقی همانگونه که خود گفته بود به شهادت رسیده است.

ایسنا

خواب دیدم که امام سجاد (ع) نوید شهادت مرا به مادرم می گوید

  • ۱۰:۲۹

https://s7.picofile.com/file/8238667750/mss1_2_.jpg

شهید محمد مسرور

پس از شهادت در دفتر ایشان خواب هایی را با دست خط خودش نوشته شده بود دیدیم که یکی از خواب ها، خواب خبر شهادت ایشان بود!!! دفتری که اولش نوشته شده راضی نیستم کسی قبل از مرگم آن را بخواند.


متن خواب های شهید محمد مسرور:

خواب اول
«این خواب خیلی مرا خوشحال کرد. خواب دیدم که امام سجاد (علیه السلام) نوید و خبر شهادت من را به مادرم می گوید و من چهره آن حضرت را دیده و فرمود: تو به مقام شهادت می رسی. و من در تمام طول عمر به این خواب دلبسته ام و به امید شهادت در این دنیا مانده ام و هم اکنون که این خواب را می نویسم یقین دارم که شهادت نصیبم می شود و منتظر آن هم خواهم ماند. تا کی خدا صلاح بداند من هم همچون شهیدان به مقام شهیدان برسم و به جمع آنها بپیوندم و هم اکنون و همیشه در قنوت نمازم دعای «اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک» است که خداوند شهادت را نصیبم کند و از خدا هیچ مرگی را جز شهادت نمی خواهم.»

خواب دوم

شهیده زهرا پاینده ، شهدای بروجرد

  • ۰۰:۲۲

شهیده زهرا پاینده

نام پدر : رجب

تاریخ تولد : 1297/04/06

محل تولد : بروجرد

شغل : خانه دار

تاریخ شهادت : 1363/12/20

محل شهادت : بروجرد

شماره شناسنامه: 21807

محل صدور: بروجرد

نام گلزار : بهشت شهدا بروجرد

کد ایثارگری : 6302472

زندگینامه

ششم تیر ۱۲۹۷، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش رجب، فروشنده بود و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. خانه دار بود. سال ۱۳۱۷ ازدواج کرد و صاحب سه پسر و دو دختر شد. بیستم اسفند ۱۳۶۳، در بمباران هوایی زادگاهش بر اثر خفگی ناشی از ماندن زیر آوار به شهادت رسید و مزارش در همان شهرستان واقع است.

در این حادثه  همسرش هادی پاینده و پسرش مرتضی پاینده و دحترش ناهید پاینده نیز به شهادت رسیده اند.

 

زندگینامه و خاطرات

شهید ابراهیم امیدی ، شهدای ازنا

  • ۱۱:۵۰


شهید ابراهیم امیدی- ازنا

شهید ابراهیم امیدی
فرزند  :تقی
محل شهادت: منطقه عملیاتی حاج عمران
تاریخ شهادت:۶۵/۲/۲۸
مزار  : روستای آشور آباد شهرستان ازنا - استان لرستان

دوم خرداد ۱۳۴۰، در روستای آشورآباد از توابع شهرستان ازنا چشم به جهان گشود. پدرش تقی، کشاورز بود و مادرش صدیقه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. پاسدار بود در جبهه حضور یافت. بیست  و هشتم اردیبهشت ۱۳۶۵، با سمت فرمانده گروهان در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به گردن، شهید شد. مزار وی در زادگاهش واقع است.

سایت یاد امام وشهدا 

شهید «ابراهیم امیدی» به روایت همسرش؛

شهید جلال افشار ، شهیدی که برای یاری امام زمان (عج) انتخاب شد

  • ۰۰:۵۹

شهید جلال افشار

جوانی که به گفته آیت‌الله بهاءالدینی یار امام زمان (عج) شد

شهید «جلال افشار» از طلاب وارسته و شاگرد مخصوص آیت‌الله بهاء الدینی بود. ایشان فرموده بودند، «امام زمان (عج) از من یک یار خواسته بود و من «جلال افشار» را معرفی کردم!» بار‌ها شنیده بودیم که می‌فرمودند، از مزار جلال نور خاصی به سوی آسمان صاعد است!

جلال تابستان ۱۳۳۵ در یکى از محلّه‌هاى اصفهان دیده به جهان گشود. وی از پاسداران و مسئولان عقیدتی سپاه اصفهان بود. سال ۱۳۵۸ ازدواج نمود و ثمره این ازدواج دختری بود که در دوران طفولیت پدر را از دست داد.

جلال در تاریخ ۱۳۶۱/۴/۲۴ در عملیات رمضان با زبان روزه و درحالی‌که ذکر اذان بر لبش بود، از ناحیه پهلو مورد اصابت ترکش دشمن قرار گرفت و آسمانی شد. متن زیر وصیت‌نامه‌ی این شهید است.

شهید سعید زندی علی آبادی (داود)، کتاب باباسعید

  • ۰۱:۳۹

کتاب-بابا-سعید- شهید سعید زندی

شهید سعید زندی علی آبادی ( در شناسنامه داود)

نــام :سعید (داود)

نـام خـانوادگـی : زندی علی آباد

نـام پـدر :قربانعلی

تـاریخ تـولـد :۱۳۴۱/۰۳/۰۵

مـحل تـولـد :تهران

سـن :۲۲ سـال

دیـن و مـذهب :اسلام شیعه

وضـعیت تاهل : متاهل و یک فرزند پسر

شـغل : پاسدار

تـحصیـلات : چهارم متوسطه - علوم تجربی

تـاریخ شـهادت :۱۳۶۳/۱۲/۲۲

مـحل شـهادت : شرق دجله

عـملیـات : بدر

نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری

مـحل مـزار :گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران -قـطعـه :۲۷، ردیـف :۱۰۹، شـماره :۱

زندگی نامه:

پنجم آذر ۱۳۴۱، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش قربانعلی و مادرش،محبوبه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند. پاسدار بود. سال۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان لشکر ۲۷ محمد رسول الله در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اسفند ۱۳۶۳، با سمت فرمانده گردان در شرق دجله عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.

صفحه شهید در سامانه گلزار. شهدا  / نوید شاهد


کتاب بابا سعید

 خاطرات عرفانی شهید سعید زندی

مادر شهید رضا قنبری: امام رضا پسرم را نجات داد تا در راه خدا شهید شود

  • ۱۲:۵۰
ل

مادر شهید قنبری در گفتگو با نوید شاهد سمنان: امام رضا پسرم را نجات داد تا بماند و در راه خدا شهید شود

تاریخ مصاحبه چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ 
شهید رضا قنبری یکم اسفند 1346 در روستای گرمن از توابع شهرستان شاهرود به دنیا آمد. پدرش محمدحسین و مادرش فرخ نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و پنجم مرداد 1367 در اسلام ‌آباد غرب توسط نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکر او را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند. در ادامه توجه شما را به مصاحبه خواندنی نوید شاهد سمنان با "فرخ رحیمی" مادر شهید رضا قنبری جلب می کنیم:
نوید شاهد سمنان: مادر جان از کودکی رضا برایمان بگویید.
مادر شهید: قبل از رضا ده تا از بچه های من از دنیا رفتند. یه روز رفتم پیش یه کربلایی علی که تو میغان دعا می داد. بهش گفتم: بهم دعا بده که این بچه بمونه. بنده خدا گفت: باشه دعا می نویسم و بهتون میدم که بچه ات بمونه. هشت تا دعا رو داده بود، دعای نهم رو که می خواست بده بچه ام موقع اذان صبح به دنیا اومد. اینجا هم نه ماشین بود و نه چیزی. برف هم میومد که مادرم اومد گفت: خدا! بچه داره می میره. گفت: اون چند تا مردن این هم می میره.
گفتم: دعا رو نیاوردی؟ این بچه باید از حلقه دعا اول ماه نو بگذره.
گفت: نه.
گفتم: بلند شو بریم میغان. برف هم میومد. بچه رو بغل کردم و پیاده رفتیم میغان. مادرم گفت: الان یه جانوری اگه بیاد چی؟
گفتم: من رو بخوره ولی بچه ام سالم بمونه. یواش یواش رفتیم، شروع کردم به حمد و سوره خوندن. وقتی رسیدیم دودستی زد تو سرش و گفت: الآن می خواستم این دعا رو بیارم که این بچه امروز به دنیا بیاد. گفتم: بچه می میره آقا ؟
گفت: نه. بعد هم دعا رو زد زیر لباس بچه. به خانمش گفت: برو چایی بیار و خودش شروع کرد به دعا خوندن.
به من گفت: یه امام خمینی (ره) میاد و جنگ شروع میشه. این بچه هم میره مدرسه و تا هفتم و هشتم می خونه و اگر بره جبهه شهید می شه ولی اگر نره صد سال عمر میکنه.

شهید حسن عشوری ، سرباز گمنام امام زمان (عج)

  • ۲۱:۴۹

شهید حسن عاشوری

شهید «حسن عشوری» نخستین شهید از وزارت اطلاعات است که بعد از انجام ۱۲۰ عملیات موفق در مبارزه با گروهک های تکفیری و تروریستی که خرداد ماه در منطقه چابهار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan