- سه شنبه ۳ دی ۰۴
- ۰۰:۴۷

این بار عاشقانهها را از زبان شوهرِ یک شهیده بخوانید
بیشتر عاشقانههای شهدا را از زبان خانمهایشان میشنویم؛ اما این بار راوی عاشقانههای یک زن شوهرش شده. زنی که ۱۳ دی ۱۴۰۲ در موکب خانواده دختر کاپشن صورتی به شهادت رسید.
« دو سال بود میخواستیم با هم ازدواج کنیم؛ اما پدر و مادرم مخالف بودند.» این را حسین سلطانینژاد همسر یکی از شهدای حادثه تروریستی کرمان میگوید و اضافه میکند: «خانوادهام میگفتند باید از اقوام همسر انتخاب کنم.» عادت کردهایم همسران شهدا خانم باشند و همیشه زن باشد که از عاشقانههایش با مرد زندگیاش که حالا دیگر شهید شده، سخن بگوید. انگار جهاد زنها از جهاد مردها بزرگتر است؛ چرا که مرد جانش را فدا میکند، اما مادرش و همسرش عزیزتر از جانشان را فدا میکنند. در داستان ما دنیا وارونه شده و حالا یک مرد عزیزتر از جانش را فدا کرده. اینجا مردی را داریم که یک سال است قربان صدقه ملکه خانهاش نرفته و دنبال پرنسس بابا ندویده تا بتواند سرتا پایش را غرق بوسه کند.
- ۴
با سلام و احترام شهید محمدتقی فولادیان عارفی بزرگ اما ...