زندگینامه:

شهید «یوسف قربانی» در خانواده‌ای مستضعف در زنجان متولد شد. یوسف در شش ماهگی پدر خود را از دست داد. در سن شش سالگی  مادر یوسف در اثر حادثه‌ای از دنیا رفت و یوسف و برادرش را با همه دردها و رنج‌هایشان تنها گذاشت تا آنها آبدیده‌تر شوند و طعم تلخ فقر و مصیبت را به طور کامل احساس نمایند و خود را برای یک زندگی پر فراز و نشیب آماده سازند. یوسف به همراه برادرش در کنار مادربزرگ در خانه‌ای محقر سال‌های اول دبستان را پشت سر می‌گذاشتند که تنها پناهگاه آنها نیز از دنیا رفت.

دوران نوجوانی یوسف قربانی

بعد از  سال زمانی که یوسف سال چهارم ابتدایی را می‌خواند، همراه برادرش به تهران می‌روند و نزد فردی حدود چهار یا پنج سال زندگی و کار می‌کنند و دوباره به زنجان برگشته و در خانه‌ای کوچک ساکن می‌شوند.

یوسف به همراه برادرش سختی‌های زیادی را متحمل می‌شوند اما تجربه گرفته و آماده می‌شوند تا اندوخته خویش را در معرض ظهور قرار دهند. برادر یوسف هنرمند بود و بر روی سنگ و آجر، نقاشی و کنده‌کاری می‌کرد و همه او را به این لقب می‌شناختند و هیچ کس نمی‌دانست که در این هنر او چه چیزی نهفته بود.

دوران جوانی

با پیروزی انقلاب اسلامی و سپری شدن دوران ستم‌شاهی، یوسف نیز همراه دیگر فرزندان مستضعف امام پا به عرصه انقلاب می‌گذارد و با تشکیل اولیه بسیج، جذب خیل عاشقان انقلاب می‌شود که در همین سال‌ها یوسف برادرش را نیز در سانحه رانندگی از دست می‌دهد.

شهید یوسف قربانی

شهیدی که برای آب نامه می نوشت

او لحظه ای آرام و قرار نداشت.او همیشه و همه جا شعرهای عرفانی زیر لب زمزمه می کرد و آرام گریه می کرد.  هر موقع دردها و رنج ها به یوسف فشار می آورد قلم به دست می گرفت و بر روی کاغذ می نوشت و بعد کاغذ را ریز ریز می کرد و دور می انداخت تا اینکه هیچ کس از دردهایش آگاهی نیابد .حتّی یک روز از وضع جنگ و اوضاع جامعه شکایت نامه ای برای نخست و زیر وقت نوشته بود و پس از اتمام نامه آن را پاره کرد و به آب انداخت .خلاصه دنیای عجیبی داشت در میان دنیای مادی و فریبای ما . یوسف در همه جا و پیش همه کس غریب بود ، او محبوب همه بود و محبوب هیچ کس نبود او دوست همه بود و دوست هیچ کس نبود ، شاید یوسف عاشق و مجنون بود زیرا که به قول شاعر  :

در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن

شرط اوّل قدم آن است که مجنون باشی

غواص یعنی مرغابی امام زمان عج

غواص یعنی مرغابی امام زمان عج

متن زیر گفت و گوی یکی از خبرنگاران با این شهید، در ساعاتی بعد از عملیات است.

ـ یوسف، غواص یعنی چی؟

- غواص، غواص یعنی مرغابی امام زمان(عج)

- یوسف در آخر مصاحبه ات یه چیزی بگو

- چی بگم، من آنقدر سواد ندارم... اما می گم:

- در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

روبه صفتان زشت خو را نکشند

گر عاشق صادقی زمردن مهراس

مردار بود هر آنکه او را نکشند