- يكشنبه ۹ تیر ۰۴
- ۱۲:۰۰
شهید داود زندیه
شهدا را فراموش نکنیم
شهید داود زندیه
خبرگزاری تسنیم: سردار شهید جعفر جنگروی در نامهای به مهدیه دخترش در سفر حج و چند ماهی قبل از شهادت مینویسد: دختر عزیزم! بابا تو باید به اینگونه دوریها عادت کنی!(البته داری!) ولی باید بیشتر از اینها ساخته شوی. آخر پدر پیرت خیلی رویت حساب باز کرده.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از شهیدان اسناد و مدارک مختلفی به جای مانده است که هر کدام حامل درسی و نشان دهنده زاویهای از معرفت آنان است که جهاد در راه خدا را بر آسایش و لذت زندگی دنیوی ترجیح دادند. آنها هم مثل سایرین صاحب خانواده، فرزند و تعلقات خانوادگی بودند و برای یکایک این تعلقات و عزیزانشان ارزش زیادی قائل بودند. اما نگاهشان به زندگی خودش همان روحیه رزمندگی را میسازد که توانست در جریان هشت سال دفاع مقدس در مقابل مجهزترینهای قدرتهای دنیا بایستد.
شهید محمد ابراهیمی🌷
نام پدر: محمد صادق
تاریخ تولد: ۱۳۴۳/۰۵/۲۷
محل تولد: بیرجند
یگان خدمتی: سپاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۲/۲۵
محل شهادت: حاج عمران
مزار: گلزار شهدای بیرجند- خراسان جنوبی
برادرش احمد نیز به شهادت رسیده و #جاویدالاثر است.
شادی روح مطهرشان #صلوات 🍀
شهید جاویدالاثر احمد ابراهیمی🌷
نام پدر: محمد صادق
تاریخ تولد: ۱۳۴۱/۰۶/۲۷
محل تولد: بیرجند
یگان خدمتی : کادر ارتش
تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۱/۱۷
محل شهادت: سومار - کله قندی
محل مزار: جاویدالاثر (لوح یادبود - گلزار شهدای بیرجند) خراسان جنوبی
برادرش محمد نیز به شهادت رسیده است.
شادی روح مطهرش صلوات 🍀
زندگینامه شهید احمد ابراهیمی
شهیده راضیه موسی پور
نام پدر : علیرضاتاریخ تولد : 1358/03/18
محل تولد : بروجرد
شغل : دانش آموز
تاریخ شهادت : 1366/12/30
محل شهادت : بروجرد- بمباران هوایی دشمن
کد ایثارگری : ۶۶۱۸۹۵۷
زندگینامه
در محفل گرم و صمیمانه خدمت پدر و مادر شهیدان راضیه و محمدرضا موسی پور شرف حضور یافته و سر صحبت را پیرامون فرزندان شهیدان آغاز نمودیم .
مادر این دو شهید چنین آغاز کرد:
معصومه جمشیدی هستم مادر راضیه و محمد که در اسفند 1366 به همراه چند تن دیگر از اعضای خانواده مان بر اثر بمباران به شهادت رسیدند .
من چون خودم در بمباران مجروح شدم (%30) نمی توانم زیاد صحبت کنم آنها ثمره ی زندگی من بودند دست روزگار آن ها را از من جدا کرد ولی خدا را شکر می کنم اگر چه عمر آنها خیلی کوتاه و کم بود ولی زندگی پر بار و خوبی داشتند و همه از آن ها به خوبی یاد می کنند.
اواخر اسفند 1366 بود که من و همسر و دو فرزندم از اصفهان به بروجرد آمدیم
سوم شــهریور،۱۳۴۲ در شهرســتان ازنا به دنیا آمد. پدرش سیدعطا، کشاورز بود و مادرش صفیه خانه دار. تا پایــان دوره ابتدایی درس خواند. کارمند شــهرداری بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دهم اردیبهشــت،۱۳۶۲ در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به شــهادت رسید. مزار وی در زادگاهش قرار دارد. برادرش سیدعلی نیز شهید شده است.
شهیده مهناز کائیدی
نام پدر: ملک محمد
شغل: دانش آموز اول دبیرستان
سن : 16 سال
تاریخ ولادت: 1347/09/20
محل تولد : پلدختر لرستان
تاریخ شهادت: 1363/01/07
محل شهادت : بمباران هوایی پلدختر
بیستم آذر ۱۳۴۷ ، در شهرستان پلدختر به دنیا آمد. پدرش ملک محمد کشاورز بود و مادرش خانم کوچک خانه دار. دانش آموز بود و تا اول متوسطه درس خواند. هفتم فروردین ۱۳۶۳ ، در بمباران هوایی زادگاهش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای همان شهرستان واقع است. پدرش نیز در سال 1361 در جبهه به شهادت رسیده است.
دوم خرداد ۱۳۰۷ ، در روستای چم قلعه از توابع شهرستان پلدختر دیده به جهان گشود. پدرش جافرعلی کشاورز بود و مادرش گلبانو خانه دار. او نیز کشاورز بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر و چهار دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیستم شهریور ۱۳۶۱ ، با سمت تک تیرانداز در کوشک بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش قرار دارد. فرزندش مهناز نیز شهید شده است
شهید حجتالاسلام و المسلمین سیدنورالدین رحیمی
حجتالاسلام و المسلمین حاج سیدنورالدین رحیمی برادر بزرگتر سیدفخرالدین و نماینده مجلس شورای اسلامی سال ۱۳۱۴ در شهرستان خرمآباد در یک خانواده اصیل و روحانی دیده به جهان گشود. او نیز در دامان پدری عالم و مادری مومن پرورش یافت، اما دیری نگذشت که با درگذشت این دو عزیز مسئولیت خطیر نگهداری و سرپرستی از برادرانش به وی واگذار گردید و در کنار تحصیلات علوم دینی به عنوان سرپرست خانواده انجام وظیفه کرد.
آن سید جلیل القدر برای تکمیل علوم اسلامی و کسب فیض از محضر استادان حوزه علمیه قم وارد این شهر شد و پس از کسب مدارج بالاتر علوم دینی جهت نشر و ادامه تبلیغ فرهنگ و دین مبین اسلام به خرم آباد برگشت و با امامت جماعت مسجد جامع خرم آباد و تدریس در حوزه علمیه کمالیه، تاسیس کتابخانه و ادامه حرکت فرهنگی در جهت بارور نمودن استعدادهای جوانان خرم آباد نقش به سزائی داشت. محبوبیت او در بین اهالی باعث شد که ایشان با منش بزرگوارانه مشکلات و اختلافات عشایر و ساکنان شهر را حل نماید و خانه او محل رفع معضلات شده بود.
جواد قاسم پورآرانی
نام پدر: میرزامحمد
تاریخ تولد: 1-5-1340 شمسی
محل تولد: آران و بیدگل
تاریخ شهادت : 5-10-1365 شمسی
محل شهادت : ام الرصاص
مزار: گلزار شهدای محمدهلال آران شهر: آران و بیدگل- استان اصفهان
حاج شیخ جواد قاسم پور آرانی از روحانیون شهیدی است که در شانزده عملیات مهم از سوسنگرد تا فتح المبین و از بیت المقدس تا والفجر 3و 4 حضور فعال و خستگی ناپذیری داشته است. در اینجا خاطره ای کوتاه از این شهید بزرگوار را با هم می خوانیم:
امروز عصری خوابم برد
در خواب دیدم که یک مادر شهیدی بود که شهیدش جاویدالاثر بود و اظهار دلتنگی و بی تابی می کرد.
بهش گفتم تو اسمشو به من بگو من برات پیداش می کنم ( حالا شاید منظور اسم و رسمش در وب و مجازی بود )
اسمش را بهم گفت و در کاغذی نوشتم ولی وقتی بیدار شدم متاسفانه اسمش در خاطرم نمانده بود.😔
شهیده ناهید مُغازه
نام پدر : ولی
تاریخ تولد : 1341/09/19
محل تولد : بروجرد
تاریخ شهادت: 1366/12/30
محل شهادت : بروجرد
طول مدت حیات : 25 سال
مزار شهید : بروجرد - روستای فلک الدین
کد ایثارگری : ۶۶۱۸۴۴۶
زندگینامه
شهید ناهید مغازه در روز نوزدهم آذر ماه سال 1341 در بروجرد به دنیا آمد. او یکی از بزرگ زنان تاریخ جنگ تحمیلی بود که الگویش کسی نبود جز بانوی بزرگ کربلا زینب کبری (س). در طول سال هایی که همسر ایشان رزمنده جبهه های نور علیه ظلمت بود و مبارزه می کرد ایشان به وسیله نامه هایی که سرشار از حماسه و ایثار و مقاومت بود، همسر خود را برای حضوری سبز در میادین جنگ تشویق می نمود، آری به پاس وجود چنین پشتوانه های عظیمی بود که رزمندگان اسلام، پیروز همیشه میدان بودند.
بانو ناهید با روحیه ایمان، ایثار و از خودگذشتگی و با تکیه بر اصول تربیتی اسلام سه فرزند خویش را به بهترین وجه تربیت کرد. این مادر صالحه مؤمنه علی رغم مهر مادریش آرزو و دعایش همواره این بود که اگر روزی مرگش فرا رسد، همراه فرزندان خویش بمیرد و شاید راز این آرزو این بود که ناهید عزیز بدون پدر و مادر ، بزرگ شده بود و دوست نداشت فرزندانش بعد از او رنج بی مادری را احساس کنند.
سی ام اسفند ماه سال 1366 روزی که ناهید شادتر از همه روزهای زندگی اش به فرزندانش عشق می ورزید و همراه بهار لباس نو بر تن گلدسته های زندگی اش می پوشید.
ناگهان صدای هولناک هواپیماهای دشمن شهر را دربرگرفت،
فرزندانش ندا یک ساله ، ویدا سه ساله و وحید پنج ساله از ترس و وحشت به آغوش مادر پناه بردند و در حالی که از ترس اشک می ریختند، لباس های بهاریشان کفن جسم کوچکشان شد و بال در بال فرشتگان آسمان به همراه مادر مهربانشان به قله عروج انسان، یعنی شهادت در راه خدا پرکشیدند.
او در سن 25 سالگی در بروجرد به شهادت رسید و در گلزار شهدای روستای فلک الدین بروجرد به خاک سپرده شد.
هر سه فرزند او ندا کارگرفردجهرمی ، ویدا کارگرفردجهرمی و وحید کارگرفردجهرمی همراه مادر به فیض عظمای شهادت رسیدند.
بسم رب شهدا خدایامارو مدیون خون شهدا نکن روحشون روباسیدالشهدا مشهورکن