یاد شهیدان 🌹

شهید حسین جوزدانی 

نام پدر: غلام رضا

شغل: دانش آموز 

تاریخ تولد: 2-11-1346 شمسی

محل تولد:  نائین- اصفهان

تاریخ شهادت : 12-2-1365 شمسی

محل شهادت : فکه

دلیل شهادت : اصابت ترکش خمپاره

گلزار شهدا:  نام گلزار:امامزاده ابوطالب روستای آدران شهر: رباط کریم - استان تهران

نوید شاهد  ، سامانه شهدا

دوازدهم بهمن ۱۳۴۶ در روستای جوزدان از توابع شهرستان نایین اصفهان دیده به جهان گشود. پدرش غلامرضا، کارمند بود و مادرش معصومه خانه دار. دانش‌آموز چهارم متوسطه بود. از ســوی بســیج در جبهه حضور یافت. دوازدهم اردیبهشت ۱۳۶۵ با ســمت پیک گردان در فکه توسط نیروهای عراقی بر اصابت ترکش خمپاره به شکم پاها و دست شهید شد. پیکرش را در گلزار شهدای امامزاده ابوطالب روستای آدران تابعه شهرستان رباط‌کریم به خاک سپردند.

برادرش علی جوزدانی نیز به شهادت رسیده است.

نقل از : ویکی شهید

وصیت نامه شهید حسین جوزدانی

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با عرض سلام خدمت امام مهدی و نائب برحقش امام امت و امت اسلامی ایران. اینجانب حسین جوزدانی متولد سال ۱۳۴۶ فرزند غلامرضا دارای شماره شناسنامه ۲ وصیت نامه خود را بدین شرح می نگارم:

خدایا من دلسوخته ام، از دنیا وارسته ام، از همه چیز خود دست شسته ام…. دلیلی ندارد که تسلیم ظلم و کفر شوم و خدا را به طاغوت بفروشم. من می سوزم تا راه حق را روشن کنم و همه قیود و بندها را بریده ام که آزادانه در معرکه حیات جولان دهم.

خدایا من را از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق را ببینم و جمال زبیای تو را مشاهده کنم. خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی من را از یاد تو دور نکند، قسمتی از وصیت نامه شهید چمران که من نیز دوست دارم به همین شکل ضمیمه وصیتنامه من باشد. بار الها تو خود می دانی که ما تنها به قصد پیروزی و به خاطر پیروزی و یا به خاطر دست آوردهای مادی هرگز روی به سوی میدان نداریم، زیرا اینجا دیار جان دادن در راه معشوق است. ما به سوی خدا می رویم و فقط به خاطر خدا حرکت می کنیم تا شاید به وصالش برسیم. خدایا تو خود می دانی ما به همان دلیلی که امام حسین و یارانش جان برکف گرفته و شهادت را پذیرفتند و آن حفظ دین اسلام بود ما نیز می رویم تا اسلام را رهبری و احکامش را در سراسر جهان اجرا شود، ما می رویم تا اماممان خمینی بت شکن زنده بماند و حکومت اسلامی را رهبری نماید و به دست صاحب اصیلش امام مهدی (عج) تحویل دهد. بارالها دوست دارم که من را نیز مورد لطف خودت قرار دهی و شهادت در راهت را نصیبم نمایی، زیرا که جان ناقابل من در مقابل هدفم ارزشی ندارد، چرا که اگر پیروز شویم به وظیفه خود عمل نموده ایم و اگر هم شهید شویم این مسؤلیت را که به گردنمان بود انجام داده ایم. خدایا پس از شهادت حاصل خونمان را هدایت مخالفان انقلاب و هدایت آنان به صراط مستقیم که راه توست قرار بده و مخالفان غیر قابل هدایت را خودت نابود بفرما.

خدایا بگذار مخالفان ما هر چه می خواهند بگویند، اما چون به راهم و هدفم سخت معتقدم حاضرم تا آخر پایش بایستم و حتی’ به خاطرش جان دهم و تو شاهد این امری و امیدوارم که شما جوانان عزیز این کشور ادامه دهنده این راه باشید و جبهه ها را خالی نگذارید.

خدایا اینجا چه جایی است، اینجا از دانشگاه اخلاق بالاتر است، از مسجد با عظمت تر است، زیرا اینان را که من در اینجا مشاهده می کنم انسان های معمولی نیستند. هر یک آنها دنیای اخلاق و عرفانند. ولی حیف که هر یک از آنها یکی پس از دیگری به سوی معبود خود پر می کشند و ما دوباره تنها می مانیم و مسؤلیت سنگین خونشان. در اینجا انسان به برادران کوچکتر از خودش حسرت می خورد، چون آنها آنقدر با اخلاص نماز و دعا می خوانند که انسان بی اختیار گریه اش می گیرد، خدایا من چگونه خودم را با این عزیزان مقایسه کنم، اینان دریای معرفتند، اینان خالصانه سلاح در دست می گیرند و عاشقانه می رزمند و جان تسلیم می دارند. خدایا دوست دارم مقداری از عشق و اخلاص و شجاعتشان را به من نیز عطا فرمایی. نمی دانم با چه زبانی این مطالب را بیان می کنم. وقتی با این برادران صحبت می شود می بینم بعضی ها برادرشان شهید است، برادرشان مفقود است و اینها سلاح آنها را به دوش می کشند. فقط و فقط انسان باید اینها را ببیند و درس بگیرد و واقعاً همین خانواده های شهید پرور با تربیت چنین عزیزانی نخواهند گذاشت امام تنها بماند و راه امام حسین (ع) بی رهرو بماند و اسلام بی پیرو. پس خدایا با وجود اینها چگونه انسان می تواند اینجا را ترک کند، حال اینکه تاریخ تکرار شده و هر کس یاران حسین را یاری نکند در آخرت باید پاسخگو باشد و هر کس که مدتی است که اگر در روز عاشورا بود جزو یزیدیان نبود باید پای در عرصه جنگ بگذارد و در عمل ثابت کند و در راه حسین جان دهد. پس سعی کنید جبهه ها را گرم نگه دارید تا اینها که اینجا هستند خسته نشوند.

حال کلامی خدمت پدر و مادر گرامیم عرض می نمایم: پدر و مادرم مبادا از شهادتم غمناک شوید، زیرا خوش ندارم دشمنان ما شما را ناراحت ببینند و از این موضوع خوشحال شوند، می دانم که شما برای من رنج ها و سختی های فراوانی کشیدید تا من را بزرگ کرده اید، می دانم که تمامی سعی و کوشش خود را به کار بستید تا فرزندتان به سعادت برسد. می دانم که کوچک بودم و شما من را در دامن خود بزرگ کردید و می دانم که شب ها برایم بیدار مانده اید و روزها چه زحمت هایی کشیده اید و بدین جهت علاقه شدیدی به من دارید، اما فراموش نشود که من و تمام فرزندان امانت خداوند نزد پدر و مادران هستیم و امانت را باید به صاحبش بازگردانید، پس خوشا به سعادتتان که به بهترین وجه امانت را تحویل دادید. باشد که اجرتان را در دنیای دیگری به دست آورید و حتماً محفوظ خواهد بود، زیرا شما من را بزرگ کرده و تربیت نموده اید و من کمال تشکر را از شما دارم و ممنونم که من را کمک نمودید تا راهم را انتخاب کنم و همیشه راهنمای من بوده اید و در پایان از شما حلا لیت می طلبم و اگر نتوانستم جبران زحمات شما را بنمایم عذر می خواهم و امیدوارم من را ببخشید.البته شما برایم بسیار عزیز بودید و من هیچگاه با این کلمات ناقص نمی توانم ارزش شما را بیان نمایم. “خدئاحافظ”

در مورد برادران بزرگترم باید بگویم که کمال تشکر را دارم، زیرا همیشه مانند استادانی راهنمای من بوده اند و همیشه حافظ انقلاب بوده اند و امیدوارم در آینده نیز به خدمات بی امان خود در این راه ادامه دهند و حامی خط امام باشند و من خودم را کوچکتر از آن می دانم که بخواهم مطالبی برایشان بنویسم.

در مورد خواهر و برادر کوچکترم امیدوارم به وسیله مادرم طوری تربیت شوند که در آینده ادامه دهندگان راه شهداء و پاسدار اسلام و نور چشم خانواده ما باشند و من چشمم به دست مادرم می باشد.

در پایان از تمامی معلمین و استادان گرامیم که زحمات زیادی برای تعلیم و تربیت ما می کشند می خواهم من را ببخشند و اگر قدر زحماتشان را ندانستم از همگی حلا لیت می طلبم و از زحماتشان قدردانی و تشکر می نمایم. به هم کلاسی هایم و دوستانم فقط یک سفارش دارم که درس بخوانید و در عین حال جبهه ها را خالی نگذارید.

به برادران و خواهران عزیزی که حامی انقلابند توصیه می نمایم پایدار و مقاوم بایستید و از حق دفاع کنید و این راه سختی های بسیار دارد که بایستی تحمل شود و بایستی ایثار کنید تا این راه ادامه یابد. به مخالفین نیز می گویم شما نیز مانند آنهایی هستید که در مقابل حضرت علی (ع) شمشیر کشیدند و ایستادند و او را تهدید به شهادت کردند. هم اکنون در مقابل خط علی صف کشیده اید و با فرزندان علی درافتاده اید، پس از مخالفت دست بردارید و دین حق را یاری دهید. همچون حُر که توبه نمود و راه توبه برای همگان باز است و اگر این راه را انتخاب کردید به سعادت دنیوی و اخروی رسیده اید و اگر همچون گذشته در مقابلش ایستادید انشاءالله توسط امت حزب الله در هم کوبیده خواهید شد و دنیایتان تباه خواهد گردید و در آخرت نیز عذاب دائمی الهی گریبان گیرتان خواهد بود.

در پایان از تمامی دوستان و آشنایان و فامیل ها حلا لیت می طلبم و امیدوارم که اگر حقی بر گردن من داشته اند و ادا نشده من را ببخشند و در همین لحظه بیان می نمایم اگر حقی از من گردن کسی مانده همه را بخشیدم و از همه راضی هستم، باشد که خداوند نیز از سر تقصیرات این بنده حقیر درگذرد.

در مورد مسائل شرعی فقط یک روز روزه به خاطر روز جهانی قدس از من قضا شده که امیدوارم ادا شود. (این روزه را هم قبل از اعزام گرفتم اگر خدا قبول کند)

از انقلاب حمایت کنید، امام را تنها نگذارید، جبهه ها را خالی نگذارید، رزمندگان را دعا کنید.

در ضمن دوست ندارم کسانی که مخالف این انقلابند نه در تشیع جنازه ام شرکت کنند و نه در مراسم مسجد، زیرا هدف ما حفظ این انقلاب و اسلام بود و در همین راه نیز جان دادیم، پس همانا مخالفین و دشمنان همینانند. در ضمن این وصیتنامه همیشگی من است. برای سلامتی امام صلوات بفرستید. والسلام.

منبع: کنگره ۱۲۰۰۰ شهید شهرستانهای استان تهران