یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید علی حیدر نظری ، شهدای نورآباد

  • ۱۲:۵۸

شهید علی حیدر نظری - نورآباد دلفان

نام : علی حیدر 

نام خانوادگی : نظری

فرزند : علی اکبر

تاریخ شهادت : ۱۳۵۹/۱۱/۱۹

محل شهادت : واحد بسیج دلفان -پایگاه مقاومت

محل دفن : گلزار شهدای نورآباد دلفان- استان لرستان

سن در زمان شهادت: ۱۷ سال

ششم مهر۱۳۴۲، در شهرستان دلفان دیده به جهان گشود. پدرش علی اکبر و مادرش شیرین طلا نام داشت. دانش آموز اول متوسطه بود. نوزدهم بهمن ۱۳۵۹، به عنوان بسیجی در پایگاه مقاومت زادگاهش بر اثر اصابت گلوله سهوی به شهادت رسید. پیکرش در بهشت زهرای همان شهرستان به خاک سپرده شد.

مختصری از زندگی نامه ی شهیدعلی حیدر نظری

 101.jpg

این شهیدخونین بدن در مرداد ماه سال 1342 در نورآباد به دنیا آمد. با وجود سختی های جانکاه دوران پهلوی ایشان با هوش سرشار توانستند دیپلم تجربی آن زمان را کسب کنند که مدرک بسیار مهمی به شمار میرفت.

ایشان پس از عضویت در سپاه دلفان یک دوره ی آموزش نظامی فشرده را به مدت شش ماه در پادگان حمزه ی خرم آباد به پایان رساند و پس از آن برای آموزش بسیجیان دلفانی که قصد اعزام به جبهه را داشتند در پایگاههای بسیج مشغول خدمت شد، تا اینکه در غروب روز شنبه نوزدهم بهمن سال 59 هنگام آموزش بسیجیان بر اثر نقص فنی یکی از سلاح های آموزشی مورد اصابت سهوی گلوله قرار گرفت و به فیض عظمای شهادت نائل گردید.

این شهید خونین بدن در یک هفته ی آخر عمر مبارکشان بسیار آرزوی شهادت میکرد و بخصوص در هنگام نماز بسیار از خدا طلب شهادت میکرد.‌ روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

احمدی۱۳۹۴-۱۱-۱۹ 

خداوند روحش را با سرور شهیدان قرین گرداند بسیار جوان با استعدادی بود خیلی از بسیجیانی که اموزش های نظامی را طی میکردند نزد ایشان اموزش می دیدند اگر شهید نمی شد الان یکی از سرداران این کشور بود خداوند اموات شما و روح پدر این شهید را غرق نور ورحمت کند

کارمند: ۱۱  ۱۳۹۴

شهید علی حیدر نظری جوان با اخلاق مومن ودوست داشتنی بودند ودر بین دوستان خیلی جذاب و طرفدار داشتند خداوند روح ایشان وهمه شهدا را شاد فرماید.

نسیم دلفان 

آخرین نماز باحال نوجوان ۱۴ ساله

  • ۰۱:۱۶

نماز نوجوان در جبهه

هنگام دفاع مقدس آیت‌الله العظمی جوادی آملی جبهه مشرف شده بودند تا ملاقاتی با بسیجیان داشته باشند؛ در میان رزمندگان، نوجوان باصفایی بود که ۱۴ سال داشت.  پایین ارتفاع چشمه‌ای بود و باران گلوله از سوی عراقی‌ها می‌بارید؛ لذا فرماندهان گفتند برای وضو هم به آنجا نروید. بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید.  هنگامی که آیت‌الله جوادی تشریف آوردند، دیدند که آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه می‌رفت برای وضو. بسیجیان هر چه فریاد زدند نرو خطرناک است، آن نوجوان گوش نکرد.  آخر متوسل شدند به این عالم وارسته، حضرت آیت‌الله جوادی آملی که آقا! شما کاری بکنید. آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا می‌روی؟ گفت میروم پایین وضو بگیرم. گفتند پسر عزیزم! پایین خطرناک است. فرماندهان گفتند می‌توانی تیمم کنی. شما تکلیفی ندارید. همان نماز با تیمم کافی است.  نوجوان نگاهی بسیار زیبا به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخند زیبایی زد و گفت بگذارید حاج آقا نماز آخرمان را با حال بخوانیم و رفت وضو گرفت و یک نماز باحالی خواند و برگشت.  دقایقی بعد قرار بود عده‌ای از بسیجیان بروند جلو و با عراقی‌ها درگیر شوند. اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود. یکی دو ساعت بعد آیت‌الله جوادی را صدا کردند و گفتند حاج آقا بیاید پایین ارتفاع. دیدند جنازه‌ای آوردند. آیت‌الله جوادی آملی نشستند و دیدند همان نوجوان با همان لبخند زیبا پرکشیده و رفته.  آیت‌الله جوادی آملی کنار جنازه‌اش روی خاک نشستند، عمامه از سر برداشتند و خاک بر سر مبارکشان ریختند و گفتند: جوادی! فلسفه بخوان؛ جوادی! عرفان بخوان. امام به اینها چه یاد داد که به ما یاد نداد؟!  من به او می گویم نرو و او می گوید بگذار نماز آخرم را با حال بخوانم. تو از کجا می دانستی که این نماز، نماز آخر توست؟!  

منبع: سایت خبر گزاری بین المللی قرآن 

نوجوان شهید

آیت الله جوادی آملی در جبهه دفاع مقدس

شهیدی با دو وصیت نامه ، شهید منصور پژولیده

  • ۰۱:۲۶

شهید منصور پژولیده


نام پدر : محسن
تاریخ تولد :1336/10/30
محل تولد: بهشهر
تاریخ شهادت : 1362/12/05
محل شهادت : دهلران

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در زادروز شهید «منصور پژولیده» زندگی‌نامه و وصیت‌نامه این شهید منتشر می‌شود.

زندگی‌نامه شهید:

خداوند به «محسن و معصومه» در دی ۱۳۳۶ در «بهشهر»، پسری عطا کرد که نامش را «منصور» گذاشت. معصومه در کنار محسن، امورات زندگی را با کار در کارخانه چیت‌سازی بهشهر می‌گذراندند. آن­ها شش فرزند داشتند که منصور دوّمی‌شان بود. منصور تا دیپلم علوم تجربی در دبیرستان «هشترودی» زادگاهش تحصیل کرد.

در بیان خلق‌وخوی منصور، باید گفت که در ادب و تواضع نسبت به والدین، زبانزد بود و در همه حال، مطیع‌شان. با دیگران نیز، با ملاطفت و گشاده‌روئی رفتار می‌کرد و نزدشان، محبوبیتی خاص داشت.

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan