یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

دانش آموز بسیجی شهید صیدعلی ترکاشوند - شهدای صحنه

  • ۱۱:۱۴

شهید صیدعلی ترکاشوند
محل تولد: صحنه
نام پدر: کرمعلی
تاریخ تولد: 1/1/1350
تاریخ شهادت: 1/11/65
محل شهادت: حلبچه
عملیات: کربلای 5
شغل: دانش آموز بسیجی
مزار: گلزار شهدای صحنه - هرسین - استان کرمانشاه
بسمه تعالی
شهید صیدعلی ترکاشوند در تاریخ 1350/1/1 در روستای علی آباد گروس شهرستان صحنه یکی از خانواده های مذهبی دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی خود را در شهرستان صحنه در دبستان و دولتی معلم به سر برد و  در کار دامداری و کشاورزی به پدر و مادر خود کمک می کرد وی در ماههای محرم در دسته های سینه زنی نوحه می خواند در مجالس قرآنی، قرآن تلاوت می کردند وی در سن 7 سالگی نماز می خواندند و روزه می گرفت و در دوران راهنمایی خود را در مدرسه راهنمایی آیت ا... طباطبایی شهرستان صحنه گذراند وی در دوران راهنمایی در سن 15 سالگی علاقه ی بسیار شدیدی به جبهه های جنگ علیه دشمن داشتند و در دوران سوم راهنمایی به جبهه رفتند و در تاریخ 1365/11/1 در عملیات کربلای 5 شلمچه به درجه رفیع شهادت رسید. مزارش در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش واقع است
 
مشخصات نویسنده خاطره:

شهید مرادی عباس پور ، شهدای نور آباد دلفان

  • ۲۱:۲۳

شهید مرادی عباسپور -نورآباد

شهید مرادی عباس پور زردآلوئی

نام پدر: بگ محمد 

محل تولد: نورآباد دلفان 

تاریخ تولد: 2-6-1348 

شغل: دانش آموز

تحصیلات: دیپلم

سن در زمان شهادت : ۱۷ سال 

تاریخ شهادت: 1365/06/12

محل شهادت: حاج عمران

سامانه ملی شهدا  -  نوید شاهد 

خاطره نحوه شهادت شهید به نقل از برادر رزمنده مرادی صفری:

 در عملیات کربلای ۲ حاج عمران بودیم و هدف ما تصرف تپه شهدا بود، نیروهای خیلی زیادی از دشمن در منطقه بودند و امکان تصرف در روز وجود نداشت و باید در شب، تپه شهدا را تصرف می کردیم ، پس از اینکه به بالای ارتفاعات رسیدیم نیروهای دشمن با تجهیزات بسیار به ما حمله کردند ، شهید رحمان علی نیا و شهید مرادی عباسپور دو شهید بزرگواری بودند که در این عملیات با ما بودند، تانک های دشمن تا ۲۰۰ متری ما رسیده بودند و فقط با آرپی‌جی می شد با آنها مقابله کرد. دائماً آرپی‌جی شلیک می‌کردم تا جایی که از گوشم خون جاری بود. گلوله آرپیچی نداشتم و مجبور بودم به سنگر برگردم ، پس از اینکه گلوله ها را آوردم دو تن از شهیدانمان را دیدم که گلوله مستقیم تانک به آنها برخورد کرده بود و در خون خود می غلطیدند، شهید مرادی عباسپور که تا من برگشتم به درجه شهادت رسیده بود و شهید رحمان علی نیا که در لحظه های آخر شهادت به بالینش رسیدم، جوانی مومن و نورانی که گفت فلانی نمی‌خواهد به من روحیه بدهی می دانم تا لحظاتی دیگر شهید می شوم، از طرف من به مردم بگو که امام را تنها نگذارید، وقتی از او پرسیدم اگر وصیتی داری برای پدر و مادرت بگو ، همین را گفت که من یتیمم و پدر ندارم فقط امام را تنها نگذارید ... .

به نقل از : شهدای دلفان 

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan