یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید حجت الاسلام محمد توکلی -شهیدی که بدست منافقین تکه تکه شد

  • ۱۱:۵۳

https://media.hawzahnews.com/d/2022/05/22/3/1480697.jpg

شهید حجت الاسلام محمد توکلی              

نام پدر:   توکل                

متولد: ۱۳۰۰/۰۱/۰۱

شهادت:  ۱۳۶۷/۰۵/۰۳

محل شهادت : اسلام آباد غرب

عملیات مرصاد

مزار: گلزار شهدای شهرستان بروجرد 

روحانی شهید حجت الاسلام  شیخ محمد توکلی  یکی از روحانیون مبارزی بود که در همه ی  صحنه ها حضوری  فعال داشت و یک لحظه جهت ارشاد و راهنمایی مردم آرام و قرار نداشت . آنچه می گفت خود به آن عمل می کرد.  تقوا، پارسایی و تدین در سیمایش موج می زد .وی در سال 1300 در خانواده ای روحانی در یکی از روستاهای اراک (بخش سربند) به دنیا آمد و از همان کودکی با قرآن الفت پیدا کرد. پس از گذراندن دوران کودکی و نوجوانی به بروجرد آمد و در حوزه ی علمیه شروع به تحصیل کرد و از محضر درس آیت الله العظمی بروجردی(ره)  استفاده برد. در کنار تحصیل به کار کشاورزی نیز مشغول بود. پس از مدتی از طرف رژیم ستمشاهی به سربازی رفت و پس از 6 ماه خدمت طاقت فرسا در کردستان با فوت  پدرش به بروجرد برگشت و سرپرستی خانواده اش را برعهده گرفت. این شهید بزرگوار در همان زمان به تبلیغ و ترویج معارف دینی می پرداخت.

شهید توکلی درسال1342  در مدرسه فیضیه قم حضور داشت و شاهد به خون غلتیدن همرزمان خود بود .بارها از طرف ساواک فراخوانده و به او تذکر داده می شد مبنی بر اینکه بر روی منبر علیه رژیم سخنرانی و صحبت نکند. بعد از پیروزی انقلاب ایشان در عرصه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی حضور گسترده ای داشت و در زمان جنگ تحمیلی به طور مرتب به جبهه های حق علیه باطل عزیمت میکرد و صادقانه از حریم اسلام پاسداری می نمود تا سرانجام در تاریخ 3/5/1367 در عملیات مرصاد در منطقه اسلام آباد غرب به دست منافقین کوردل  به درجه ی رفیع شهادت نایل  آمد و آسمان ایران اسلامی شاهد پرواز ملکوتی او شد.

روحش شاد و یادش گرامی باد  

روحانی جهادگری که با تبر منافقین تکه تکه شد

خاطرات زیبایی از کودکی فرزند شهید اسدالله بیرانوندی ، شهدای پلدختر

  • ۱۱:۵۳

تشییع پیکر شهدای گمنام در لرستان

خاطره ای از کودکی فرزند شهید اسدالله بیرانوندی از روستای سراب حمام شهید بیرانوند از توابع شهرستان پلدختر که برای میرملاس نیوز ارسال شده است :

خانواده ما ۷نفر بودیم،پدر،مادر،سه برادر و دو خواهر. برادر بزرگم ۱۴ سال،خواهرم ۱۱ سال ،من ۹ ،برادر کوچکتر از من ۷سال و کوچکترین عضو خانواده ،خواهرم ۳سال داشت.چیزی که از پدرم  بیاد دارم مهربانی و محبت او نسبت به ما بود .در میان اقوام و آشنایان همه او را دوست داشتند  چون انسانی با محبت و مهربان بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عازم جبهه شد و یک بار از ناحیه مچ دست و انگشتان دست مجروح شد.ولی دوباره می خواست به کمک همرزمانش برود.در آن زمان من ۹سال داشتم.کلاس دوم ابتدایی را قبول شده بودم.

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan