یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

نگاهی به زندگی سرباز شهید رضا شعیبی -شهدای حادثه تروریستی اهواز

  • ۰۳:۲۶

https://uupload.ir/files/8of3_1538395506673998.jpegنگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید رضا شعیبی

سرباز شهید رضا شعیبی فرزند موسی در روز بیست و پنجم اسفند ماه سال 1378 در منطقه سخریه شهر اهواز به دنیا آمد و مراحل زندگی را تا دوران جوانی پشت سر نهاد.

پس از آن، این جوان اهوازی به سربازی اعزام شد و در سپاه ولیعصر(عج) استان خوزستان در حال انجام خدمت بود.

شهید رضا شعیبی به همراه تعداد زیادی از سربازان سپاه حضرت ولیعصر(عج) استان خوزستان در رژه نیروهای مسلح روز شنبه 31 شهریور ماه همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس حضور یافت که هدف تیر کین تروریست ها قرار گرفت و مظلومانه به شهادت رسید.

پیکر پاک این شهید گلگون کفن به همراه دیگر شهدای عملیات تروریستی 31 شهریور اهواز در آئینی با شکوه بر دستان اقشار مختلف مردم از سراسر کشور و استان خوزستان روز دوشنبه دوم مهر ماه سال 1397 تشییع و تا چهار راه ابوذر اهواز بدرقه شد.

پس از برگزاری آئین تشییع، پیکر پاک شهید رضا شعیبی به همراه هفت تن دیگر از شهدا به گلزار شهدای اهواز منتقل شد و در نزدیکی مزار شهید دانیال چهارلنگی، مزار سرباز شهید رحیم حزباوی و مزار سرباز شهید قاسم سالمی در قطعه شهدای حله آرام گرفت.

 شهید رضا شعیبی

نگاهی به زندگی سرباز شهید سینا آقاجری -شهدای حادثه تروریستی اهواز

  • ۰۳:۱۴

https://s6.uupload.ir/files/1398062011061219618368234_tzeg.jpg

نگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید سینا آقاجری

سرباز شهید سینا آقاجری روز بیست و سوم آذر سال 1368 در اهواز دیده به جهان گشود و دوران کودکی و نوجوانی خود را در زادگاهش گذراند..

در دوران جوانی به خدمت سربازی اعزام شد و پس از طی کردن دوره آموزشی به اهواز آمد تا ادامه خدمتش را انجام دهد.

شهید سینا آقاجری در صبح روز شنبه 31 شهریور سال 1397 در رژه نیروهای مسلح به مناسبت هفته دفاع مقدس در بلوار قدس اهواز حضور داشت که هدف تیر کین تروریست‌ها قرار گرفت و به همراه 22 نفر دیگر به شهادت رسید.

پیکر پاک شهید سینا آقاجری در کنار دیگر شهدا روز دوشنبه دوم مهر با حضور اقشار مختلف مردم از سراسر کشور و استان خوزستان تشییع شد و پس از آن، به‌همراه هفت تن دیگر از شهیدان به گلزار شهدای اهواز انتقال یافت و در قطعه شهدای حله آرام گرفت.

مادر شهید سینا آقاجری می‌گوید: «من و سینا در وهله اول با همدیگر دوست بودیم بعد مادر و فرزند. خیلی به هم وابسته بودیم، بسیار شدید و عمیق به هم علاقه‌مند بودیم و طاقت دوری همدیگر را نداشتیم. به‌طوری‌که در ۶۰ روز آموزشی خدمتش من سه بار برای دیدن سینای عزیزم به تبریز رفتم.

مثل هر مادر دیگری آرزوهای زیادی برای پسرم داشتم ولی بزرگترین آرزویم این بود عاقبت بخیر شود که لطف خدا هم شامل حالش شد و با شهادت پذیرفته شد.

از اینکه پسر من شهید شده بسیار خوشحالم، به خاطر روح بزرگی که داشت و دوستی‌اش با اهل بیت و حسن خلقش، مرگی به جز شهادت لایق سینا نبود.»

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan