یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید ارتشی که از شهادت خود خبر داشت ! شهید ارسلان سلاجقه - رابر کرمان

  • ۲۳:۲۲

شهید ارسلان سلاجقه - رابر کرمان

شهید مظلوم و معصوم که از شهادت خود خبرداشت و به فرمانده‌اش گفت دیدار به قیامت 🌹

شهید ارسلان سلاجقه در سال ۱۳۳۹ در روستای تذرج از توابع شهرستان رابر کرمان در خانواده ای مذهبی و زحمتکش بدنیا آمد. پس از سپری نمودن تحصیلات اولیه و اخذ مدرک دیپلم ریاضی فیزیک از طریق شرکت در کنکور ورودی دانشکده افسری در تاریخ ۱۳۶۱/۰۷/۰۱ به استخدام ارتش در آمد. پس از طی دوره سه ساله دانشکده افسری در تاریخ ۱۳۶۴/۰۷/۰۱ در رسته پیاده به درجه ستواندومی نائل گردید. پس از طی دوره مقدماتی رسته پیاده در مرکز آموزش پیاده شیراز به لشکر ۸۸ زرهی زاهدان اختصاص یافته و در آنجا مشغول انجام وظیفه گردید.

در تاریخ ۱۳۶۶/۰۶/۲۶در منطقه سومار در عملیات پدافندی بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی به شهادت رسید و پیکر مطهرش در منطقه ماند.

خاطره ای زیبا از زبان سرلشکر جانباز محمد ایران نژاد  

 اوایلی که جبهه رفته بودم مرسوم بود درشیشه های خالی خیار شور، آب و چای می خوردیم. بعد از مدتی بچه ها لیوان‌های پلا ستیکی می خریدن که گاها ترک می‌خورد یا لکه می شد. زمانی تصمیم گرفتیم که چه اشکال دارد ما هم از شهر استکان بخریم و بیاوریم جبهه. بالاخره جناب سروان ارسلان سلاجقه بچه تذرج شهرستان رابر به سرباز سعید پاکی بچه تبریز گفت سعید این بار از ایوان غرب شش عدد استکان برای سنگرمان بخر و ایشان خریداری کرده بود. بعدا غروب ۶۶/۶/۲۵ که برای آخرین بار قبل از عملیات رفتم به آقای سلاجقه و سربازانشان سر بزنم از آخرین خط جبهه خودی جدا شده و از درون شیارها خودم را به جایی که شب قبل ارسلان و سربازانش خود را زیر پای سربازان عراقی مستقر کرده بودند رساندم. لحظاتی کوتاه نزد آنها بودم. بعد به سلاجقه گفتم چیزی کم ندارید و خواستم خداحافظی کنم که نگاهی به من کرد و گفت آقای ایران نژاد ۳۰۰ تومان بابت استکان‌ها به سعید پاکی بدهکارم شما به ایشان بدهید. گفتم ارسلان این چه حرفی است فردا صبح ان‌شاءا... خودت به ایشان بدهی ات را می پردازی. اما او درحالی که چهره ای ملکوتی داشت با نگاهی مظلومانه و معصومانه گفت نه دیگر قیامت !!! نمی دانم واقعا او از کجا می دانست که آن شب شهید می‌شود.🤔

 ارسلان سلاجقه در همان عملیات به درجه رفیع شهادت رسید و گروه‌های تفحص هفت سال بعد استخوانها و پلاکش را به زادگاهش روستای تذرج در شهرستان رابر برای خاک‌سپاری منتقل کردند و من بعد از مجروحیت که دو چشمم را از دست دادم با ناخدا نعمتی و حجه الاسلام حیدری از سیرجان برای تشییع جنازه به تذرج رابر رفتیم در حالی که یک دستم را ناخدا نعمتی گرفته بود با دست دیگر تابوت شهید را بر دوش گرفتم که بسیار متاثر و منقلب شدم . پیکر مطهرش پس از تشیع باشکوه برروی دستان امت حزب الله در مزار شهدای زادگاهش آرام گرفت .

شادی روحش الفاتحة مع الصلوات التماس دعای فرج آقا امام زمان (عج) و شفای بیماران ان شاء الله زیارت عتبات عالیات و آخر عاقبت بخیری

زندگینامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی (۱۳۳۵- ۱۳۹۸)

  • ۱۱:۲۹
قاسم سلیمانی

زندگینامه سردار شهید قاسم سلیمانی (۱۳۳۵- ۱۳۹۸)

قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۵ در روستای کوهستانی قنات ملک در استان کرمان به دنیا آمد.

شهید حاج قاسم سلیمانی ۲۰ اسفندماه سال ۱۳۳۵ در روستای قنات ملک از توابع رابر کرمان در یک خانواده کارگری چشم به جهان گشود. ۱۱ سال بیشتر نداشت که پس از پایان تحصیلات ابتدایی به کرمان رفت. پس از اخذ دیپلم به شغل بنایی مشغول شد و بعدها فعالیت خود را به عنوان پیمانکار در اداره آب کرمان آغاز کرد.

دوران جوانی و پیروزی انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ همزمان با پیمانکاری در اداره آب کرمان به صورت افتخاری به عضویت سپاه کرمان درآمد. پیش از آغاز دفاع مقدس و با شورش کردها به مناطق غرب کشور رفت. در حوادث انقلاب اسلامی ایران با روحانی مشهدی به نام رضا کامیاب آشنا شد که او را وارد جریانات انقلاب کرد. سهراب سلیمانی برادر شهید می‌گوید که او یکی از گردانندگان اصلی راهپیمایی‌های کرمان در زمان انقلاب بود.

آغاز دفاع مقدس

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan