- شنبه ۹ تیر ۰۳
- ۱۲:۱۲
بگذارید از قهرمانی همسرم بگویم
تاریخ مصاحبه: دوشنبه, ۱۴ فروردین ۱۳۹۶
زندگی بنایی که سردار شد، آنقدر ساده و صمیمی است که حتی خواندن خاطراتش هم روح آدمی را قلقلک می دهد.
با شهید عبدالحسین برونسی خیلی زودتر از این که خانواده شان را ببینم آشنا شدم آن هم باکتاب «خاک های نرم کوشک » همانی که مقام معظم رهبری درباره اش فرمودند: «بدون تردید عامل اصلی در پر مخاطب بودن «خاک های نرم کوشک » صفا، سادگی، خلوص نیت و ایمان ولایی شهید بزرگوار عبدالحسین برونسی بوده است.»
رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۸۵ در جمع فیلم سازان و کارگردانان سینما و تلویزیون درباره این کتاب فرمودند: «الان چند سالی است که کتاب هایی درباره ی سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و می نویسند و بنده هم مشتری این کتابهایم و می خوانم. با اینکه بعضی از اینها را من خودم از نزدیک می شناختم و آنچه را هم که نوشته، روایت های صادقانه است- این هم حالا آدم می تواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغه آمیز است و کدام صادقانه است- بسیار تکان دهنده است.
آدم می بیند این شخصیت های برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمده اند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسی، یک جوان مشهدی بنّا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشته اند و من توصیه می کنم و واقعا دوست می دارم شماها بخوانید. من می ترسم این کتابها اصلا دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خا کهای نرم کوشک » است؛ قشنگ هم نوشته شده. »
زندگی بنایی که سردار شد، آنقدر ساده و صمیمی است که حتی خواندن خاطراتش هم روح آدمی را قلقلک می دهد. وقتی به همسر شهید زنگ زدم به قدری با روی باز برخودر کرد که انگار نه انگار من را نمی شناسد . نزدیک خانه شان که شدم سادگی و دیوارهای آجری یک منزل خیلی زود بهم فهماند پرچم برونسی هرگز به زمین نمی افتد.
اول از همه درس و مدرسه را رها کرد
رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۸۵ در جمع فیلم سازان و کارگردانان سینما و تلویزیون درباره این کتاب فرمودند: «الان چند سالی است که کتاب هایی درباره ی سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و می نویسند و بنده هم مشتری این کتابهایم و می خوانم. با اینکه بعضی از اینها را من خودم از نزدیک می شناختم و آنچه را هم که نوشته، روایت های صادقانه است- این هم حالا آدم می تواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغه آمیز است و کدام صادقانه است- بسیار تکان دهنده است.
آدم می بیند این شخصیت های برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمده اند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسی، یک جوان مشهدی بنّا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشته اند و من توصیه می کنم و واقعا دوست می دارم شماها بخوانید. من می ترسم این کتابها اصلا دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خا کهای نرم کوشک » است؛ قشنگ هم نوشته شده. »
زندگی بنایی که سردار شد، آنقدر ساده و صمیمی است که حتی خواندن خاطراتش هم روح آدمی را قلقلک می دهد. وقتی به همسر شهید زنگ زدم به قدری با روی باز برخودر کرد که انگار نه انگار من را نمی شناسد . نزدیک خانه شان که شدم سادگی و دیوارهای آجری یک منزل خیلی زود بهم فهماند پرچم برونسی هرگز به زمین نمی افتد.
اول از همه درس و مدرسه را رها کرد
یک ماه پیش دوره روایت گری پیام آوران ایثار بودیم تهران ...