- شنبه ۲۱ ارديبهشت ۰۴
- ۲۲:۰۶
خاطره ای از زبان مادر شهید امین بساط بیگی
شهدا را فراموش نکنیم
شهید برانازار سلطانیان
یکم مرداد ۱۳۵۲ ، در روستای سلطانقلی سفلی از توابع شهرستان شیروان و چرداول به دنیا آمد. پدرش محمد، کشاورزی می کرد و مادرش لیلی خانه دار بود. تا اول متوسطه درس خواند.گروهبان یکم نیروی انتظامی بود. بیست و چهارم فروردین ۱۳۷۶ ، در خواف هنگام درگیری با قاچاقچیان موادمخدر بر اثر اصابت گلوله به سینه، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده پیرحمزه شهرستان چرداول واقع است.
نگاهی کوتاه به زندگینامه شهید برانازار سلطانیان
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ پدرم هنگامی که رفته بودند تهران برای ملاقات سردار جعفری، خواهرزاده پدرم هم همراهشان بودند. ایشان برایم تعریف کردند: صبح که دایی از خواب بلند شدند به من گفتند دیشب خواب دیدم که شهید شدم و داستان خواب را برایم این گونه تعریف کردند و گفتند: دیدم داخل یک کوه و بیابان هستم که شب هست و گویا فرزند کوچکم نیز همراهم هست؛ دیدم ۳ نفر در تاریکی شب دنبال من هستند (۳ نفر خیلی آدم نورانی بودند با لباس سفید)، یکی از این سه نفر جلو آمد و گفت: ای ابراهیم، زمانت در دنیا دیگر تمام شده است، خودت را آماده کن، باید با ما بیایی.
گفتم: این بچه را چکار کنم همراهم هست و خیلی کوچک است، میترسد!. گفتند شما نگران فرزندتان نباشید، ما خودمان از او مراقبت میکنیم.
گفتم من دنبال کاری آمدم؛ چند کار ناتمام دارم هنوز انجام ندادم! گفتند ۶ ماه دیگر بیشتر وقت نداری اما دوباره در این بیابان در دل شب به دنبالت میآییم، خودت را آماده کن.
دقیق پدرم ۶ ماه بعد از آن خواب در ارتفاعات کوه بمو منطقه کردستان در ماه مبارک رمضان شهید شدند و هنگام شهادت روبه قبله افتاده بودند.
همرزمان پدرم گفتند: وقتی رسیدیم بالای سر شهید، انگار یکی او را به سمت قبله کرده بود، چند پرنده سپیده صبح آمده بودند بالای سر شهید و بیقراری میکردند، انگار برای شهید نوحه سرایی میکردند.
گفتند هر کاری کردیم پرنده ها از آنجا دور نشدند و از ما نمیترسیدند و تا وقتی که پیکر شهید را از آنجا منتقل کنیم، آنها هم آنجا بودند (احساس کردیم این پرندهها طبیعی نیستند).
بعدها متوجه شدم پدرم خواب را برای مادرم تعریف کرده بودند و گفته بودند من دیگر ماندنی نیستم و باید بروم و تو خودت را آماده کن و بار آخر هم از مادرم خداحافظی کرده بودند و گفته بودند دیگر برنمیگردم.
«روایت فرزند شهید ابراهیم باقری»
شهید ابراهیم باقری که سالها در جبهههای جنگ با نیروهای کومله و دموکرات مبارزه کرد، بعد از جنگ نیز همچنان در کسوت پاسداری در مبارزه با اشرار با جان و دل تلاش میکرد و سرانجام شهریور ۱۳۸۸ در درگیری شبانه با منافقین کوردل به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
منبع: نوید شاهد ایلام
خاطره ای از شهید ابراهیم باقری
پاسدار شهید ابراهیم باقری
نام پدر: قاسمعلی
شغل: پاسدار رسمی
تاریخ تولد: 1-6-1341 شمسی
محل تولد: ایلام - شیروان و چرداول - سرابله
تاریخ شهادت : 5-6-1388 شمسی
محل شهادت : منطقه مرزی شیخ صله
دلیل شهادت : درگیری با اشرار مسلح
مزار: گلزار شهدای روستای کٌل کٌل شهر: شیروان و چرداول - استان ایلام
زندگینامه / شهید ابراهیم باقری
شهید ابراهیم باقری فرزند قاسمعلی اولین روز از شهریورماه 1341 در یک خانواده مذهبی در شهرستان چرداول از توابع استان ایلام دیده به جهان گشود. وی دانش آموز مقطع دبیرستان بود که با شروع جنگ تحمیلی در سال 1360 سنگر علم و دانش را ترک و داوطلبانه راهی جبهه شدند و به کردستان اعزام شدند و در همان سال طی درگیری با نیروهای کومله و دموکرات بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه پای چپ به افتخار جانبازی نایل آمد و دیپلم افتخار دریافت کرد.
شهید باقری همواره در طول زندگی تا زمان شهادت انسانی متدین و متعهد، پرتلاش و خداترس، باانگیزه، معتقد به نظام جمهوری اسلامی ایران، وفادار به انقلاب و پیرو ولایت و رهبری بودند و صله رحم و کمک به بستگان و مردم روستا و حل مشکلات آنان را در سرلوحه زندگی خود قرار می دادند.
شرهانی سرزمین عملیاتهای مهم رزمندگان اسلام به خصوص عملیات محرم است، در مرحله سوم عملیات محرم 15 روز به طول انجامیده است منطقه شرهانی حدود 10 بار دست به دست شده و عمده شهدای مفقود الاثر مربوط به این عملیات است .
به گزارش ایسنا، منطقه و پاسگاه شرهانی در 65 کیلومتری جنوبشرقی شهر دهلران و در فکه شمالی و دامنه ارتفاعات حمرین قرار دارد و از طریق جاده شهید خرازی تا جاده دهلران اندیمشک و پادگان عینخوش 25 کیلومتر فاصله دارد.
در طول جنگ این منطقه به علت وجود ارتفاعات 175 و 178 که میدان دید وسیعی از دشت دهلران و منطقه عینخوش تا استان میسان عراق داشت، اهمیت نظامی یافت و ارتش عراق با اشغال این منطقه به ایجاد میادین مین و موانع اقدام کرد.
شهید کرم علی رحمی
نام: کرم نام خانوادگی: علی رحمی
نام پدر: لطفعلی تحصیلات: ابتدایی
محل تولد: دره شهر محل شهادت: نقطه مرزی مهران
تاریخ تولد: 8/2/1323 تاریخ شهادت: 13/5/1362
فرازی از وصیتنامه شهید کرم علی رحمی
هدف از آمدن این حقیر بی ارزش دفاع از اسلام و قدرت بخشیدن به اسلام و هیچ خطی ، جز خط اسلام اصیل و امام عزیز نپذیرفته و نخواهم پذیرفت .
تا جان در بدن دارم و خون در رگ و تا آخر قطره خون با انصار شیطان و صدام خواهم جنگید، انشاء الله یا پیروزی یا شهادت از حزب الله ، تقاضا دارم همیشه گوش به فرمان امام باشند و از دستور ایشان که همان دستور امام زمان است اطاعت کنند و پیروان اسلام را بشناسید و با هم متحد باشند و آنها را به دیگران بشناسانید ، در هر حال یار و یاور اسلام باشید .
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
منبع:نوید شاهد ایلام
سلام بر شهدا و رزمندگان اسلام اتفاقا دوسه شب پیش در مسجد ...