یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهیده صنمبر علی پور ، شهدای خرم آباد

  • ۱۱:۱۰

شهیده صنمبر علیپور- خرم آباد

شهیده صنمبر علی پور
نام پدر: حسن خان
شغل: خانه دار
تاریخ تولد: 1-5-1332 شمسی
محل تولد: خرم آباد
تاریخ شهادت : 30-10-1365شمسی

سن:33 سال
محل شهادت : خرم آباد
دلیل شهادت : بمباران هوایی دشمن
مزار: گلزار شهدای بهشت رضا فاز2 - شهر خرم آباد -
لرستان

نوید شاهد ، سامانه ملی شهدا

کنگره شهدای زن لرستان 1402

قاب عکسی از شهیده صنمبر علی پور که خانواده محترم ایشان در اجلاسیه شهدای زن لرستان همراه آورده بودند 24 مهر 1402

اسامی و مشخصات ۱۰۸ تن از سرداران سپاه اسلام و مردم مقاوم لرستان در سی ام دی ماه

دانش آموز شهید نسرین شاهرخی - قروه کردستان

  • ۱۴:۲۷
شهیده نسرین شاهرخی - قروه2
 
شهیده نسرین شاهرخی
نام پدر: محبعلی
محل تولد: قروه
تاریخ تولد: 1346/10/08
تاریخ شهادت: 1365/11/22
محل شهادت: قروه
مزار: گلزار شهدای شهر قروه - استان کردستان
ششم دی ماه سال 1346 در شهر قروه متولد شد. پدرش کارگر بود و از طریق کارگری و کسب روزی حلال زندگی را اداره می نمود و مادرش افسانه خانه دار بود با سپری شدن ایام طفولیت به مدرسه راه یافت و در دبستان دوازده فروردین زادگاهش قروه تحصیلات ابتدائی را به پایان رسانید و برای ادامه تحصیل در مدرسه راهنمائی پروین اعتصامی ثبت نام نمود .
در رعایت شئونات اسلامی مقید بودند و همواره با حجاب کامل و پوشش اسلامی در محافل و مجالس حضور پیدا می کرد و در عمل به واجبات دینی کوشا بود
مادرش در این باره نقل می کند:
او علاوه بر انجام واجبات دینی در کلاس های قرآن هم شرکت می کرد و دیگران را نیز به انجام این امر تشویق می نمود،

شهید بتول پیرهادی و چهار فرزندش - شهدای بمباران بروجرد

  • ۲۱:۱۲

شهید بتول پیرهادی -بروجرد

شهید بتول پیرهادی 

فرزند : عیسی

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۰۲

محل شهادت : بروجرد

محل دفن : بروجرد بیستم فروردین ۱۳۳۷، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش عیسی، کارگر بود و مادرش صدیقه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. خانه دار بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر و سه دختر شد. دوم بهمن ۱۳۶۵، در بمباران هوایی زادگاهش بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در همان شهرستان واقع است. چهار فرزند خردسالش به نام های  اعظم، الهام، سمانه و محمد پیرهادی نیز در همان بمباران به شهادت رسیده اند.

یاد امام و شهدا

http://yadshohada.com

شهیده شهناز محمدی زاده - شهدای خرمشهر

  • ۱۳:۰۸

شهید شهناز محمدی زاده - خرمشهر

شهیده شهناز محمدی زاده

نام پدر: شکرالله

تاریخ تولد: ۱۳۳۹/۰۳/۱۰ شمسی

محل تولد: دزفول

تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۰۷/۰۸

محل شهادت: خرمشهر

نوید شاهد

شهناز فکر می کردم خیلی چیزها از تو می دونستم!

هرچی ازمادرت پول می گرفتی برای خودت نمی مانداماهیچ وقت رونکردی به چه

کسی می دادیشان؟

یادت هست شهناز؟تویک دوربین داشتی وباآن کلافه مان کرده بودی.چپ می

رفتی راست می آمدی تق تق عکس می گرفتی؟ازخرمشهربدون آدم هایش‌-

ازدرودیوارسوراخ سوراخش-ازشهدایش-ازهمه چی-یادت هست شهناز؟سرت

غرغرمی کردم که:«یه شهردرب وداغون عکس گرفتن داره؟»توهم بهم

گفتی:«شایداین عکس هابمونه برای بعدازما.»راستی شهنازدوربینت کجاست؟خیلی

دنبالش گشتم!

وای شهناز.چراآن روزمعنی حرفت رانفهمیدم؟چراآن روزکه داشتیم باهم صبحانه

می خوردیم همه ی حرفهات برایم شوخی بود.حتی وقتی موقع ناهارهم بهم گفتی.

وقتی فکرش رامی کنم دیوانه می شوم که چرانفهمیدم؟ سرشام که بازخندیدی و

گفتی:این شام آخرمنه.چرا؟خیلی قشنگ یادم هست سیب توی دستت بود خوردیش

وبعدخندیدی خیلی قشنگ ِبهم گفتی:این هم آخرین سیبه که می خورم.ودوباره 

خندیدی.

یادت هست شهناز؟بدوآمدم دنبالت گفتم:مامان وبابات آمده اندببرندت.گفتی:قایمم

کن نمی خواهم بروم.می خواهم درخرمشهربمانم.راضیت کردم باآنهاحرف بزنی راضی

شان کردی یک روزدیگربمانی.یک روز دیگرفقطیک روزاما... 

دیدمت کمی غذابرداشته بودی ومی بردی برای رزمنده ها داشتی ردمی شدی

ازکنارگل فروشی. ترکش خوردبه تنت وتونشستی.همان جاکنارگلفروشی وماندی

توی خرمشهر برای همیشه!

کارهایت عجیب وغریب بود.آخردخترجان!این همه جابرای نوشتن بودچراوصیت نامه

ات راروی دستمال کاغذی نوشتی؟می دانم هیستی چپ چپ نگاهم نکن.هنوزهم

می گویم توهمان شهنازعجیب وغریب خودمانی!

نحوه ی پرپرشدن اصابت ترکش... .

منبع: وبلاگ برادرم قابیل

زندگینامه و خاطرات  شهید

شهیده ناهید احمدی مقدم ، شهدای دانشجو ، تربیت معلم ، شهدای خرم آباد

  • ۲۳:۰۵

شهیده ناهید احمدی مقدم - خرم آباد

دانشجوی شهید : ناهید احمدی مقدم

نام پدر : شیرمحمد

دانشگاه : مرکز تربیت معلم نسیبه - تهران

مقطع تحصیلی : کاردانی

رشته تحصیلی : تربیت بدنی

مکان تولد : خرم آباد (لرستان)

تاریخ تولد : ۱۳۴۲/۰۶/۰۱

تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۰۵

مکان شهادت : خرم آباد

عملیات : بمباران هوایی دشمن

شهیده ناهید احمدی مقدم در سال ۱۳۴۲/۰۶/۰۱ به دنیا آمد. پدرش شیرمحمد و مادرش صدیقه نام داشت. او تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و همچنین دبیرستان را در شهرستان خرم آباد با موفقیت کامل در سال تحصیلی ۵۹-۶۰ به پایان رسانید و چون آن زمان به علت انقلاب فرهنگی دانشگاه ها بسته بود تنها توانست در آزمون ورودی مراکز تربیت معلم شرکت کند و در رشته ی تربیت بدنی مرکز تربیت معلم نسیبه تهران قبول شود.

نوجوان شهیده نسرین حق ندری ، شهید بمباران کوهدشت

  • ۲۱:۴۱

شهیده نسرین حق ندری - کوهدشت

شهیده نسرین حق ندری

کد ایثارگری: 6512038

نام پدر: حسین علی

محل تولد: کوهدشت 

تاریخ تولد: 1353/07/01

شغل: دانش آموز

تحصیلات: اول راهنمایی 

فرزند : حسینعلی

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۱۱

محل شهادت : کوهدشت - استان لرستان

مزار : گلزار شهدای بهشت زهرای کوهدشت 

 یکم مهر ۱۳۵۳، در شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش حسینعلی، کوره دار بود و مادرش تاج طلا نام داشت. دانش آموز اول راهنمایی بود. یازدهم بهمن ۱۳۶۵، در بمباران هوایی زادگاهش بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در همان شهرستان واقع است.

پایگاه یاد امام و شهدا

دخترعمویش نیز در همان بمباران به شهادت رسیده است :

نوجوان شهیده مریم حق ندری ، شهدای بمباران

نوجوان شهیده مریم حق ندری ، شهدای بمباران کوهدشت +تصاویر

  • ۱۶:۳۱

شهیده مریم حق ندری - کوهدشت

شهیده مریم حق ندری 

شهیدی که در سال ۱۳۶۵در اثر بمباران در خیابان های کوهدشت به شهادت رسید. حالا نام او به عنوان تنهاخیابانی در شهر است که به نام یک شهید زن آراسته است. مادرش هنوز ریز به ریزِ نشانی های دختر را به یاددارد :

مریم از کلاس اول ابتدایی نماز میخواند. روزه هایش را هم ادا میکرد. آنچنان پایبند به حجاب بود که گویی چادر یار دیرینش. از کمک در کارهای خانه کوتاهی نمیکرد. در مدرسه خیابان بوعلی درس میخواند.

پیش پای دلم روشن بود از آینده‌اش. روزگار او را برای ما ماندگار نکرد. به شهدا پیوست.

شهیده دیانا کاکاوندی دانش آموز سال آخر دبیرستان - خرم آباد

  • ۱۳:۵۵

شهیده دیانا کاکاوندی -خرم آباد

نام: دیانا

نام خانوادگی: کاکاوندی

نام پدر: حبیب الله

محل تولد: خرم آباد

تاریخ تولد:1348/5/22

محل شهادت::خرم آباد لرستان

تاریخ شهادت:1365/10/23

علت شهادت: بمباران شهر خرم آباد توسط هواپیماهای دشمن بعثی

گلزار شهدای خضر - خرم آباد 

صفحه شهید در نوید شاهد

زندگینامه شهید دیانا کاکاوند
به نام خدای شهیدان دشت کربلا که با شهید شدن آنها اسلام شیعه بر جای ماند
امام خمینی (ره) می فرماید: شهیدان قلب تاریخ هستند.
شهیده دیانا کاکاوندی دانش آموز سال آخر دبیرستان صدر خرم آباد در 22 مردادماه سال 1348 در شهر خرم آباد در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دیانا فرزند آخر خانواده بود. از همان اوان کودکی خیلی بچه ی زیبا و دوست داشتنی بود. همه او را دوست داشتند. دیانا چهار ساله بود که پدرش از دنیا رفت و مادر دیانا که آن موقع ۳۵ سال بیشتر نداشت سرپرستی فرزندانش را به عهده گرفت.
دیانا وقتی وارد مدرسه شد در دبستان پروین واقع در کوچه باغ فیض پیش منزل خودمان درس می خواند. از همان ابتدا بسیار مومن بود و دانش آموز زرنگ و بااستعدادی بود. از همان ابتدا قرآن را یاد گرفت. نمازش هرگز به قضا نمی رفت. حجاب را همیشه رعایت می کرد. همه او را دوست داشتیم من که خواهر بزرگتر بودم همیشه چیزهایی از او یاد می گرفتم بسیار مودب بود. در دوران راهنمایی همیشه مورد تشویق دبیران قرار می گرفت. بیشتر نمره های او ۲۰ بود. دبیرها همه او را دوست داشتند. می گفتند شاگرد مؤدب، زرنگ و مؤمنی است. وقتی وارد دبیرستان شد اصلاً بیشتر به حجابش، نماز و قرآن و درسش اهمیت می داد. بسیار قلب رئوفی داشت. دانش آموزانی که در درس ضعیف بودند می ماند در مدرسه تا به آنها درس یاد بدهد. همیشه با خدا راز و نیاز می کرد. آنقدر با خدای خودش بود پیش ما نبود. می گفت پیش شما بیایم ممکن است باعث غیبت بشود. بعضی موقع ها می دیدیم کم غذا می خورد و غذای خود را می گذاشت داخل ظرفی و به مدرسه می برد. یک روز من از او سوال کردم که چرا این کار را می کنی؟ مگه در منزل غذا نمی خوری؟ گفت آبجی یک محصل هست وضع مالی ضعیفی دارند غذا را می برم مدرسه و با هم می خوریم. طوری که ناراحت نشود.

وقتی که جنگ تحمیلی ایران و عراق شروع شده بود می گفت ای کاش من پسری بودم و به جبهه می رفتم و شهید می شدم. مادرم می گفت دیانا به خدا من تو را به یتیمی و بدبختی بزرگ کرده ام. می گفت مادر مگه خون من از این همه جوان رنگین تر است.

به خدا الان که دارم این خاطره ها را برای شما می نویسم انگار قلبم را کسی فشار می دهد. مرگ او خیلی برای ما سنگین بود. ولی مادرم همیشه می گوید انسان چیزی را که در راه خدا و اسلام هدیه می دهد غصه نمی خورد. دیانا همچون فرشته ای سبکبال به ملکوت اعلی پیوست. روحش شاد و راهش پر رهرو و یادش گرامی باد.
او مانند گلی بود که گلبرگ هایش روی سنگ فرش خیابان درب استانداری پراکنده شد. دیانا نم نم باران را خیلی دوست داشت. وقتی باران می آید براش فاتحه می فرستم و یادش را گرامی می داریم.


مروی به شهادت گل پرپر شده شهیده دیانا کاکاوندی 

شهیده شهین سپهوندی ، شهدای بمباران شهر خرم آباد

  • ۱۴:۱۲

شهیده شهین سپهوندی -شهدای بمباران خرم آباد

شهیده شهین سپهوندی
نام پدر: شیرمراد
شغل: دانش آموز
تاریخ تولد: 1-6-1351 شمسی
محل تولد: خرم آباد
تاریخ شهادت : 30-10-1365 شمسی
محل شهادت : خرم آباد
دلیل شهادت : بمباران هوایی شهر خرم آباد توسط هواپیماهای بعثی
گلزار شهدا: بهشت رضا فاز2 شهر: خرم آباد - لرستان

سامانه ملی شهدا     ، نوید شاهد

شهیده توران آقامرادی و دو فرزندنش- شهدای بمباران کوهدشت لرستان

  • ۱۳:۱۷

شهیده توران-آقامرادی-کوهدشت

شهیده توران آقامرادی

فرزند  : محمدکریم

تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۰۳/۰۳

محل تولد: کوهدشت روستای پای آستان

تاریخ شهادت  :   ۱۳۶۷/۰۱/۱۸

محل شهادت  : کوهدشت (بمباران هوایی)

مزار  : باغ پای استان - شهر: کوهدشت لرستان

سوم خرداد ۱۳۴۲، در روستای پای آستان از توابع شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش محمدکریم، کشاورز بود و مادرش گل طلا نام داشت. خانه دار بود. ازدواج کرد و صاحب سه پسر و دو دختر شد. هجدهم فروردین ۱۳۶۷، در بمباران هوایی کوهدشت بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است. دو پسرش میثم و یونس امرایی نیز به شهادت رسیده اند.

منبع:سایت  یاد امام و شهدا

پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب در پی حمله تروریستی به حرم شاهچراغ (ع)

  • ۲۱:۵۲

🏴 پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پی حادثه‌ی تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) شیراز 

🔻 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 

جنایت شقاوت‌آمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن دهها مرد و زن و کودک بی‌گناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد. عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهم‌السلام جز با جستجو از سررشته‌ی این فاجعه‌آفرینی‌ها و اقدام قاطع و خردمندانه درباره‌ی آن، جبران نخواهد شد. همه در مقابله با دست دشمن آتش‌افروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوه‌ی قضائیه تا فعالان عرصه‌ی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحده‌ئی باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بی‌اعتنائی و بی‌احترامی روا میدارد. ملت عزیز و دستگاههای مسئول یقیناً بر توطئه‌ی خباثت‌آمیز دشمنان فائق خواهند آمد، انشاءالله. 

🔺 اینجانب به خانواده‌های عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همه‌ی ملت ایران تسلیت میگویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت میکنم.  

سید علی خامنه‌ای

۵ آبان ۱۴۰۱

شهیده زهرا فارسی بندری ، شهدای بمباران آبادان

  • ۰۴:۵۰

شهیده زهرا فارسی بندری - آبادان

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از بوشهر، «زهرا فارسی بندری» در تاریخ 1345/5/1 در روستای «چهار محل» دهستان رود حله از توابع بخش ریگ شهرستان گناوه استان بوشهر، در سال‌های قیام و مبارزه امام و انقلابیون در آبادان از شیرزنی بنام «خاتون علیزاده» دیده به جهان گشود.

زهرا دختری بود که برخلاف برخی همسالان خود با حجاب و پوشش مناسب بود و سعی داشت بر این ارزش مهم اهتمام ورزد.

وی دخترکی آرام و مطیع بود که مهربانی و مهر ورزی به دیگران را دوست داشت و بر سر وعده های خود ثابت قدم می ماند و نماز، حجاب و تحصیل از مهمترین اولویت هایش در زندگی بود.

زهرا پنج برادر و چهار خواهر داشت و خود فرزند ششم خانواده بود، قرآن را در جوار پدر آموخت و در کنار خواهر و برادرهایش و راهپیمایی روزهای پرشور انقلاب بر علیه رژیم طاغوتی پهلوی، حضوری پر رنگ داشت. 

حضور در مراسمات مذهبی و دینی را دوست داشت و به همراه مادر، چادر به سر به روضه های اهل بیت (ع) با اشک های زلالش روح خود را صیقل می داد.

از سن 9 سالگی به مدرسه رفت و تا کلاس پنجم ابتدایی در مدرسه «ثریا» محله «احمد آباد» تحصیل نمود آن روزها، بارها به خاطر حجاب، مورد سرزنش همکالسی هایش قرار می گرفت، اما خم بر ابرو نمی آورد.

زهرا برخی روزها از شدت طعنه های بچه های مدرسه ناراحت می شد و زمانیکه مادر دلیل ناراحتی هایش را از او می پرسید در جواب مادر می گفت: «از سرزنش بعضی از بچه های کالس که حجابم را تمسخر می کنند ناراحتم». مادر و پدرم که زجرهای دخترکشان را نظاره گر بودند به زهرا دلداری می دادند که روزی می رسد که همه آنها با حجاب می شوند. 

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران همکلاسی هایش با حجاب شدند و پدر و مادر، حرف های خودشان را برای زهرا یادآوری می کردند، و زهرا با حجاب خود در طول این دوران ها به خود می بالید و سرخوش از پوشش همکلاسی هایش در پوست خود نمی گنجید.

چیزی از انقلاب نگذشته بود که زهرا با شروع جنگ تحمیلی، خود را برای شهادت آماده کرد، با روسری سر بر بالین می گذاشت و با خود نجوا می کرد: «نکند حمله کنند و در خواب به شهادت برسم و سرم عریان باشد».

سرانجام زهرا در سن 14 سالگی در بمباران هوایی آبادان در همان روزهای آغازین جنگ تحمیلی در مهرماه سال 59 با تمام آرزوهای نوجوانیش با اصابت توپ به کاشانه شان همراه با مادرش شهد شیرین شهادت را نوشید.

خبرگراری دفاع مقدس 

https://defapress.ir

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan