- سه شنبه ۸ فروردين ۰۲
- ۲۳:۴۰
شهید علی محمد حاتمی
نام پدر: علی مراد
تاریخ تولد: 17-3-1345 شمسی
محل تولد: پلدختر - لرستان
تاریخ شهادت: 1364/05/24
محل شهادت : چنگوله -مهران
دلیل شهادت : اصابت مستقیم گلوله تیربار دشمن بعثی
گلزار شهدا: گلزار شهدای پلدختر -استان لرستان
زندگینامه زاهد شب زنده دار علی محمد حاتمی
شهید علی محمد حاتمی : ای امام از اینکه با یک بار شهید شدن از صف سربازانت کم می شوم شرمنده ام ...
زندگی نامه شهید
شهید علی محمد حاتمی در سال 1345 در خانواده ای مذهبی در روستای قله حق پلدختر به دنیا آمد. در سال 1351 وارد دبستان روستای زعفران شد .
شهید حاتمی در سال 1357 در اوج گیری مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی به منظور ادامه تحصیل به پلدختر آمدند ولی به دلیل تظاهرات مردمی و تعطیلی مدارس پس از چند ماه به روستای خود مراجعت نمودند.
به دلیل سن کم در آن زمان هیچ فعالیتی نداشتند اما با پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت در انجمن های اسلامی مدارس پیوسته و تا زمان شهادت در فعالیتهای سیاسی و مذهبی نظام مقدس جمهوری اسلامی و در راستای تحقق بخشیدن با آرمانها و معنویات حضرت امام خمینی(ره) ،از هیچ کوششی فروگذار نبودند و نیز همکاری صمیمانه ای با ارگانهای انقلابی نظیر جهاد سازندگی داشتند .
وی بارها از طریق بسیج عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شدند و در زمینه جذب و تشویق دوستان و همفکرانش به حضور فعال در جبهه های نبرد، بسیار موثر بودند.
ایشان هم مرد علم بودند و هم مرد عمل و شاهد این مثال هر دوی این مدعا، مقالات علمی ایشان است. او قبل از اعزام به جبهه در کنکور سراسری سال 1364 در رشته علوم تجربی شرکت کرده بود و به استناد اعلام سازمان سنجش آموزش کشور در آزمون فوق نیز پذیرفته شده بود ولی مصلحت خداوند تبارک و تعالی بر این بود که ایشان به فیض عظیم شهادت نائل آیند.
پیکر شهید حاتمی حدود 5 سال در منطقه عملیاتی چنگوله باقی ماند و در تاریخ 28 شهریور 1369 مقارن با سالروز رحلت جانسوز رسول اکرم (ص) و شهادت فرزندش امام حسن مجتبی به دست خانواده اش رسید.
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس و ستایش رب العالمین را که آفریننده ی جهان است و با سلام و صلوات بر پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد (ص) و با سلام بر معصومین بالاخص ذخیره ی اولیای الهی حضرت حجه بن الحسن العسگری(عج) و با سلام بر نایب برحق حضرت مهدی امام خمینی و سلام بر ارواح طیبه ی شهدای راه حق و حقیقت از صدر اسلام و شهدای مظلوم جبهه های غرب و جنوب ایران.
الهی تو تنها می دانی که هیچ انگیزه و هدفی جز کسب رضای تو، بنده ی حقیر را به سوی نبرد با دشمن فرا نخواند و جز به دستور تو لباس مقدس سربازی را بر تن نکرده ام .
خدایا تو فرمو دی که از خدا و رسول و ولی امر اطاعت کنید و ولی امر زمان ما دستور به جهاد داده است و من هم به جبهه رهسپار شدم.
خدایا مرغ جانم در این قفس خاکی به تنگ آمده است و آرزوی لقای تو را دارد جان ناقابلم را در راه اسلامت تقدیم می کنم که از علی اکبر حسین بهتر نیستم چون این درخت تنومند اسلام با خونهای مقدسی تا به حال آبیاری شده است از حمزه سیدالشهدا ، یاسر ، امام حسین(ع) و تا بهشتی مظلوم، پس چه بهتر که ما هم در صف این شهدا باشیم.
در ابتدای وصیت نامه ام سخنی با امام دارم:
ای امام ای روح قدسی الهی تو را سلام می گویم و بر ولایتت و بر امت اسلامی افتخار می کنم . تنها آرزوی من در این جهان زیارت تو بود که نتوانستم به آرزویم برسم و باز متاسفم و شرمنده ام از اینکه با یک بار شهید شدن از صف سربازان تو کم می شود. ای کاش صد بار شهید می شدم و زنده می شدم و بارها در راهت به شهادت می رسیدم. از خداوند سلامتی شما را می طلبم و برای دشمنانت هلاکت و نابودی از خداوند می طلبم .
و اما سخنی با ملت حزب الله ایران دارم و آن اینکه فریب ظاهر دنیا را نخورید که دنیا چون ماری است که ظاهرش زیبا و فریبنده است ولی درونش پر از زهر است، هر که بر آن نزدیک شد هلاک خواهد گردید .
وصیت دیگر این که از روحانیت جدا نشوید که روحانیت ناخدایان کشتی اسلامند و اگر این کشتی از ناخدا تهی شود در میان موج حوادث غرق خواهد شد. قدر این انقلاب را بدانید که این تحول عظیم بعد از پیامبر اسلام به ما رسید و تنها پیامبر اسلام توانست این قدر اسلام را به حیطه قدرت برساند.
وصییتی که با خانواده ام دارم و آن این است پشتیبان ولایت فقیه باشید و از امام و روحانیت جدا نشوید . پدر و مادر عزیزم من گرچه برای شما فرزند خوبی نبودم ولی امیدوارم که بنده را به بزرگی خودتان ببخشید و حلال کنید برای شهادتم گریه نکنید که بهتر از علی اکبر حسین نیستم .جان انسان ارزش دارد ولی حفظ اسلام از همه چیز حتی جان هم با ارزشتر است.
برادرانم هم مرا ببخشند و حلال کنند و به همه افرادی که این وصیت نامه را می خوانند عرض می کنم که مساجد را خالی نکنید به نمازهای جمعه و جماعات اهمیت دهید و مسجد ها را خالی نکنید که جنگ ما برای حفظ اسلام و حفظ شعائر و در راس آنها نماز است.
دعا برای امام را فراموش نفرمایید.
منبع:سایت شهدای دانشجوی استان لرستان
بسیجی شهید علی محمد حاتمی
تهیه کننده : نورالدین احمدی-۱۵ شهریور۸۹
بسیجی شهید علی محمد حاتمی درسال ۱۳۴۵ در یکی از روستاهای تابعه شهرستان پلدختر و در خانواده ای مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در روستای محل تولدش گذراند و در سال ۱۳۵۷ برای ادامه تحصیل به شهرستان پلدختر عزیمت نمود و دوره راهنمائی را در مدرسه راهنمایی سعدی پشت سر گذاشت. و در همین سنین نوجوانی بود که آتش عشق به امام و روحانیت در دلش شعله ور گشت و علیرغم سن کم به جریانات و حرکت های انقلابی امت اسلامی مان پیوست و درخدمت انقلاب و اسلام قرار گرفت و در همه برنامه های مذهبی و راهپیمایی ها که درسطح شهرستان برگزار می شد فعالانه شرکت داشت. علاقه عجیب و مثال زدنی او به حضرت امام خمینی«ره» و روحانیت اصیل و انقلابی و در خط امام و حرکت آگاهانه در راستای تحقق آرمانهای امام و انقلاب اسلامی در بین دوستان، اقوام و همکلاسیهایش زبانزد بود. ولایت مداری، بصیرت انقلابی و اهتمام به شرکت در جماعات و خصوصا نماز جمعه و التزام به ادای فرائض دینی و ترک محرمات از دیگر ویژگیهای بارز این سرباز پاکباخته امام و انقلاب بود.
وی دارای چهره ای بشاش و متبسم بود و در بین دوستان و همرزمانش به خوش اخلاقی و مهربانی وعطوفت معروف بود .احترام به پدر و مادر و صله ارحام و حسن معاشرت با اقوام و فامیل از وی چهره ای الگو و اسوه ساخته بود که علیرغم گذشت سالهای متمادی از شهادتش هنوز جای خالی اش در بین دوستان و فامیل احساس میشود. گستره فعالیتهای سیاسی و مذهبی و انقلابی شهید حاتمی با ورود به دبیرستان ۱۷ شهریور در سال ۶۰ افزایش یافت. بعنوان نمونه وی به مناسبتهای گوناگون سیاسی و مذهبی اقدام به تهیه مقاله و قرائت در مراسم آغازین دبیرستانها در جمع دانش آموزان در موضوعات روز و مذهبی می نمود. به عنوان یک الگوی بسیجی با فعالیت در بسیج وانجمن اسلامی مدارس، جوانان و نوجوانان را به شرکت در برنامه های مذهبی و حضور در صحنه های دفاع از نظام و انقلاب تشویق می کرد .
«علی محمد» که در رشته علوم تجربی تحصیل میکرد با تأسی به علی اکبر امام حسین(ع) فرزند زمان بود و شرائط انقلاب و لزوم دفاع جانانه از دستاوردهای انقلاب را با تیزبینی و روشنبینی درک کرده بود. و بر همین اساس به محض شنیدن شیپور جنگ صدامیان برعلیه انقلاب نوپای اسلامی کوله بار حضور در دانشگاه معنوی امام حسین ع (میادین نبرد بامتجاوزان بعثی) را بست و در سه نوبت طی سالهای ۶۱ و ۶۲ و ۶۳ در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور یافت.
این زاهدشب زنده دار در ۲۴ مرداد ۱۳۶۴ در حالی که هم در کنکور سراسری دانشگاه قبول شده بود و هم از طرفی با معرفی حضرت حجه الاسلام والمسلمین ایمانی امام جمعه وقت شهرستان مقدمات حضورش درحوزه علمیه قم و تلمذ و کسب علم و معرفت از عالمان دین فراهم شده بود اما تقدیر سرنوشت دیگری برای او رقم زده و فرشتگان مقرب خداوند برای این جوان وارسته در بارگاه قرب الهی جایگاهی بس والا تزئین و مهیا کرده بودند و گویا انتظار ملاقاتش بیقرارشان کرده بود.
در تیرماه همان سال به منطقه عملیاتی مهران عازم شد و در قالب گروهان ویژه تیپ ۷۲ محرم در عملیات عاشورای ۲ به عنوان آرپی جی زن گروهان دلاوری های جانانه ای در مقابل خصم تجاوزگر از خود نشان داد. و قامت رعنایش در همین عملیات هدف گلوله مستقیم تیربار دشمن قرار گرفت و مظلومانه به شهادت رسید و روح بلندش در ملکوت نظاره گر ما ، جا مانده های از قافله شهدا گردید. شهید حاتمی همانطوری که در زندگی کوتاهش جوانی مخلص و مظلوم بود جنازه پاکش نیز مظلومانه مدت پنج سال در دست دشمن باقی ماند. تا اینکه در سال ۱۳۶۹ و مصادف با سالروز ارتحال پیامبر اعظم(ص) و فرزند گرامیش امام صادق(ع) پس از سالها غربت و فراغ جنازه اش تشیع و بخاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی باد .
به نقل از پایگاه بالاگریوه