- پنجشنبه ۲۶ مهر ۰۳
- ۱۷:۴۷
محمدتقی فولادیان، جانباز تهپلمحله به یاران شهیدش پیوست تاریخ: ۰۳ اسفند ۱۴۰۲
محمدتقی فولادیان از جانبازان تهپلمحله که سالهای زیادی درگیر بیماریهای حاصل از ترکشهای اصابتکرده به گردن و پشتش بود، بهدلیل جراحت دوران جنگ آسمانی شد. او را اهالی بیشتر با فعالیتهایش در پایگاه بسیج شهید سروقدی تهپلمحله بهیاد میآورند. در روزهایی که تازه جنگ شروع شده بود، مسئول آموزش و پرسنلی این پایگاه بود. آنطور که رضا برادرش میگوید، در آن روزها کارهای اعزام علاقهمندان به جبهه را انجام میداد و در جذب افراد برای حضور در جنگ فعال بود.
یک شب راحت نخوابید
خانواده فولادیان پرجمعیت بود، اما در روزهای آغاز جنگ بهجز محمدتقی چهار خواهر و برادر دیگرش کودک بودند و وقتی در شانزدهسالگی تصمیم میگیرد راهی جبهه شود، مرحوم پدرش علیاصغر که خودش رزمنده بود، مانعش میشود.
برادرش در تعریف آن روزها میگوید: پدر در جنگ بود و خانه و زندگی را به محمدتقی نوجوان سپرده بود. به او میگفت اگر تو هم راهی جبهه شوی، این بچههای قدونیمقد سرپرست ندارند و خانه بدون مرد میماند. با وجود همه این مخالفتها، یک روز با تعریف خوابی برای پدر و مادرم، رضایتشان را گرفت و عازم جنوب شد.
مرحوم فولادیان در جبهه تخریبچی بود. بعد از مدتی هم بهعنوان دیدهبان فعال میشود. برادر این جانباز میگوید: در عملیات کربلای4 یکی از دیدهبانها بود. یک روز در دیدهبانی متوجه پیرمرد مجروحی میشود که تیر خورده است و توان حرکت ندارد. از سر دلسوزی و شرافت سراغ پیرمرد میرود که او را به عقب برگرداند. در مسیر رفت اتفاقی برایش نمیافتد و وقتی میرسد که پیرمرد شهید شده بود، اما در مسیر برگشت چندین ترکش جسمش را زخمی میکند. خودش میگفت وقتی ترکش خوردم، به امامرضا(ع) متوسل شدم تا بهخاطر خواهر کوچکم که چشمبهراه بود، کمکم کند تا زنده به عقب
برگردم.
طبق گفتههای برادرش، او بعد از این جراحت و درد شدیدی که ترکشها داشت، هیچوقت نتوانست به جبهه برگردد. در همه این سالها هم چون ترکشها نزدیک نخاع بود و قابلیت جراحی نداشت، درد کشید و حتی یک شب خواب راحت نداشت.
رضا میگوید: طبق گفتههای پزشک، برادرم بهدلیل حرکت ترکشها بهسمت مغزش به یاران شهیدش پیوست.
اسفند ۱۴۰۲
شهر آرا نیوز
ته پل محله از مناطق قدیمی مشهد و در محل نوغان واقع است.