یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

توسل مادران شهدا به امام جواد (ع) ،شهید بی‌مزار علی معطری ، شهرری

  • ۱۲:۳۱

شهید علی معطری

شهید : علی معطری

نـام پـدر :غلامرضا

تـاریخ تـولـد :۱۳۴۴/۰۴/۲۱

مـحل تـولـد : شهر ری

سـن : ۱۶ سال 

دیـن و مـذهب :اسلام - شیعه

تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۰۱/۲۲

مـحل شـهادت : فکه، عملیات والفجر یک

سنگ مزار یادبود در بهشت زهرای تهران قطعه ۲۷

بیست ‌و یکم تیر ۱۳۴۴، در شهرستان ری به دنیا آمد. پدرش غلامرضا کارگر لوله‌کش آب و مداح بود و مادرش طاهره نام داشت. دانش‌آموز دوم متوسطه در رشته تجربی بود. او نیز کارگر لوله‌کش بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم فروردین ۱۳۶۲، با سمت تک‌تیرانداز در فکه بر اثر اصابت گلوله دوشکا به کمر، شهید شد. اثری از پیکرش به دست نیامد.

صفحه شهید در سایت گلزار

خاطرات پدر شهید : 

https://www.yashahid.com/wp-content/uploads/2021/07/1375979_181-300x180.jpg

به گزارش یاشهید ، جعفر طهماسبی رزمنده تخریبچی لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس و توسل مادران رزمندگان به امام جواد (ع) برای در امان ماندن فرزندانشان آورده است:

«بر اساس یک سنت قدیمی که ریشه در معارف اهل بیت علیهم‌السلام دارد توصیه شده که برای عافیت و تندرستی و حفظ و حراست جوان‌ها، خدا را به آبروی جوان امام رضا علیه‌السلام یعنی جوادالائمه علیه‌السلام سوگند دهید که خدا به آبروی این آبرودار جوان‌های شما را ازخطرات حفظ کند.

آن روز‌ها که ما جبهه می‌رفتیم پدر و مادر‌ها وقتی ما را از زیر قرآن رد می‌کردند و هنگام بدرقه، برای سلامتی رزمندگان، جوان امام رضا علیه السلام را پیش خدا واسطه می‌کردند.

حضرت جواد علیه السلام بین رزمندگان به عنوان علی اکبر امام رضا علیه السلام معروف بود و ایامی که به حضرت جواد (ع) در جبهه مشهور بود حال و هوای دیگری داشت. بعد از عملیات‌ها که خدمت امام رضا علیه السلام می‌رفتیم غوغایی بود. حرم را برای رزمندگان قرق می‌کردند و بچه‌ها از ورودی‌های صحن گوهرشاد، بطوری که وقت تشرف روبری حضرت باشند وارد حرم می‌شدند، مقابل ضریح زانو می‌زدند و از امام رئوف می‌خواستند به جان جوادش از خدا بخواهد برگه شهادتشان امضا شود.

یکی از پدر‌های شهدا که خودش از پیرغلامان و روضه‌خوان‌های امام حسین علیه السلام است تعریف می‌کرد که در همسایگی منزل ما در شهرری مسجد جوادالائمه علیه السلام قرار دارد. این مسجد با منزل ما چند قدم بیشتر فاصله نداشت. پسرم شهید بی‌مزار علی معطری برای آخرین باری که به جبهه می‌رفت من و مادرش از زیر قرآن ردش کردیم و رویش را بوسیدیم.

او با دوستانش به سمت انتهای کوچه می رفت و دل ما را هم با خودش می‌برد. مادرش چادر به سر کرد و دنبالش راه افتاد. هرچه علی می‌گفت: مادرجان برگرد، او گوشش بدهکار نبود تا اینکه مادر به علی رسید مقابل در مسجد جوادالائمه علیه السلام.

این بار هم علی اصرار کرد مادر جان برگرد من مقابل دوستانم خجالت می‌کشم که شما به زحمت افتادی و دنبال من می آیی. من دیدم مادرش از مقابل مسجد جلو‌تر نرفت و جوانش را به جوان امام رضا علیه السلام سپرد.

علی رفت و در فروردین سال ۶۲ در عملیات والفجر یک به شهادت رسید و پیکرش در رمل‌های فکه برجای ماند و مادرش هر وقت مقابل مسجد جوادالائمه (ع) می‌رسید یاد آخرین دیدار با علی می‌افتاد و هنوز چشم به راه است که علی ما برگردد.»

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan