- چهارشنبه ۵ مرداد ۰۱
- ۰۱:۲۹
شهید سید محمود میر خرم آبادی (موسوی شاهرخی)
نام شـهـید : سیـدمحمـود
نام خانـوادگـی : میـرخـرم آبادی
نام پـدر : سیـد داوود
تاریـخ تولـد : 26 ، آبان ، سـال1337
مـحل تولـد : خرمشـهر
تاریـخ شهادت : 4 ، مهر ، سـال1359
سن در زمان شهادت : ۲۲ سال
مـحل دفـن : بدون مزار و جاویدالاثر
بسـم رب الـشـهـدا
شهید سید محمود میرخرم آبادی در سال 1337 هجری شمسی در شهرستان خرمشهر و در خانواده ای متدین و مستضعف به دنیا آمد و پدرش از کارگران زحمتکش و متدین بوده و به همین علت وی از سنین کودکی به همراه پدر به مسجد می رفته و در پای منبر به وعظ و خطابه عالمان گوش می داد و بیش از سایر اعضای خانواده راغب به دیدار عالمان و سخنرانیهای آنان بوده. از آنجایی که از بستگان پدری از جمله عموی ایشان در لباس روحانیت در قم می زیسته و درجریان قیام پانزده خرداد سال 1342 عموی نامبرده به علت تحت تعقیب بودن از سوی ساواک از قم متواری و در منزل پدر شهید به صورت مخفی سکونت اختیار کرده بود، شهید سید محمود میرخرم آبادی با شناخت این مسیر، از همان زمان نسبت به حضرت امام خمینی (ره) و روحانیت علاقه زیادی پیدا کرد و بر خلاف طرز تفکر و رفتار همسن و سال های خود در آن زمان بیشتر وقت خود را در مساجد و مطالعه کتابهای دینی می گذرانید و به نماز اهمیت زیادی می داد و خواهران کوچکتر خود را به تقوا و پاکدامنی تشویق می کرد.
ویژگی اخلاقی
شهید سید محمود میرخرم آبادی انسانی وارسته و متقی بود بطوری که پدرش برای ما تعریف می کرد در نزدیکی های پیروزی انقلاب خانواده اش اقدام به خرید کولرگازی برای خانه می کند ولی شهید سید محمود هرگز در اطاقی که کولر بوده، استراحت نمی کرد و وقتی از او سوال شد چرا در اطاقی که کولر هست، استراحت نمی کند، در پاسخ می گوید می خواهم بدانم آنهایی که کولر ندارند و در همین گرمای طاقت فرسا در زیر چادر در نزدیکی ما زندگی می کنند چی می کشند.
مبارزات انقلاب
با شروع خیزش های انقلاب شهید سید محمود میرخرم آبادی فعالیت خود را آغاز و کمتر به خانه مراجعت می کرد و بیشتر اوقات خود را به همراه دیگر جوانان همرزم خود در مبارزه با طاغوت و پیروزی انقلاب صرف می کرد و در همین زمان به دلیل کمبود بعضی از اقلام مواد غذایی در شورای محلی مسؤلیت توزیع مواد غذایی را عهده گردید و در این مسؤلیت زحمات زیادی می کشید تا به افراد مستحق رسیدگی شود و با اینکه خانواده اش مستحق چنین کمکی بوده ولی هرگز مواد غذایی را به خانه نبرد و معتقد بود مستحق تر از خانواده اش وجود دارد که بایستی به آنها رسیدگی شود.
شروغ جنگ تحمیلی
در بعد از پیروزی انقلاب فعالیت وی در جهت تثبیت و تداوم انقلاب با تعصب خاص ادامه داشت تا اینکه عراق ناجوانمردانه به سرزمین ایران هجوم آورد و شهید سیدمحمود به همراه تنی چند از جوانان سلحشور خرمشهر به مرز شلمچه رفت و بعد از چند شبانه روز درگیری با دشمن بعثی با لباس خونین و خسته به خانه مراجعت نمود و پس از استحمام و رفع خستگی که به چند ساعت طول نکشید، مجددا به جنگ با بعثیون شتافت و با شروع رسمی جنگ شجاعانه با اشغالگران خرمشهر جنگید.
شهادت
سرانجام در روز چهارم مهر 1359 به همراه یکی از همرزمان خود با یک دستگاه جیب 106 میلیمتری به قلب نیروهای عراقی یورش برد و دیگر هیچگاه بازنگشت و روز بعد این نبرد که عراقی ها محل نبرد را ترک کرده بودند ،تنها اسکلت سوخته ماشین جیب در آن محل رویت شد و اجساد سوخته زیادی در این محل دیده شد که قابل شناسایی نبودند و این خبر توسط شهید همیشه جاوید جهان آراء به خانواده اش داده می شود و همچنان نیز تا این تاریخ جسد پاک و مطهر وی به دست نیامده است.
این مطالب را خواهرزاده شهید ، آقای امیرحسین امینی در وبلاگ شهید جوان منتشر کرده است :