سی و هشتمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید محسن حیات پور گرامی باد
وصیت شهیدمحسن حیات پور به مسئولین
میخواهم با مسئولین نکته ای را در میان بگذارم. ای برادران همیشه در فرمانهایتان رضای خدا را در نظر بگیرید و بدانید در میان این عزیزانی که تحت فرمان شما قرار گرفتهاند مقربان درگاه خدا وجود دارند. سعی کنید مسئولیت را مقام مپندارید؛ مسئولیت کنونی در این عالم فقط باری است سنگین بر دوش شما که اگر آن را خوب ایفا کنید اجر بزرگی دارد ولی اگر بر اثر وسوسه شیطان دچار کبر و غرور و جاه طلبی شوید به عذاب سختی مبتلا خواهید شد. پس ای برادران بیایید فقط برای جلب رضای خدا اخذ تصمیم و دستور صادر فرمایید و مسئولیت خود را انجام دهید.
4خرداد 61/ مسجد جامع خرمشهر/ نفر دوم ایستاده از راست: شهید محسن حیات پور در کنار سردار جاویدان اثر حاج احمد متوسلیان. نفر نشسته: تقی رستگار مقدم
نویسنده: شهید محسن حیاتپور
ولادت : ۱۳۴۰/۱۰/۰۳ قم
مسئولیت رزمی: فرمانده گردان تخریب لشکر 27 محمدرسول الله(ص)
زمان شهادت : ۱۳۶۲/۰۱/۲۳
مکان شهادت: شرهانی - ارتفاعات فکه شمالی
نبرد آخرین: عملیات والفجر یک
مزار: گلزار شهیدان حرم امامزاده علی ابن جعفر- قم
بلوک:2 قطعه:3 ردیف:5 شماره مزار:346
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
اشهد ان لا اله الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان امیر المومنین علیا حجه الله.
پس از اقرار به وحدانیت خداوند و رسالت خاتم النبیین(ص) و ولایت امام علی بن ابی طالب(ع) و با درود و بر همسر پاک سرشت او فاطمه زهرا (س) و فرزندان معصوم ایشان. با عرض سلام به محضر مبارک حضرت بقیة الله العظم؛ امام زمان(روحی و ارواح العالمین له الفدا) و درود بر نائب به حق ایشان امام خمینی؛ این قلب تپنده مستضعفین جهان و با تقدیم درود به ساحت مقدس شهیدان راه فضیلت و سلامی گرم به پدر و مادرم، وصیتنامه ام را آغاز میکنم.
در آغاز چند نکته را به عنوان وصیت به رزمندگان عزیز اسلام و ملت شهیدپرور ایران اسلامی عرضه میدارم. اول آنکه همیشه و در هر وقت گوش به فرمان امام باشید. قدر این نعمت الهی را بدانید و هیچگاه، از دستور این رهبر کبیر و امید مستضعفین، تحت هیچ عنوان و بهانهای سرپیچی نکنید. زیر لوای عزت بخش اسلام با اعتصام به این حبل الهی در مقابل دشمنان اسلام و قرآن کریم بایستید که اگر این گونه باشید بلا شک پیروزید. این آیه شریفه را آویزه گوش نمایید که می فرماید: «واعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا»
برادران عزیز رزمنده!
بدانید که توجه به فرمان فرمانده، همیشه لازم و واجب است و بدانید این کار در راه خدا و برای رضا او باشید عبادتی بزرگ است.
میخواهم با مسئولین نکته ای را در میان بگذارم. ای برادران همیشه در فرمانهایتان رضای خدا را در نظر بگیرید و بدانید در میان این عزیزانی که تحت فرمان شما قرار گرفتهاند مقربان درگاه خدا وجود دارند. سعی کنید مسئولیت را مقام مپندارید؛ مسئولیت کنونی در این عالم فقط باری است سنگین بر دوش شما که اگر آن را خوب ایفا کنید اجر بزرگی دارد ولی اگر بر اثر وسوسه شیطان دچار کبر و غرور و جاه طلبی شوید به عذاب سختی مبتلا خواهید شد. پس ای برادران بیایید فقط برای جلب رضای خدا اخذ تصمیم و دستور صادر فرمایید و مسئولیت خود را انجام دهید.
در آخر سخنی دارم با پدر و مادرم:
پدرجان، مادر جان، اگر فرزند ناسپاستان این لیاقت را داشت که در راه خدا شهید شود، پس شما بر شهادتش صبر کنید و صبرتان باید چون مشتی محکم باشد بر دهان یاوهگویان و منافقین از خدا بیخبر. چرا که خدای مهربان بدین وسیله شما را آزمایش می کند. همان طور که قرآن کریم می فرماید: «خداوند شما را به ترس گرسنگی، کاستی در داراییها و جانها و محصولات آزمایش می کند و در این آزمون الهی مژده برای صابران است در جزای صبرشان پس بکوشید در امتحان الهی تان پیروز شوید.»
به برادران و خواهران می گویم؛ عزیزان من سعی کنید از یاران صدیق انقلاب اسلامی و امام عزیز باشید و نیز به مادرجان بگویید صبر داشته باشد و از فقدان من ناراحت نشود. حال که سرنوشت هر انسانی در این دنیا مردن است چه بهتر که آدم در راه خدا شهید بشود.
پدرجان!
اگر پولی از من به جای مانده آن را به حساب شماره 100 حضرت امام واریز کنید. فقط چون نذر کردهام که اگر مرد علم و تقوا مقلد راستین امام امت و فرمانده هوشیار لشکر 27 محمد رسول الله برادر حاج احمد متوسلیان و برادر تقی رستگار مقدم از دست فالانژیستهای لبنان آزاد شدند یک گوسفند قربانی کنم از شما میخواهم هر وقت آن عزیزان رها شوند این نذر من را ادا کنید.
در پایان از دوستان و آشنایان میخواهم که اگر از من ناراحتی داشتند مرا ببخشند.
دوست دارم همچون شیری در دل سنگر بمیرم بارها گفتم نمیخواهم که در بستر بمیرم.