- پنجشنبه ۱۳ بهمن ۰۱
- ۰۰:۳۰
جواد تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داد .سپس در بنیاد 15 خرداد شروع به کار کرد و همزمان با ستاد اقامه نماز جمعه کاشان همکاری می کرد .وی فردی متقی ، شجاع ،شهادت طلب ،متواضع و صبور بود .همیشه تابع امر ولایت فقیه بود.
جواد همیشه همراه برادرش محسن بود .با هم بزرگ شدند و با هم جهادشان را شروع کردند . همگام و همراه بردارش محسن در ابتدای جنگ تحمیلی در کردستان حضور فعال داشت.در عملیاتهای والفجر 8 و کربلای 4 حضور یافت .در عملیات کربلای 4 مجروح شد و پس از بهبود دوباره عازم جبهه شد.
پس از شهادت محسن غم جانکاهی قلب و روح جواد را در بر گرفت ، بر سعادت برادر غبطه می خورد و ادامه راهش را بر خود واجب می دانست .بعد ار هفتمین روز شهادت محسن عازم جبهه شد .
12 اسفند 1365 در عملیات کربلای 5 ، در شلمچه پای در رکاب شهادت گذاشت .هفتمین روز شهادتش مصادف با چهلم شهادت برادرش محسن بود.
متن وصیتنامه شهید جواد بارفروش :
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود و سلام به یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و نایب بر حقش حضرت روح الله و با دورد به روان پاک شهدای راه حق و حقیقت که در جوار حق خوابیده اند و با درود و سلام به رزمندگان سلحشور جبهه های نبرد حق علیه باطل که با نثار خونشان درخت اسلام را آبیاری می کنند و حماسه می آفرینند. خدمت پدر و مادر عزیز و بزرگوارم سلام عرض می کنم. پس از ابلاغ سلام سلامتی شما را از درگاه ایزد متعال خواهانم. باری عرض می شود که می خواستم چند کلمه ای برایتان به عنوان وصیت نامه بنویسم که پدر و مادر عزیز قدر خود و انقلاب و امام عزیز را بدانید، گوش به فرمان امام و نمایندگان محترمش باشید. سلسله مراتب را رعایت کنید، مبادا در شهرها عده ای با عنوان کردن بعضی از مطالب به نمایندگان امام ضربه بزنند اگر اینان موفق شوند کم کم همان مطالب را برای خود امام زمان(عج) و پیغمبر(ص) و خدا مطرح می کنند. پس بیش از این مطالبی اضافه نکنم چون امام خود همانند درخت تنومندی است که نمایندگانش شاخ و برگ این درختند. مبادا این شاخ و برگ را جدا کنند. از همه مردم می خواهم که انقلاب را یاری کنند، کمبودها و یا بعضی مسائل دیگر در روحیه شان اثر نکند، دنیا محل گذر است همه باید بمیریم و معتقدیم که صراط دیگری هست. مبادا در آن دنیا نتوانیم جواب خون شهیدان را بدهیم، مبادا در آن دنیا در نزد امام عزیزمان شرمنده باشیم. پس ای ملت غیور محکم و استوار باشید، با سختی ها دست و پنجه نرم کنید. در همه حال خدا را شاهد و ناظر بر اعمال خود بدانید که اگر چنین شویم خداوند ما را بیش از این یاری می کند. مقدار زمینی که دارم کلا تمام اموالم را به پدر و مادرم می بخشم و اختیار آن را به پدر بزرگوارم واگذار می کنم. یک ماه روزه و یکسال و نیم نماز برایم بگیرید. از همه فامیل برایم حلالیت بطلبید. از کلیه رفقای مسجدی، بنیادی و بچه های محل حلالیت بطلبید و از حضرت آیت اله یثربی برایم حلالیت بطلبید و از ایشان می خواهم که مرا حلال نموده و در نماز جمعه از مردم برایم حلالیت بطلبید. لباس های نظامی را که از دوره سربازی و بسیج دارم به جبهه بدهید. دفاتری که دارم مروری کنید اگر مطالبی نوشته ام در صورت لزوم انجام دهید. خداوند همه ما را به راه راست هدایت نموده و عاقبت به خیر گرداند. به امید پیروزی رزمندگان اسلام بر کفر وآزادی اسرا و باز شدن راه کربلای حسینی و شفای معلولین و مجروحین و خداوند به امام عزیزمان انشااله سلامتی عنایت فرماید. ضمنا دو عدد قرآن نذر کرده بودم بخوانم که یکی از آنها را خوانده ام و یکی دیگر را تا سوره سجده خوانده ام ولی اگر ممکن باشد دو عدد قرآن دوباره خوانده شود. در خاتمه برای شما پدر ومادر و خواهران و برادران واقوام از خداوند آرزوی موفقیت، سلامت می کنم. انشااله مرا عفو نمایید.
والسلام علی عبادالله الصالحین