- سه شنبه ۹ اسفند ۰۱
- ۰۴:۲۹
به یاد جاویدالاثر شهید سرلشکر خلبان بیژن فعلی
می خواهند از تو بگویم ، از تویی که ندیدمت. می خواهند از تو بنویسم ، از تویی که نشناختمت. تویی که وقتی کوچک بودم و طعم زیبای خوابهای رویایی را می چشیدم، مانند پرستویی عاشق در تابستانی دل انگیز که همه چیز سر از خاک درآورده بود، کوچ کردی و سر بر خاک نهادی . چه بگویم؟ چه خاکی؟ چه سر نهادنی؟ نه! مانند پرستویی عاشق کوچ کردی به شهر آرزوها ، کوچ کردی به شهری که آرزویش را داشتی .
به شهری که همه کوچه های آن رنگ و بوی شما را داشت. به شهری که هر چه در آن بود عشق بود و شور ، نور بود و نور . آخر می گویند که همیشه در به در به دنبال نشانی این شهر بودی. شهری که روی نقشه نمی توانی پیدایش کنی ، برای همین در مناجاتت نوشتی: ((خدایا ! همه جا در به در به دنبال تو می گردم و می دانم که با شهادت به تو خواهم رسید.))
درود خدا قوت برادر بزرگوار و ولایی روح پدر تان شاد و قرین ...