- چهارشنبه ۸ آبان ۰۴
- ۱۶:۲۶

به گزارش مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، دانشآموز هلنا غلامی، از دانشآموزان دبستان شهید مجتبی حسینی ۲ ناحیه دو خرمآباد در تجاوز رژیم کودککش صهیونیستی به شهادت رسید.
این دانش آموز رزمنده و کاراتهکار بااستعداد که رویای افتخارآفرینی برای ایران در عرصههای بینالمللی را در سر میپروراند، در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ در جریان حملات جنایتکارانه رژیم غاصب صهیونیستی در اتوبان قم-تهران، به فیض عظیم شهادت نائل شد.

شرح حادثه در ادامه مطلب
ماشین پدر هلنا هنگام سفر در جاده تهران قم هدف حمله پهپاد اسرائیلی قرار گرفت
سحرگاه شنبه ۳۱ اردیبهشت ماه وقتی بدن نحیف هلنا غلامی پس از ۵ روز دست و پنجه کردن با مرگ، تاب و توان دوام آوردن نداشت ؛ صبحی تلخ و خاکستری در خرمآباد آغاز شد.
هلنا به شهادت رسید و زادگاه او حالا داغدار دختری است که با دستان کوچکش افتخار آفرید و با قلب بزرگش رویاهای بلندی در سر داشت. هلنا غلامی، دختر ۱۱ ساله و قهرمان ریزنقشی که در سکوت و ناباوری رفت و جای خالیاش در دل خانواده، دوستان، مربیان و مردم شهر تا همیشه باقی خواهد ماند.
پرواز هلنا
هلنا فقط یک کودک نبود. او تصویر امید بود. نماد تلاش و اراده نسل جدید دختران این سرزمین. از همان کودکی، با چشمانی کنجکاو و پر از شوق، دنیا را مینگریست. هنوز پنج سال بیشتر نداشت که وقتی دوستی را در حال تمرین ورزش دید، برق علاقه در چشمانش درخشید. برخلاف تصور خانواده، که تا آن روز با دنیای رزمی غریبه بودند، هلنا مسیرش را با جسارت انتخاب کرد. مربیاش همیشه میگفت: "هلنا با یک بار نگاه کردن، تکنیک را یاد میگرفت. استعدادش ذاتی بود، اما چیزی که او را متمایز میکرد، پشتکار و عشقش به ورزش بود."
در مدت کوتاهی، مدالهای رنگارنگی که از مسابقات مختلف، داخلی و حتی بینالمللی کسب کرده بود، دیوار اتاقش را تزئین کرد. او در سبکهای آزاد کاراته با رقبای بزرگسال رقابت میکرد و هیچگاه کم نمیآورد. مربیان از آیندهای درخشان برایش میگفتند. اما سرنوشت، تلختر از هر چیزی که میشد تصور کرد، رشته زندگی این دختر شجاع را برید.
اصابت پهپاد
در روز دوشنبه، خانواده غلامی در حال بازگشت از سفری خانوادگی از تهران به خرمآباد بودند. سفری که به قصد استراحت و دیدار عزیزان انجام شد، اما با حادثهای هولناک به پایان رسید. حوالی یکی از محورهای مواصلاتی بین استانها، دو دستگاه تریلی هدف حمله پهپادهای موشکانداز رژیم صهیونیستی قرار گرفتند. خودروی خانواده غلامی در نزدیکی این محل بود و موج انفجار، آنها را با شدت تکان داد. خودرو آسیب جدی دید و اعضای خانواده زخمی شدند.
بلافاصله، آنها به بیمارستان هفتم تیر تهران منتقل شدند. پدر و خواهر و برادر هلنا تحت درمان قرار گرفتند. مادرش، که آسیب بیشتری دیده بود، همچنان در بیمارستان بستری است. اما آنچه قلب همه را شکست، خبر شهادت هلنای کوچک بود. او صبح روز بعد، پیش از طلوع خورشید، در حالی که مردم هنوز در خواب بودند، چشم از جهان فروبست.
تشییع پیکر شهید کوچک
قرار است صبح یکشنبه، پیکر پاک و کوچک هلنا در زادگاهش تشییع شود. شهر آماده وداعی تلخ با دختر قهرمانش است. مردم، دوستان، همکلاسیها، و مربیانش گرد هم خواهند آمد تا او را با اشک و احترام به خاک بسپارند.
آخرین قهرمانی هلنا
آقای فراشی، از بستگان نزدیک خانواده، در گفتوگویی با خبرنگار «هفت صبح» گفت: "هلنا یک فرشته بود. همیشه لبخند به لب داشت. حتی در سختترین تمرینها، ناامید نمیشد.او دختری شیرین زبان و دوستداشتنی و بسیار باهوش بود که حتی همین الان که دارم دربارهاش صحبت میکنم با یادآوری دخترک دوستداشتنی خانواده باورم نمی شود که او دیگر در بین ما نیست. "

مادری با قاب عکس و آتشی در دل
در دل خانهای ساده مادر شهیده در سکوتی جانسوز، قاب عکس دختر شهیدش را به سینه فشرده بود. در چهرهاش غم فراق موج میزند، اما نگاهش پر از نور ایمان و ایستادگی بود. او آرام خطاب به عکس دخترش میگوید: «هلنای عزیزم، میدونم جات خوبه…»

مادر «شهید هلنا غلامی»: کلمه «شهید» که روی اسم هلنا میآید، به من آرامش میدهد
حرفهایش را ادامه میدهد: «واقعاً باعث افتخارم است که دخترم شهید شد. کلمه «شهید» که روی اسم هلنا میآید، به من آرامش میدهد. جانش را نثار انقلاب، وطن و رهبر عزیزمان کرد. فرزندانم، جانم، همهچیزم فدای رهبری.»
پدری که قامتش خم نشد
پدر شهیده، مردی مؤمن و مقاوم، در کنار مادر ایستاده بود. اشک در چشمانش حلقه زده بود اما صدایش، استوار و سرشار از عزت بود: «فرزندم را با افتخار تقدیم ایران اسلامی و رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای کردم. هلنا فقط یک ورزشکار قهرمان بود که رژیم کودککش صهیونی او را به شهادت رساند. خدا را شاکرم که چنین هدیهای به این وطن و ملت دادم.»

مدالی که درخشید، اما این بار بر سینه مادر
در این میان، صحنهای ماندگار و تاریخی، در ذهن همه حاضران حک شد. «غزل فتحی» قهرمان کاراته آسیا و همرزم ورزشی هلنا، با چشمانی اشکبار مدالی طلایی را که روزگاری در میدان رقابتهای آسیایی بر گردن انداخته بود، با دستانی لرزان اما پر از احساس، به مادر شهیده تقدیم کرد.
این مدال دیگر متعلق به من نیست؛ متعلق به ملتی است که شجاعت و فداکاری را با خون دخترانش معنا کرده است
مدالی که حالا نه فقط یادآور ورزش، که نماد همبستگی، ایثار و ارج نهادن به خون پاک شهید بود. مدالی برای مادر وطن… آویخته بر سینه مادری داغدیده اما سربلند.
غزل فتحی با صدای بغضآلود میگوید: «من فقط یک عضو کوچکی از جامعه ورزش هستم، اما وظیفه خودم دانستم که این مدال را تقدیم روح مطهر شهید هلنا غلامی کنم. این مدال دیگر متعلق به من نیست؛ متعلق به ملت است که شجاعت و فداکاری را با خون دخترانش معنا کرده است.»
استاندار لرستان: هلنا نماد مظلومیت و اقتدار است
استاندار لرستان هم در گفتوگویی با خبرنگار مهر با ابراز تأسف عمیق از جنایت ددمنشانه صهیونیستها و شهادت دختر خردسال ایرانی، گفت: «هلنای عزیز، نماد مظلومیت و اقتدار ملت ماست. شهادت این دختر ۱۲ ساله، گواهی است زنده بر جنایات غیرانسانی و نابخشودنی رژیم کودککش صهیونیستی. هلنا نهتنها قهرمان کاراته بود، بلکه از خانوادهای متدین و متعهد به ارزشهای انقلاب و ولایت آمده بود. او جان شیرین خود را فدای وطن و ملت خود کرد.»
کودکی رفت، اما «شهیدی» بازگشت؛ من «هلنا» فقط ۱۲ سال داشتم!
گزارش کامل را اینجا ببینید
مشرق mshrgh.ir/1728171
 
