یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

وصیت نامه شهید غلامرضا سعادت ، شهدای خور

  • ۱۰:۵۴

https://shohada.org/assets/styles/3_4/public/media-images/1391523174.jpg?itok=sfIkArsr

شهید غلامرضا سعادت

کد ایثارگری: 6212937
نام پدر: عباسعلی
محل تولد: خور ، شهرستان خور و بیابانک ، استان اصفهان
تاریخ تولد: 1340/07/15
شغل: پاسدار
تحصیلات: کارشناسی
تاریخ شهادت: 1362/03/04
محل شهادت:

صفحه شهید در سامانه ملی شهدا

وصیتنامه شهید غلامرضا سعادت

بسم الله الرحمن الرحیم
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا... امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
من طلبنی وجدنی و من وجدنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتله دیته و من دیته فأنا دیة

و گمان نبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه آنها زنده اند و نزد خدایشان روزی می خورند.

با سلام و درود بر خاندان آل محمد(ص) و بر منجی عالم بشریت مهدی موعود(عج) این یگانه رهبر مسلمین جهان و یار و یاور رزمندگان اسلام و با سلام و درود بر نائب بر حقش و به پیر جماران حضرت امام خمینی و با سلام و درود بر شهدای اسلام و شهدای این جنگ تحمیلی و با سلام و درود بر خانواده های شهدای انقلاب اسلامی ایران و با سلام و درود بی پایان بر رزمندگان و جنگجویان انقلاب اسلامی ایران و سپس با سلام و درود بر شما امت حزب ا... و همیشه در صحنه این خطه خور و بیابانک.

ای آفریدگار توانا از آنکه مرا سعادت بخشیدی که در راهت قدم بردارم و برای تو به جهد و تلاش دست یاری کنم هزاران بار سپاست می گویم. ای دانای بخشنده و ای کریم و حکیم و ای دانای دانندگان ، تو مرا از لجن زار رکود به بهشت موعود خواندی و با نبرد حق علیه باطل به بهشت هدایت کردی. تو مرا توفیق آن دادی که خویشتن خویش را ترک کنم و بی آن بروم و برای چه مرا خلق کرده ای و آنگاه سعادتم بخشیدی که از میان فراوان راههای زندگیم شاهراه ایثار حسین گونه را بپذیرم. ای خدای من سپاست می گویم از آنکه نور عشقت را در قلب من تاباندی و این قلب سرد و خاموش مرا با نور عشق فروزانت روشن گردانیدی و قلب پر تلاطم مرا آرامش بخشیدی، به راستی که الا به ذکر ا... تطمئن القلوب. پروردگارا تو را به عظمت و کرمت سوگند می دهم که لحظه ای این بنده گنهکارت را به حال خود وا مگذار زانکه بی لطف تو تباهم. خدایا از تار و پود وجودم از تو می خواهم که سعادت شهادت در راهت را به من عطا کنی. آخر نمی خواهم که زنده باشم و غریبی آقا حسین و امام و انقلاب و غریبی اسلام عزیز را ببینم. حال که فرصتی پیش آمد تا درباره سرانجام خود و سایر انسانها بیاندیشیم خدایا مرا توفیق آن ده که آنچه در دل و عقیده دارم بی ریا روی کاغذ بیاورم و آن چه می ماند وصیتی باشد وسیله ای برای هدایت. خدایا اینکه به یاد تو و به منظور احیای دینم و تداوم انقلابم به جبهه می روم و نه به خاطر انتقام و یا نام و مقام.

از ملت رزمنده می خواهم که فقط خط ا... و راه روح ا... را ادامه دهند که تنها راه سعادت فقط همین راه است. برادران و خواهران شما را به خدا سوگند گفتارهای امام را تحلیل کنید و روی آنها عمل کنید زیرا هیچ صحنه ای دردناک تر از این نمی تواند باشد که دشمنان در یک صف بر علیه جمهوری اسلامی ایران بشورند ولی ما پراکنده باشیم پس چه بهتر که مسلمان و برادر باشیم به حرف های منافقین گوش ندهید وتحت تأثیر این بلندگوهای تبلیغاتی گروه ها قرار نگیرید و هرچه رهبر و دیگر عالمان ربانی گفتند گوش دهید درغیر این صورت نه نامی از اسلام می ماند و نه یک لحظه به شما اجازه حرف زدن خواهند داد.

من دو وصیت به شما عزیزان می کنم یکی این که اطاعت از رهبر کنید و دوم اینکه دشمن در فکر این است که افراد حزب ا... انحلالی درش بوجود آید شما به خاطر خدا این دشمنان را نابود کنید و نگذارید یک منافق در جامعه نفاق به وجود بیاورد امیدوارم که بعد از من اسلحه بردارید و از اسلام و میهن خود دفاع کنید ما که در صدر اسلام در کربلای حسین(ع) نبودیم تا فرزند زهرا تنها نماند اینکه به یاری امام کبیرمان لبیک بگوئیم تا اسلام برای همیشه سربلند بماند.

و اما ای دشمنان اسلام و انقلاب که در این گوشه‌های ایران نق می زنید پیامی هم برای شما دارم و آن این است که ای دشمنان اسلام و ای جنایت کاران تاریخ، ما به اسلام بیش از وجود خودمان معتقدیم اگر هزار بار تکه تکه ام کنید و دوباره زنده ام کنید باز با شما می جنگم و برای جمهوری اسلامی تا پای جان به پیش میروم و لحظه‌ای اجازه نفس کشیدن را به شما نخواهم داد.

و اینک ای پدر و مادرم شما که اینگونه ابراهیم وار فرزندتان را به قربانگاه عشق و وادی ستیز حق با باطل فرستادید استوار باشید و از قربانی شدن این هدیه تان با آغوش باز استقبال کنید. در صورتی‌که من شهید شدم جامه سیاه به تن نکنید و برای من ماتم نگیرید زیرا که این راه را خود انتخاب کرده ام و به سویش رفتم. دوست دارم در این آغاز زندگیم که شهادت است شیرینی پخش کنید و پیروزی اسلام را جشن بگیرید چرا که می دانم اگر من شهید می شوم ولی با شما در گلستان شهدای خور هستم و پیروزی رزمندگان اسلام و نابودی کفر صدامی را جشن می گیریم ولی شما مرا نمی بینید. هرگز راضی نمی باشم که در فقدان من گریه کنید چرا که من آنقدر گنهکارم که خود را لایق آن مراسم و عزاها نمی دانم.

ای برادران من ، من به عنوان برادر بزرگتر خانواده به شما وصیت می کنم که بعد از شهادتم باید اسلحه به خون آغشته و با خون تمیز شده مرا که به زمین افتاده بردارید و با قمقمه ای پر از آب و خشابی پر و نارنجکی چند با فانوسقه به کمر بسته و با آن اسلحه قلب دشمن را نشانه روید و با شلیک آتشین گلوله هایت به دشمن بفهمانی که حق پیروز است.

و اما ای همسر عزیزم پیامی دارم برایت که همان طور که قبل از ازدواجمان به شما گفتم که زن من نمی شوی گفتم که شما زن لباسهای من میشوی شما همسر لباسهای رزم منی و حال این جسم بی ارزش من می رود و این لباسهای رزم که شما همسر اویید برای شما می ماند از شما عاجزانه می خواهم که اگر انشاءا... فرزندی متولد شد و اگر پسر بود لباسهای رزم مرا بپوشد و با دشمنان اسلام بجنگد. شما باید این فرزند را چنان بزرگ و تربیت کنید که ادامه دهنده راه پدرش باشد، اگر دختر هم بود باید او را همچون فاطمه زهرا(س) بسازی این فرزند را به حوزه علمیه بفرست و او باید یک روحانی و شخصی باشد از برای تبلیغ اسلام در این کشور. مبادا گریه کنی که با گریه ات قلب مرا آزرده می کنی، امیدوارم چنان پایدار و صبور باشی چنان حجابت را رعایت کنی تا در قیامت یکدیگر را ملاقات کنیم؛ نمازهای جمعه و جماعات را ترک نکنی. دنباله رو امام و روحانیت باشید. دعای کمیل و توسل را زیاد بخوان.

و در پایان تأکید می کنم ای امت حزب ا...از امام از روحانیت و از اسلام و انقلاب حمایت کنید، برادران را دعوت کنید به سپاه و بسیج و دست بدست یکدیگر بدهید و مملکتی آباد و اسلامی بسازید و زمینه را برای ظهور امام زمان(عج) فراهم آورید.

در پایان اگر کسی از من بدی دیده و آزاری دیده مرا حلال کند که طاقت آتش جهنم را ندارم.

به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی به سرکردگی آمریکای جنایتکار .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا

والسلام علیکم و رحمه ا... و برکاته 
بنده سراپا تقصیر و گنه‌کار غلامرضا سعادت

منبع: وصیتنامه سه شهید از یک خانواده

مهدی صالحی فتح آبادی ، شهدای غواص ، رفسنجان

  • ۰۱:۱۳

شهید مهدی صالحی فتح آبادی - رفسنجان

مهدی صالحی فتح آبادی

نام پدر: حسین

شغل(ها):

تاریخ تولد: 19-8-1347 شمسی

محل تولد: کرمان - رفسنجان

تاریخ شهادت : 4-10-1365 شمسی

محل شهادت : ام الرصاص 

دلیل شهادت : اصابت گلوله دشمن بعثی 

گلزار شهدا:عباس آباد شهر: رفسنجان

نوید شاهد

https://navidesha

شهید «مهدی صالحی فتح آبادی» نوزدهم آبان 1347، در شهرستان رفسنجان به دنیا آمد و در چهارم دی 1365، در ام‌الرصاص براثر اصابت گلوله به شهادت رسید. برادرش محمدرضا هم در همان جا همراهش به شهادت رسید.

خاطرات مادر شهید محمدرضا صالحی(خانم سجادی)

مادر شهیدان محسن و احمد عکاس مصور به فرزندان شهید خود پیوست

  • ۱۰:۲۴

مادر شهیدان عکاس صنوبری به فرزندان شهیدش پیوست

تهران - ایرنا - مادر شهیدان «احمد و محسن عکاس مصور»، به فرزندان شهید خود پیوست.

به گزارش روز یکشنبه حوزه ایثار و شهادت ایرنا، مرحومه «بی بی مریم کابلی موسوی» مادر شهیدان «احمد و محسن عکاس مصور» پس از سال‌ها تحمل دوری از فرزندان شهیدش بر اثر ایست قلبی در سن ۸۶ سالگی دعوت حق را لبیک گفت.

برادران شهید عکاس مصور- مشهد مقدس

پیکر مادر شهیدان در بهشت رضای مشهد مقدس پس از ادای احترام مسئولان تشییع و در قطعه صالحین این گلزار مطهر به خاک سپرده شد.
شهیدان احمد و محسن عکاس مصور سال ۴۰ و ۴۲ چشم به جهان گشودند و  سال ۶۲ به مقام رفیع شهادت نائل آمدند.

ایرنا

شهید ناصر مرادی ، شهدای بروجرد

  • ۲۳:۵۰

قاب عکس شهدا

جانباز شهید ناصر مرادی

نام پدر: نادر

شغل(ها):

تاریخ تولد: 9-3-1348 شمسی

محل تولد: بروجرد 

تاریخ شهادت : 16-6-1387 شمسی

محل جانبازی : جزیره مجنون 

دلیل جانبازی : بمباران هوایی دشمن بعثی 

علت شهادت: حادثه رانندگی 

گلزار شهدا: بهشت شهدای بروجرد 

به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرم‌آباد، شهید ناصر مرادی در شهرستان بروجرد به دنیا آمد، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت، نهم اسفند 1362، با سمت راننده در بمباران هوایی جزیره مجنون عراق مجروح شد ،

سال 1368 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد و سرانجام سال 1387، در زادگاهش دچار سانحه رانندگی شد و به شهادت رسید.

صفحه شهید در نوید شاهد 

https://navideshahed.com

حال و هوای دعای کمیل ، شهید محمدرضا صالحی فتح آبادی

  • ۰۰:۲۸

شهید محمدرضا صالحی فتح آبادی -رفسنجان

*📝برگی از دست نوشته رزمندگان در دفتر خاطرات*

❓سوال

دعای کمیل در جمع ما چگونه اجرا می شود؟

*خیلی عالی، بحدی که قابل توصیف نیست، حالات عرفانی برادران خیلی خوب است، بعضی ها از گریه زیاد بیهوش میشوند، بعضی ها امام زمان را میبینند و من با این قلم نمی توانم توصیف کنم این حالات را.*

#شهید_محمدرضا_صالحی_فتح‌آبادی

بسیجی شهید محمد مرادی - شهدای بروجرد

  • ۱۲:۴۹

قاب عکس شهدا

محمد مرادی

نام پدر: نادر

شغل(ها):

تاریخ تولد: 18-1-1346 شمسی

محل تولد: لرستان - بروجرد - بروجرد

تاریخ شهادت : 9-12-1362 شمسی

محل شهادت : خرمشهر

دلیل شهادت : اصابت ترکش دشمن به شکم 

گلزار شهدا: بلوک: نام گلزار:بهشت شهدا بروجرد شهر:لرستان - بروجرد

شهید محمد مرادی هجدهم فروردین 1346، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت، نهم اسفند 1362، در بمباران هوایی جاده خرمشهر- اهواز بر اثر اصابت ترکش به شکم، شهید شد.

نوید شاهد 

https://navideshahed.com

شهید محمدحسن نهاوندی ، شهدای اشترینان

  • ۰۳:۱۱

شهید محمد حسن نهاوندی ، شهدای اشترینان

شهید محمدحسن نهاوندی اول فروردین 1350 در اشترینان متولد شد و در تاریخ چهاردهم فروردین 1365 در دربندیخان به شهادت رسید و پیکرش در منطقه جای ماند و بعد از مدتها پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد.

دو برادر شهیدی که در یک روز و یک لحظه و یک شکل به شهادت رسیدند

  • ۱۰:۵۰
برادران شهید مکتوبیان - اصفهان
دو برادر شهیدی که در یک روز، یک لحظه و به یک شکل به شهادت رسیدند
شهید اصغر مکتوبیان، یکم فروردین 1340، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود.یازدهم آبان 1361،عملیات محرم در عین خوش دهلران بر اثر غرق شدن در آب توسط نیروهای عراقی شهید شد.
شهید سعید مکتوبیان، نوزدهم تیر 1345، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. یازدهم آبان 1361، در پل چم هندی عملیات محرم بر اثر غرق شدن در آب توسط نیروهای عراقی شهید شد.
در عملیات محرم استان اصفهان بیش‌از ۷۰۰شهید تقدیم کرد که فقط در شهرستان اصفهان در یک روز ۳۷۰ شهید تشییع شد.
شهید اصغر مکتوبیان، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. صافکار بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. و در عملیات متعدد حضور داشت مزار او در گلستان شهدای زادگاهش واقع است.
برادرش شهید سعید مکتوبیان، . تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. صافکار بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. .ودر عملیات متعدد شرکت داشت مزار او در گلستان شهدای اصفهان زادگاهش واقع است. 
شادی روحشان الفاتحه مع صلوات التماس دعا فرج آقا امام زمان عج و شفا بیماران ان شاالله زیارت عتبات عالیات و آخر عاقبت بخیری

خواب دیدم با یک پاسدار ازدواج کردم /به یاد سردار شهید علی‌اصغر خنکدار

  • ۱۱:۵۳

شهید علی اصغر خنکدار ، قائمشهر

زمانیکه اصغر به دنیا آمده بود، قسمتی از بدنش کبود بود که پدر و مادرم از پیرمرد عارفی این قضیه را پرسیدند؛ پیرمرد به پدرم گفت: آقای خنکدار این پسر رو دست شما نمی‌ماند، وقتی به سن جوانی برسد از دنیا می‌رود، ولی ناراحت نباشید، چون پسرتان راه درستی را در پیش می‌گیرد.

سردار حاج مرتضی قربانی: وقتی خبر شهادت اصغر را بهم دادن، یکدفعه کمرم را گرفتم و گفتم: خدایا دیگه گردان امام محمد باقر (ع) از دستم رفت.

شهید «علی اصغر خنکدار» در سال 1341 در روستای «کلاگر محله» شهرستان قائمشهر به دنیا آمد. او فرزند دوم خانواده بود. پدرش زمین کشاورزی نداشت و روی زمین‌های دیگران کار می‌کرد. به همین سبب خانواده‌اش از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبودند. علی اصغر پیش از آغاز دوران تحصیل رسمی در مدرسه به مکتبخانه رفت و به فراگیری قرآن پرداخت.

زندگی‌نامه شهید مراد پاپی ، شهدای عشایر ، روستای صاحب الزمان (عج)

  • ۱۲:۲۶

 شهید جاوید الاثر مراد پاپی

جاویدالاثر شهید مراد پاپی 

فرزند : الماس

ولادت: ۱۳۱۲/۰۸/۰۲ بخش پاپی 

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۱/۱۵

محل شهادت : دربندیخان عراق

سنگ‌ مزار یادبود در گلزار شهدای قریه صاحب الزمان عج خرم آباد

 دوم آبان ۱۳۱۲، در بخش پاپی از توابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش الماس و مادرش سنگین طلا نام داشت. خواندن و نوشتن نمی دانست. کشاورز بود. سال ۱۳۳۹ ازدواج کرد و صاحب سه پسر و چهار دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پانزدهم فروردین ۱۳۶۵، در دربندیخان عراق به شهادت رسید. پیکر مطهرش تاکنون به وطن برنگشته است. .

شهید در سال 1312 در خانواده‌ای مسلمان در قریه صاحب‌الزمان پاپی متولد شد. وی از همان کودکی به کار کشاورزی پرداخت. ضمن کار کردن و تأمین معاش خانواده به عبادت و کارهای دیگر نیز مشغول بود و به دوستان و آشنایان سرکشی می‌کرد و به مستمندان سرکشی می‌کرد و آن‌ها را به تقوا و خداشناسی دعوت می‌کرد با اینکه امکانات درس خواندن را نداشت اما با سادات و روحانیون و افراد باتقوا ارتباط نزدیک داشت و مسائل دینی و مذهبی را از ایشان یاد می‌گرفت به‌طوری‌که در بین روستا شهید واقعاً نمونه بود.

در اوایل انقلاب به همراه برادران حزب الهی به فعالیت علیه رژیم مشغول شد و روستاییان و دوستان خود را به این کار دعوت میکرد. تا این‌که جنگ تحمیلی را شروع کردند و وی به اتفاق برادر خود راهی جبهه‌ها شد و پس از چندین سال مبارزه برادر وی به شهادت رسید و بعد از شهادت برادر سرپرستی خانواده برادر را هم به عهده گرفت.

تا اینکه خودش هم شربت شهادت نوشید. روحش شاد و یادش گرامی باد.

وصیت‌نامه شهید مراد پاپی

شهید بی سر جلال کاوند ، شهدای بروجرد

  • ۱۴:۱۲

https://defapress.ir/files/fa/news/1397/2/31/441251_336.jpg

شهید قرآنی : جلال کاوند

تاریخ تولد: 1332/1/1

محل تولد: بروجرد

تاریخ شهادت:1365/3/2

محل شهادت:حاج­ عمران

 مزار: گلزار شهدای شهرستان بروجرد

زندگینامه

 سال 1332، در بروجرد، به دنیا آمد. تحصیلاتش تا مقطع راهنمایی، در بروجرد سپری کرد. هنگام فراغت از تحصیل؛ به ویژه، در تعطیلات تابستانی، با کار و تلاش فراوان، مخارج شخصی و تحصیلی خود را به دست می ­آورد. از این راه، به خانوادۀ خود کمک می­کرد. باشور و شوق و نشاط و مهر و محبتی که داشت، به محیط گرم خانواده،  صفا و صمیمت بیشتری می ­بخشید. اشتیاق جلال، به فراگیری قرآن و حضور در مراسم مذهبی، او را بسیار متواضع و با اخلاص بار آورده بود.

جلال، درس و مدرسه را رها کرد و روانۀ تهران شد. در کارگاه خیاطی، مشغول به کار شد؛  اما روحیۀ او با سکون و سازش همراه نبود. در همان ایام به شناسایی افراد مذهبی دست زد. با آنها رابطه برقرار کرد؛ تا این­که قیام 15 خرداد، به رهبری حضرت امام خمینی(ره) آغاز شد. بعد از فاجعه 15 خرداد، جلال کاوند، با تفکرات حضرت امام خمینی(ره) آشنا گردید و از همان اوایل، به پیروی از خط و مشی امام پرداخت.

دو برادر شهید که در یک روز به شهادت رسیدند

  • ۱۲:۵۶

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan