- دوشنبه ۲۳ مهر ۰۳
- ۰۰:۲۶
تحفه ای از امام حسین(ع) برای مادر شهید
شهدا را فراموش نکنیم
خاطره من و شهید محسن صادقی حدود بیست و دو سال بعد از شهادتش در سال ۱۳۸۷ که هیچ کس آنرا باور نداشت!!!
تا اینکه در بهار سال ۱۳۸۹ به اتفاق تعدادی از همکاران بازنشسته و شاغل مأموریت یافتیم برای امر نظارت بر پروژه کشاورزی شرکت تعاونی حضرت ابوالفضل(ع) به اندیمشک حرکت کنیم. دربین راه هر عزیزی خاطره ای می گفت و معنویات زمان جنگ و یاد شهدا را در دل ما زنده می ساخت. در این بین برادر جانباز نادر پورحسینی خاطره عجیبی را تعریف کرد و ادامه مأموریت ما را به واقعه باور نکردنی گره زد. هرچند در این برهه ی زمانی باور کردنش برای دیگران سخت است ، اما همین سه نفری که با آن مواجه شدیم برای ما کفایت می کند.
داستان از این قرار بود که برادر حاج نادر پورحسینی گفت : یک شب خواب شهید حاج جعفر کوشکی که قبلاً فرمانده پدافند لشگر ۵۷ حضرت ابوالفضل(ع) بود را دیدم. وقتی او را در خواب ملاقات کردم از وی تفسیر آیه:
نام :سیدمصطفی
پدرم را در طلائیه دیدم
در بهمن سال 1379 از سوى دبیرستان ما را به بازدید از جبهه هاى نور بردند. در 23 بهمن در اردوگاه اروند خرمشهر خوابیده بودم. نیمه هاى شب پدرم را که در موقع شهادت او من هنوز به دنیا نیامده بودم در خواب دیدم که به من می گفت : فردا شما را به منطقه طلاییه میبرند و هوا هم خوب خواهد بود و باران نخواهد آمد(روز قبل هوا بارانى بود و ما نگران این بودیم که در صورت ادامه باران نتوانیم از جبهه ها بازدید کنیم) به همین دلیل از پدرم پرسیدم: پس فردا به طلاییه مى رویم؟ گفت: بله به شوخى از او پرسیدم :تو را مى توانم در آنجا ببینم؟ پاسخ داد: آری، مى توانى مرا ببینى. پرسیدم: کجا مى توانم تو را ببینم؟ گفت: وقتى به طلاییه رسیدید در یک محل که نزدیک یک گودال است نماز میخوانید.
سلام. چرا دیگر شهیدان نبودند؟ شهید ارسلان گودرزی و...