- سه شنبه ۲۸ شهریور ۰۲
- ۱۰:۳۴
زندگینامه شهید سید محمدجواد نوری کرمانشاهی
شهدا را فراموش نکنیم
زندگینامه شهید سید محمدجواد نوری کرمانشاهی
فرمانده شهید شاهمراد نقدی
نام پدر: محمدباقر
تاریخ تولد: 10-5-1329 شمسی
محل تولد: خرم آباد
شغل: فرمانده ارتشی (نزاجا)
تاریخ شهادت : 4-1-1361 شمسی
محل شهادت : عین خوش (ارتفاعات 202)
دلیل شهادت : اصابت تیربار نیروهای دشمن
گلزار شهدا: گلزار شهدای خضر شهر خرم آباد- استان لرستان
شهید «شاهمراد نقدی»، فرزند «محمد باقر» در پنجم دی ماه 1329 در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. بهار تعلیم و تربیت را در زادگاه خود شروع کرد، تحصیلات ابتدایی را در دبستان «وصال» و دوره متوسطه را در دبیرستان «ملک الشعراء بهار» گذراند و در رشته ریاضی دیپلم گرفت.
ورود به نظام
«شاهمراد نقدی» با توجه به علاقه ویژه به نظام و ارتش، پس از اخذ مدرک دیپلم، در مهر ماه 1348 وارد دانشکده افسری شد و با طی دوره مقدماتی پیاده در لشکر یکم مرکز، مشغول انجام وظیفه شد. در مهر ماه 1351 با اخذ درجه ستوان دومی در رسته پیاده فارغ التحصیل شد و جهت طی دوره مقدماتی به شیراز رفت. بعد از پایان دوره مقدماتی در لشکر یکم مرکز مشغول انجام وظیفه شده و تا پیروزی شکوهمند انقلاب در سِمت فرمانده دسته و گروهان در آن یگان مشغول به کار بود و در همان سالها با دختری از خانوادهای مذهبی ازدواج کرد که ثمره این ازدواج یک فرزند پسر و یک فرزند دختر بود.
اولین مأموریت ها
شهید علیرضا شهبازی
نام پدر: شکراله
شغل(ها): امور تربیتی (کاردانی)
تاریخ تولد: 25-8-1337 شمسی
محل تولد: نهاوند
تاریخ شهادت : 3-1-1361 شمسی
محل شهادت : عملیات فتح المبین
دلیل شهادت : درگیری با دشمن بعثی
گلزار شهدا: گلزار شهدای امامزاده محمد شهر نهاوند
۱۷ ساله بود که مبارزات مردم ایران برعلیه حکومت پهلوی به مرحله ی حساس وتعیین کننده رسیده بود.سیل مردم معترض وناراضی می رفت تا چون دریایی عظیم وپرخروش بنیان ,ستم وستمگری را برای همیشه از سرزمین کهن ایران برکند.
علیرضا که در خانواده ای مذهبی رشد کرده بود از دوران کودکی از حکومت پهلوی و کارهای ضد اسلامی آن متنفر بود. وقتی به سن نوجوانی رسید خوشحالی اش بیشتر شد . در این دوران هم می توانست بیشتر کارکند و کمک خانواده اش باشد, هم هسته های مقاومت مردمی و گروه های مبارز او را به عنوان یک مبارز می پذیرفتند.
با تلاش ومبارزات بی امان سیل خروشان مردمی که علیرضا شهبازی نیز قطره ای از آن بود, حکومت شاه که نماد بی دینی, فساد ,ظلم وعقب ماندگی بود, برای همیشه از ایران برچیده شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و فرمان امام خمینی(ره) به تشکیل بسیج , علیرضا شهبازی به این نهاد پیوست تا با تلاش وهمکاری همرزمانش آرامش وامنیت را برای مردم برقرار سازند. قبل از آن او با اتمام تحصیلاتش وارد آموزش وپرورش شده بود اما عشق به فداکاری در راه امام خمینی باعث شد وارد بسیج شود.
درطول خدمتش در بسیج تلاش زیادی به عمل آورد تا با دستگیری ضدانقلاب وعوامل بیگانه ای که سعی در ایجاد نا آرامی ومزاحمت برای مردم داشتند, فضای آرامی را برای مردم ایجادکند.
بعداز مدتی وبا شروع جنگ تحمیلی عراق که از طرف قدرتهای زورگو مامور شده بود تا انقلاب اسلامی را به نابودی بکشاند,اوعازم جبهه شد ومردانه در مقابل متجاوزین ایستادگی کرد. علیرضا معتقد بود حضور در جنگ تحمیلی لبیکی است که شیعیان امام حسین(ع)بعد از 1400سال به درخواست کمک آن حضرت می دهندو فرزندش امام خمینی را در مقابل یزیدیان زمان یاری می کنند.
علیرضا مدت زمانی را که در جبهه بود,در لشکر27محمدرسول الله(ص)حضور داشت.اوکه در روزهای اول حضورش به عنوان یک رزمنده ساده به جبهه آمده بود ,طولی نکشید که یکی از فرماندهان شاخص گردان عملیاتی در این لشکر شد.
هرجا مشکل غیر قابل حلی بود,فرماندهان سراغ علیرضا شهبازی را می گرفتند.برای او هیچ مشکلی غیرقابل حل نبود.با شجاعت مثال زدنی و ایمان قوی که داشت از عهده ی تمام ماموریتهایی که به او واگذار می شد بر می آمد.
گذر روزهای دوران افتخار آمیز دفاع مقدس به فروردین ماه سال 1361رسیده بود و فرماندهان ایران طرح عملیات بزرگی را آماده کرده بودند تا با اجرای آن صدها کیلومتر مربع از خاک خوزستان عزیز را از وجود اشغالگران پاک کنند.
عملیات فتح المبین که کارشناسان نظامی دنیا از آن به عنوان اولین معجزه نیروهای مردمی ایران در جنگ هشت ساله یاد می کنند ,آغاز شده بود وعلیرضا شهبازی با هدایت و فرماندهی گردان مالک اشتر مثل صاعقه در تعقیب بی امان اشغالگران بود.
اودراین عملیات با انجام صددرصد ماموریت خود حماسه ی ماندگاری در تاریخ افتخار آمیز حضورش در جبهه به یادگار گذاشت و به درجه والای شهادت رسید.
وصیت نامه شهید علیرضا شهبازی
شهید محمد صادق وند در دوم خرداد سال 1332 در یک خانواده متوسط در شهر ارومیه به دنیا آمد. در دوران کودکی پدر بزرگوارش را از دست داد. محمد چون فرزند بزرگ خانواده بود سرپرستی برادر و خواهر کوچکترش را بر عهده گرفت. سردی و گرمی روزگار از او مردی خود اتکا با توانائی های خاص به وجود آورده بود و شخصیت مستقل و مهربان ایشان را در بین دوستان و آشنایان محبوب تر ساخته بود. او در خانواده فرزند صالحی بود و از نظر عمل به واجبات دینی و اصول اخلاقی زبانزد خاص و عام بود. او همیشه به فکر مستضعفان بود و تا حد امکان به آنها یاری می رساند.
با وجود اینکه مسئولیت سنگین خانواده را بر عهده داشت و برای امرار معاش خانواده تلاش می کرد در کنار آن به فعالیتهای ورزشی نیز می پرداخت و علاقه خاصی به رشته های وزنه برداری و کشتی داشت و در این رشته ها مقامهای کشوری کسب کرده بود. در سال 1352 وارد ارتش شدند و بعد از انقلاب با توجه به علاقه فراوانش به نظام مردمی جمهوری اسلامی از اوایل انقلاب در جنگهای چریکی کردستان شرکت داشتند که حاصل آن دو بار مجروحیت در این مقاطع بوده است.
در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با وجود مجروحیت عازم جبهه های جنوب کشور شد و در عملیات فتح المبین در دوم فروردین ماه سال 1361 در محل پل کرخه بر اثر اصابت ترکش نارنجک به شهادت رسید. دوستان ایشان بعدها خاطره شهادت ایشان را اینگونه توصیف کرده اند.
شهید بزرگوار در عملیات فتح المبین بعد از فتح خاکریز اولین فتح دومین خاکریز دشمن بر اثر اصابت نارنجک دچار خونریزی شدیدی می شود همرزمان خواسته اند که ایشان را به پشت جبهه منتقل سازند ولی این شهید عالی قدر با این اظهار که ادامه عملیات از هر چیزی واجب تر است با انتقال خود موافقت نکرده و بعد از پایان عملیات به دلیل شدت جراحات حین انتقال به پشت جبهه در هلی کوپتر جان به جان آفرین تسلیم نموده است.
از این شهید بزرگوار یک فرزند به یادگار مانده است که هم اکنون با مادرش زندگی می کند آرامگاه این شهید در محل ولادتش در شهر ارومیه در باغ رضوان می باشد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
نام پدر : ماندنی
تاریخ تولد : ۲/۳/۱۳۳۹
محل تولد: دوراهک
وضعیت تأهل: متاهل
تعداد فرزندان: ۲
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: ۲/۱/۱۳۶۱
عملیات: فتح المبین
محل شهادت: منطقه شوش
محل دفن: بهشت شهدای دوراهک -استان بوشهر
زندگی نامه شهید
سلام. چرا دیگر شهیدان نبودند؟ شهید ارسلان گودرزی و...