- شنبه ۱۰ تیر ۰۲
- ۰۱:۱۱
شهید عباس رضایی دودانگه
کد ایثارگری: 6517015 نام پدر: یداله محل تولد: بروجرد ، تاریخ تولد: 1345/06/29 شغل: کادر ارتش تحصیلات: نا مشخص
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۷/۲۹
محل شهادت: ثبت نشده
زندگینامه شهید عباس رضای دودانگه
شهید عباس رضایی دوانگه، فرزند یدالله در تاریخ 29/06/1345 در شهرستان بروجرد از توابع استان لرستان در خانواده ای اصیل و مذهبی قدم به عرصه گیتی نهاد. دوران شیرین کودکی را در کانون گرم خانواده سپری کرد و با رسیدن به سن واجب التعلیم راهی مدرسه شد و مراحل تحصیل را تا دریافت دیپلم، با موفقیت سپری کرد.
او برای حفظ و حراست از آب و خاک میهن با علاقه ای وافر به استخدام ارتش درآمد و مشغول فعالیت شد. با وجودی که ارتشی بود در مراسمات مذهبی در دوران قبل از انقلاب، در مساجد محل شرکت می کرد. از خصوصیات فردی این شهید گرامی، احترام به پدر و مادر و خوشرویی با خانواده بود، به ورزش فوتبال بسیار علاقمند بود و به آن می پرداخت. با کودکان و خردسالان بسیار مهربان بود و به آنها محبت می کرد.
شهید در سال 1364 با دخترخاله خود که دختری نجیب و متدین بود ازدواج کرد و زندگی مشترک خود را آغاز نمود. ثمره این ازدواج پربرکت فرزند پسری است به نام امید که 7 ماه پس از شهادت پدر به دنیا آمد و راه پدر را ادامه داد و به شغل نظامی روی آورد و در حال حاضر مسئول ایثارگران گروه ۴۴ توپخانه اصفهان می باشد. امید رضایی، در حال حاضر مسئول ایثارگران گروه ۴۴ توپخانه اصفهان می باشد و با پدر خود هم رسته و در رسته تخریب مین فعالیت می کند.
با شروع جنگ تحمیلی بر علیه ایران اسلامی، این ارتشی دلاور از طریق تیپ ۳۷ زرهی شیراز به منطقه اعزام گردید و مشغول خدمت شد و سرانجام پس از جانفشانی های بسیار در کنار دیگر رزمندگان اسلام، در راه اعتلای اسلام و حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی، در تاریخ 07/08/13۶۵ سوار بر بال ملائک به دیدار معبود خود شتافت و جام شیرین شهادت را جانانه نوشید. پیکر پاک و مطهر این شهید سرافراز میهن در بهشت شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد و مایه خیر و برکت آن دیار گردید.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
وصیتنامه شهید عباس رضای دودانگه
بسم الله الرحمن الرحیم
آخرین سلام من بر پدرم و مادرم، پدر و مادرى که یک عمر براى من زحمت کشیدند تا مرا بزرگ کنند، ولى افسوس آن زحمات و آن خون دل خوردن ها را که به خاطر من انجام دادند هرگز نتوانستم جبران کنم و من شرمنده پدر و مادرم مى باشم که خاک رابطه من و آنـها را برید.
در طول عمرى که خداوند به من عطا نــمود یک آرزو داشتم، از خداونـد مى خواستم که به من یک همسر خوب و دلسوز بدهد تا بتوانم خوبی هاى پدر و مادرم را جبران کنم. از برادران بزرگتر مى خواهم که جاى مرا پر کنند و مرا از شرمندگى پدر و مادرم برهانند.
همسرم، همسر خوب و دوست داشتنى، همسرى که همیشه غمخوار من بود ولى هیچگاه نتوانستم او را خوشبخت کنم و امیدوارم بعد از من خوشبخت باشد. برادرانم، سه گل یاس سپید، امیدوارم اگر از من بدى دیده اید به بزرگى خودتان مرا ببخشید. خواهرانم، خواهرى که پا به پاى من در غم هایم شریک بود و من هم مى خواستم او را تا جایى که ممکن بود خوشبخت نگه دارم ولى مرگ میانه من و او را از یکدیگر برید و شرمنده او می باشم.
از همه بستگان تقاضا دارم اگر از من بدى دیده اید به بزرگى خودتان مرا ببخشید و یا پولى یا هر چیز دیگر مى خواهند بعد از مرگ مــن او را پس بگیرند.
آخرین پیام من به همه بستگان این است که اگر خداوند فرزندى به من عطا نمود هیچ گاه نگذارید او احسـاس یتیمى کند و او را همچون فرزندان خودتان بدانید. اگر خداوند پسرى به من عطا نمود نام او را (دانیال) و اگر دخترى عطا نمود نام او را (دنیا) بگذارید و یک امانت و یادگارى باشد از من به شما.
در پایان از برادرانم می خواهم که امام و شهداى انقلاب را فراموش نکنند و در پى اهداف امام که همانا جهانى نمودن اسلام است کوشا باشید، به امید ظهور آقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف).
شادی روح پاکش صلوات