یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

وصیت نامه معلم شهید عزت الله دلفان ، شهدای خرم آباد

  • ۱۵:۱۴

شهید عزت الله دلفان - خرم آباد

شهید عزت اله دلفان

نام پدر: جهان محل تولد: خرم آباد ، تاریخ تولد: 1343/01/08 شغل: معلم تحصیلات: دیپلم تاریخ شهادت: 1366/08/13 محل شهادت: ماووت

مزار: گلزار شهدای بهشت رضای خرم آباد - استان لرستان

سامانه ملی شهدا 

هشتم فروردین ۱۳۴۳، در روستای هرو از توابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. نام پدرش جهان بود. وی چهره متین و دوست داشتنی داشت و با آوردن روزی پاک و طیبی برای اهل خانواده چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را درعالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش رقیه خانم خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید عزت الله پا به عرصه وجود گذاشت. گر چه از نظر تحصیلات کلاسیک مدارج عالیه نداشت ، اما تکلیف الهی وی را برآن داشت به فرمان امام خمینی قدس سرو شریف بعنوان بسیجی مخلص در کنار همسنگران مجاهد الهی در سپاه اسلام قرار گیرد و از نظر معارف علوم اسلامی به عالیترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوریکه ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر بنماید. زندگی عارفانه این شهید عظمی در سیزدهم آبان ۱۳۶۱، با سمت مسئول دسته شناسایی در ماووت عراق بر اثر اصابت گلوله به سر و قلب پایان یافته و به خیل همسنگران شهیدش پیوست و تا ابد برای همیشه جاودانه گردید .مزار وی در گلزار شهدای بهشت رضای شهرستان خرم آباد واقع است.

وصیت نامه:

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوندی که جان و عقل به انسان داده است که برتر از اندیشه انسان اندیشه ای وجود ندارد.

خداوندی که جهان و افلاک متحرک را آفریده و به خورشید و ماه و زحل و مشتری روشنایی بخشیده است.

خداوند از هر نامی و از هر نشانی و از هر گمانی که درباره او داشته باشیم برتر است خداوند ذاتی است که گوهر های تابناک و درخشان بر بالای سر ما برافراشته.شما نمی توانید با دو چشم خدا را ببندید. پس چشمان خودت را اذیت نکنید هیچ اندیشه ای نمی تواند به ذات پروردگار پی ببرد. که خدا از هر چیزی که ما درباره او تصور می کنیم برتر است.

هر چه انسان از این مخلوقات خداوند صحبت کند انسان نمی تواند ذات خدا را درک کند .

اگر عقل انسان و دانش انسان بخواهد از چیزی صحبت کند. چیزی را انتخاب می کند که آن را می بیند.

هیچکس نمی تواند خدا را آنچنانکه هست توصیف کند. بنابراین چون انسان عاجز است باید کمر بندگی ببندد.

چون خداوند عقل و دانش را به انسان مرحمت می کند. این عقل و دانش محدود است بنابراین عقل کل کمال لایتناهی کی می تواند در عقل ناقص ما بگنجد.

با این ابزار شناخت که ما داریم کی می توانیم خدا را آنچنانکه هست بشناسیم.

حال که چنین است ما باید به وجود اقرار کنیم و از سخنان بیهوده دست بر داریم .

تو باید بنده خدا باشی و جوینده راه او باشی و به دستور های او عمیقاً عمل کنی .

از این سخنی که من می گویم هیچ سخنی برتر نیست. (این سخن که هیچ اندیشه ای نمی تواند آنطور که باید به وجود خدا پی ببرد).

اگر دین و دانش انسان با هم همکاری کنند. حقیقتاً تو را از راه ذلالت و گمراهی خلاص می کند.

خداوند این آدم بیچاره را به سبب گله کردن و شکایت از خداوند خلق نکرد و آدم ثروتمند را به خاطر جنایاتی که می کند ثروتمند نکرده.روزی این آدم بیچاره اندک است و روزی ثروتمند زیاد است. هر کسی به لیاقت و شایستگی خود از این سفره نان می خورد.

یک انسان از بی آبی در بیابان خشک می میرد. یکی هم از بی لیاقتی خودش از بی آبی در کنار دریا می میرد.

خداوند در این دو کار (دادن و ندادن) در فقیر کردن و ثروتمند کردن قادر است و افراط و تفریط در کار او وجود ندارد.

خداوند هنگام خلق کردن موجودات جهان به هر کدام نشانی داده است تا با این نشانه خدا را ستایش کند.

حتی ماهی دریا که آب در دهان دارد. تسبیح خدا را می گوید.

به هر برگ لاله به مناسبت حال خویش در وصف پروردگار زبان می گشاید اما گنگ و لال است.

حتی گلها در برابر عظمت خداوند رخ به خاک می مالند و مانند موی پرچین و شکن در برابر او رکوع می کنند.

در این دنیا چه خار و چه خاشاک چه مخلوقات همه هدف خود را می دانند.

ولی انسان همچنان دچار سرگردانی است. معشوق درکنار اوست ولی او معشوق را نمی بیند.

ای خدا تا کی در آرزوی رسیدن به یکتای واحد از چشمانم مانند سیل اشک جاری کنم.

خداوند آیا این شب دوری تو به سر می آید یا نه – ای خدایی که غم دوری تو مانند تیری بر دل مشتاقانت فرو نشسته گروهی سرگرم جستجوی تو هستند اما تو پنهان هستی.

خدایا گاهی به کلیسا رفتم به دیر (صومعه) رفتم گاهی به مسجد رفتم. به هر کجا که رفتم دیدم که در برابر تو به خاک افتاده اند این است که من تو را خانه به خانه جستجو می کنم.

خداوندا درب هر خانه ای را که میزنم می بینم که صاحب آن فقط تو هستی. و هر جا که می روم نور وجود توست که کاشانه مرا روشن می کند.

چه در میخانه و چه در صومعه آن تو هستی که عزیز و محترمی و هدف من هم از رفتن به کعبه و بوسیدن سنگ خانه کعبه تو هستی.

هدف من، آرزوی من تو هستی و من کعبه و بتخانه را دست آویزی قرار داده ام که به این جهت چهره تو را ببینم.

بلبل به خاطر اینکه زیبایی روی تو را در گل افسرده و آنرا زیبا ساخته است نغمه سرایی می کنند و اگر پروانه در آتش شمع می سوزد و به خاطر آن است که جمال تو را در آن می بیند .

مردان خدا هم نشانه عمر تو را چه در پیران و چه در جوانان می بینند یعنی به هر کجا رو می کند چهره زیبای تو را مشاهده می کنند و متأسفانه من دیوانه تو هستم که تو از رگ گردن به من نزدیکتری اما من دربدر به دنبال تو می گردم.

افراد دانشمند و دانا طبق قوانین علمی می خواهند به ذات تو پی ببرند و افراد عقل از دست داده هم بیرون از آداب و رسوم اجتماع می خواهند تو را پیدا کنند.

بالاخره معلوم نیست که آیا چه کسی به این ذات مقدس پی خواهد برد و از بوی این غنچه زیبا جان خویش را معطر خواهد ساخت. و هر کس به زبانی تو را ستایش می کند. بلبل با چهچه زدن و قمری با نغمه سرایی.

خداوندا گناهکار هم امیدش این است که لطف و کرم تو نسبت به او همیشگی باشد. و انسان گناهکار راهی جز این ندارد که بگوید خدا بخشنده و مهربان است.

خدایا اگر من به قدر دنیا هم بندگی کنم اگر تو راضی نباشی همه اش باطل است.

خداوندا اگر تو مایل نباشی که شخص بیچاره ای مانند من به سربلندی و عزت برسد هیچ چیزی نمی توانند چاره این کار را بکند. اگر کسی به موفقیتی برسد. یا اگر کسی به بدبختی و درماندگی مبتلا شود. همه و همه بدست تو هست که او را عزت بدهی و یا ذلت بخشی. اصل تویی.


زندگی نامه شهید در وبلاگ مردان خدا 

شهید عزت الله دلفان در سال 1343 در روستای قلعه رحیم از توابع بخش چغلوندی شهرستان خرم آباد در یک خانواده کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود . از همان اوان کودکی دارای اخلاق پسندیده و رفتاری بسیار خوب بود و به حسن اخلاق و رفتار در بین اقوام و آشنایان شهره بود. عشق و علاقه اش به آفریدگار مثال زدنی بود به طوری که همزمان با پدرش مشغول نماز خواندن می شد و نماز شب را با پدر بزرگوارش به جای می آورد . شهید دلفان به علت نبود امکانات تحصیلی و معیشتی به اتفاق سایر اهالی روستا به شهرستان خرم آباد مهاجرت کردند . وی دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان سعدی و مقطع راهنمایی را در مدرسه ترابی و دوران دبیرستان را در دبیرستان امام خمینی (ره) در رشته علوم تجربی با موفقیت کامل پشت سر گذاشت سپس در کنکور تربیت معلم شرکت کرد و موفق شد در دانشگاه تربیت معلم طباطبایی شهرستان خرم آباد پذیرفته شود . بعد از فارغ التحصیلی بلا فاصله با ثبت نام در بسیج راهی جبهه های حق علیه باطل شد و در مناطق غرب و جنوب در عملیاتهای مختلف شرکت فعال داشت و به عنوان یکی از رده های مهم اطلاعات و عملیات لشگر 57 حضرت ابوالفضل (ع) انجام وظیفه می نمود تا اینکه در یکی از عملیاتهای شناسایی در داخل خاک دشمن در حین برگشت به کمین دشمن برخورد و بعد از نبردی جانانه در تاریخ 13/8/1366 به فیض عظمای شهادت نائل آمد. 

مردان خدا 


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan