- چهارشنبه ۱۳ دی ۰۲
- ۰۰:۴۴
شهید محمدحسین سبزواری
نام پدر: علی رحم
تاریخ تولد: 5-4-1334 شمسی
محل تولد: ویسیان
تاریخ شهادت : 2-3-1365 شمسی
محل شهادت : حاج عمران
مزار: گلزار شهدای روستای سبزوار - منطقه ویسیان استان لرستان
زندگینامه
شهید محمدحسین سبزواری پنجم تیر ۱۳۳۴، در روستای افرینه تابعه شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش علی رحم، کشاورز بود. وی چهره متین و دوست داشتنی داشت و با آوردن روزی پاک و طیبی برای اهل خانواده چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را در عالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش خیر قدم خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید محدحسین پا به عرصه وجود گذاشت. گر چه از نظر تحصیلات کلاسیک مدارج عالیه نداشت و با شغل کارگری روزی طیبی به اهل خانواده می رساند ، اما تکلیف الهی وی را برآن داشت به فرمان امام خمینی قدس سره الشریف به عنوان بسیجی مخلص در کنار همسنگران مجاهد الهی در سپاه اسلام قرار گیرد و از نظر معارف علوم اسلامی به عالیترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوری که ره صد ساله را یک شبه طی و در عالم ملکوت سیر بنماید.
وی سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد. و در نهایت زندگی عارفانه این شهید عظمی دوم خرداد ۱۳۶۵، در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به سر پایان یافته و به خیل همسنگران شهیدش پیوست و تا ابد برای همیشه جاودانه گردید . مزار وی در گلزار شهدای روستای سبزوار واقع است.
برادر احمدحسین سبزوار نیز به شهادت رسیده است.
یادی از شهید محمدحسین سبزواری
در بخشی از وصیتنامه شهید آمده است:
با درود به امام عصر (عج) و نائب برحقش امام خمینی و درود و سلام به روان پاک شهدای اسلام و آرزوی پیروزی رزمندگان اسلام و برافراشته شدن پرچم پرافتخار لااله الا الله در سراسر جهان و آرزوی موفقیت برای خدمت گزاران راستین اسلام.
اینجانب محمدحسین سبزواری طبق وظیفه و پیروی از امام بزرگوارم به جبهههای حق علیه باطل آمدهام و آگاهانه با تمام وجودم امر امام را امر اسلام دانسته و قبول کردهام امیدوارم خداوند بزرگ به این بنده ضعیف کمک کند که فقط هدفم در راه خودش باشد.
من چطور باید مقلد امام باشم و در احکام اسلام خود را پیرو ندانم ولی امام فرمان جهاد بدهد ولی من علاقه به زندگی و فرزند را از امر امام بهتر بدانم و در خانه بنشینم.
در قلبم و تمام وجودم اعلام کردهام و اعلام میکنم که لبیک یا خمینی. خدایا به تو پناه میبرم که جزء جهادگران اسلام باشم.
پدر مهربانم من چطور احساسات تو را و مهربانی شما را فراموش کنم شما حق زیادی در گردن من دارید هرگز نتوانستم کمکی به شما بکنم و باید بگویم از شما خجالتم.
پدر عزیزم حال شما را میدانم چطور است ولی اسلام از جانم عزیزتر است که فقط ما را به این راه که جهاد در راه خدا است وادار کرده است وگرنه شما عزیز هستید و مادر مهربانم شما هم همچنین.
من با کمال تواضع از شما طلب حلالیت میکنم و شما را به صبر و پیروی از مکتب اسلام وصیت میکنم و اگر ناراحت شدید به یاد شهدای کربلای امام حسین (ع) گریه کنید و از برادرانم و خواهرانم و عمههایم همگی طلب حلالیت میکنم و همگی را به بپا داشتن احکام اسلام وصیت میکنم.
و اما همسر مهربانم من نتوانستم در امور زندگی همسر خوبی برای شما باشم و شما زحمتهای زیادی در طول زندگی با من کشیدی هر طور که خودت صلاحدیدی بعد از من زندگی کن و بچهها را خوب نگهداری کن و به آنها راه اسلام را بیاموز و نگذارید غیر از پیروی از مکتب اسلام هیچ راه دیگری بروند و در امور زندگی هم مواظب آنها باشید که مزد آن را فردا از فاطمه (س) خواهید گرفت.
همسر مهربانم بگذار همسر واقعی شهید باشی و تمام احکام اسلام را هم خودت و هم به فرزندانم بیاموزی.
روح من از شما راضی است و در همینجا از شما طلب حلالیت و خداحافظی میکنم.
فرزندان عزیزم به شما وصیت میکنم که احکام اسلام را خوب رعایت کنید و فرزندانی مفید برای اسلام و مسلمین باشید و از شما طلب حلالیت میکنم و خداحافظی. خدایا از تو یاری میجویم که جز شهدا. خدایا مرا ببخش و از گناهان من درگذر. از همگی فامیلها و آشنایان خداحافظی میکنم و همگی را وصیت میکنم به پیروی از اسلام و کمک از جمهوری اسلامی و پیروی از امام امت خمینی کبیر.
شهید محمدحسین سبزواری این مجاهد سختکوش و خستگیناپذیر در تاریخ ۱۳۶۵/۰۱/۲۵ در حمله نفوذی حاج عمران با دشمن بعثی مردانه جنگید و بهوسیله تیربار دشمنان به شهادت رسید و روح پاکش از بدن شریفش پر کشید و به ملکوت اعلی پیوست.
ایسنا/لرستان
برادرش: شهید احمدحسین سبزواری