- دوشنبه ۲۵ تیر ۰۳
- ۱۷:۱۱
شهید داوود دانایی
بعد از پیروزی انـقلاب در مسجد امام حسین(ع) بهبهان انجـمن اسـلامی میـثم تمار را تشکیل می دهد و این انجـمن از فعال ترین انجمن های اسلامی شهر بهبهان در آن روزها بود.از کارهای این انجمن می توان به گشت های اوایل انـقلاب ومبارزه باگروهک های ضد انقلاب داخلی و حتی حضور فعال در جنگ تحـمیلی اشاره کرد. بـرادر داوود به علت فعالیت دراین گروه یکبار توسط گروهک های ضد انقلاب دریک حمله ی نابرابر توسط سه نفر مورد حمله قرار می گیرد و با کمک مـردم انـقلابی شهر آن سه نفر دستگیر و به کمیته انقلاب تحویل داده می شوند.
از لحاظ مطالـعات در سطح بسیار بالایی بودند و با هواداران گروهک مخالف انـقلاب زیاد بحث و گفت وگو می کردند.
با شـروع جنگ تحـمیلی با اولین گروه های اعزامی از بهبهان به جبهه های شوش می رود. در جبهه شوش از ناحیه سر زخمی می شود. بعد از این اعزام درسال ۱۳۶۰ وارد سپاه پاسداران می شود.
برادر داوود از اولین روزهای ورودش به سپاه تا لحظه شهادت به طور کامل و مستمر در جبهه ها حضور فعال داشت و در عملیاتهای مختلفی همچون طریق القدس، بیت المقدس، خیبر، بدر، والفجر۸، کربـلای ۸ وکربـلای ۵ با سِمتهای مسئول دسته، فرمانده گروهان و معـاون گـردان شرکت داشتند.
در این ایـام ایشان بارها از ناحیه سـر،پـا،دسـت،کمـر،باسن و... زخمی شدند. فرمانده شهید داوود دانایی هیچ وقت بدون وضو با بسیجیان روبرو نمی شد، طوری با آنها برخورد می کرد که هر رزمنده در اولین برخورد با او، شیفته اخلاقش می شد.
بعد از گذشت ۲۴ سال از شهادتش هنوز بسیجیان بهبهان وقتی از فرمانده شهیدشان داوود دانایی سخن می گویند بغض راه گلویشان را می بندد و چشم هایشان خیس می شود. داوود در قلب های این بسیجیان جای داشت و او را چون برادری مهربان دوست می داشتند، مردی که عاشقانه بسیجیان را دوست می داشت. اما داغ او نیز در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ بر دل بهبهان نشست و داوود در هر حالی که معاونت گردان فجر بهبهان را بر عهده داشت همراه با یاران مظلوم بسیجی اش در جاده شهید صفوی مورد بمباران شیمیایی دشمن قرار می گیرد،آن روز کسی او را با ماسک شیمیایی ندید،حتی چفیه اش را هم به یکی از نیروهایش داده بود تا اینکه از پای افتاد و گاز شیمیایی وارد ریه هایش می شود و بعد از سه روز غریبانه در یکی از بیمارستانهای تهران جاودانه می شود.