- چهارشنبه ۳۱ مرداد ۰۳
- ۲۳:۵۴
زندگینامه
به هنگام اعزام به جبهه، آنچنان خوشحال و سرحال بود گویی لحظه به لحظه به بهشت برین نزدیک می شود و انگار به حجله دامادی عزیمت می نماید و شعار کربلا، کربلا ما داریم می آییم بر زبانش جاری بود.
نوید شاهد آذربایجان غربی: رزمنده دلاور «بایرام درستی»، سال 45 در روستای قوروق ، مهد مجاهدان ارومیه متولد شد. بعداز طی دوران کودکی وارد دبستان شد و مقاطع تحصیلی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و تا کلاس چهارم نظری مشغول شد. با شروع جنگ تحمیلی شهید همیشه هوای جبهه در سر داشت تا اینکه قلب بزرگش دوام نیاورد و در کلاس چهارم نظری به جبهه اعزام و به عنوان بسیجی در جنوب کشور و در لشگر همیشه پیروز عاشورا خدمت می نماید تا اینکه روز موعود فرا می رسد و عملیاتی از طرف فرمانده ان طرح ریزی می شود که شهید بیستم دی ماه سال 65 در مصاف با مزدوران بعثی به شهادت می رسد.
در نوبهار عمر، گل آرزو نچید
پرپر شد و به خاک فرو ریخت پیکرش
گلگون کفن به خاک شد آن سرو باغ حسن
از هم گسست پیکر نخل تناورش
شهید بسیجی مجاهد، رزمنده دلاور، در سال 1345 در خانواده ای مؤمن و مذهبی و مخلص در روستای قوروق، مهد مجاهدان و پیکارگران راه خدا دیده به جهان گشود که ائ را بایرام نامیدند. بایرام، در دامان خانواده مذهبی و انقلابی شکوفا و بالنده شد و زمان آن فرا رسید تا برای کسب علم و شکوفایی در این زمینه راهی مدرسه شود. تحصیلات ابتدائی را در زادگاهش با موفقیت به پایان برد و تحصیلات دوره راهنمائی و دبیرستان را تا کلاس چهارم متوسطه را هم با سربلندی در شهر خوی به پایان برد و موفق به اخذ دیپلم شد. کلاس چهارم دبیرستان بود که عشق جانبازی و شهادت به سرش افتاد. او اخلاقی نیکو و خداپسندانه داشت. با حیا و پرهیزکار بود. ایثار و غیرت و شجاعت ازاعمال و حرکاتش نمایان بود. پاکدل و متواضع و خاشع بود و به اهل خانواده احترام بسیار قائل می شد، بویژه نسبت به والدین خود. بزرگان را بزرگ می داشت و کوچکترها را مورد نوازش و مهر و محبت قرار می داد. اهل صفا و وفا بود و مورد دوستی و محبت دیگران قرار داشت.
قبل از انقلاب هر چند سن شهید کم سن و سال بود ولی چون در یک خانواده انقلابی و مذهبی و در روستایی بزرگ می شود که مهد مجاهدان بود و یکی از روستاهای حامی انقلاب بود یعنی قوروق. ایشان از همان دوران کودکی از رژیم شاه مثل سایر فرزندان آن روستا بیزار بود ولی بعد از انقلاب در تمام صحنه های راهپیمایی شرکت می کرد و به عنوان بسیجی در خدمت نظام بود.
شهید بایرام، جوانی مذهبی و معتقد به احکام الهی، مؤمن و متقی بود. واجبات را عمل می کرد. نماز خوان و روزه بگیر بود. تواضع و خشوع او قابل وصف نیست. در کنار مجاهدان زادگاهش در مجالس و مساجد شرکت می کرد. به یاد امام حسین(ع) و شهیدان کربلا در ماه محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا لباس سیاه به تن می کرد و عزاداری می نمود. چون سایر عاشقان مکتب حسین(ع) زادگاه مجاهدپرورش، مدافع امام خمینی و آرمانهای اسلامی و انقلابی آن حضرت بود.
جبهه همانند حجله دامادی برای او بود؛ شهید «بایرام درستی»
مقلد و پیرو ولی فقیه حضرت روح ا... بود و جهت لبیک گوئی به ندای هل من ناصر ینصرنی فرزند امام حسین(ع) و آزادی کربلا و دفاع از تجاوز دشمنان انقلاب اسلامی به میهن اسلامی عازم جبهه ها شد و در صف و در کنار مجاهدان و پیکارگران راه حق قرار گرفت و نام خود را به عنوان پاسدار حریم عزت اسلام و مسلمین و ولایت فقیه و حکومت اسلامی در دفتر بسیجیهای آقا امام زمان(ع) به ثبت رساند و مجاهد فی سبیل ا... نام یافت. با دلی جسور و شجاع مدتها در جبهه دفاع، سرافرازانه در مقابل دشمن ایستادگی کرد تا اینکه بیستم دی سال 1365 پس از مدتها مجاهدت و رشادت و شجاعت در مصاف با خصم و مزدوران زبون بعثی در دشت شلمچه به فیض والای شهادت نایل شد و به خیل شهیدان پیوست و در جایگاه رضوان و بهشت خدا مأوا یافت و به لقاءا... رسید.
در خاطره ای از شهید آمده است که اغلب می گفت:
کربلا کربلا ما داریم می آئیم
تأثیر شهید بر دوستان:
به هنگام اعزام به جبهه، آنچنان خوشحال و سرحال بود گویی لحظه به لحظه به بهشت برین نزدیک کی شود و انگار به حجله دامادی عزیمت می نماید و شعار کربلا کربلا ما داریم می آییم بر زبانش جاری بود.
شهید به خاطر ایمان و تقوا و ایثار و شجاعت زبانزد مردم و اهالی بود و این روستا که حامی انقلاب است، شهدای زیادی به تبعیت از سایر شهدا به نظام اسلامی هدیه کرده است.
منبع: اداره انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی
