- دوشنبه ۱۷ دی ۰۳
- ۰۰:۵۸
شهدای روحانی بروجرد
شهید آیت الله حاج شیخ مرتضی بروجردی
نام پدر : علی محمد
نام مادر : فاطمه
تاریخ تولد : 1307/07/29
محل تولد : نجف اشرف
تاریخ شهادت : 1377/02/02
محل شهادت : نجف اشرف
محل مرقد : نجف اشرف- وادی السلام
آیت الله شهید شیخ مرتضی نجفی بروجردی
شهید آیت الله شیخ "مرتضی نجفی بروجردی" در بین الطلوعین هفدهم جمادى الاول سال 1348 هجری قمری برابر با 29 مهرماه سال 1307 هجری شمسی دیده به جهان گشود و در 23 ذی الحجه سال 1418 هجری قمری برابر با دوم اردیبهشت ماه سال 1377 هجری شمسی در نجف اشرف به شهادت رسید.
ایشان در بین الطلوعین هفدهم جمادى الاول سال 1348 هـ . ق در یک خانواده مذهبى به دنیا آمد. وجه تسمیه ایشان به "مرتضى" به دو جهت مى باشد اول این که ساعاتى قبل از تولد، والده ایشان که بسیار عابده و زاهده بوده در خواب پیامبر اسلام (صل الله علیه وآله) و امیر المؤمنین (علیه السلام) را مى بیند که از والد ایشان مرحوم حاج شیخ "على محمد" سئوالاتى مى نمایند و حاج شیخ پاسخ می گوید و پس از اتمام سؤال ها و بحث از زیر عباى مبارکشان طفل قنداق شده اى را به مرحوم حاج شیخ هدیه می نمایند و می فرمایند نامش "مرتضى"می باشد.
و جهت دوم این که ایشان در جوار مرقد مطهر امام على مرتضى (علیه السلام) متولد شده است .
پدر بزرگوارش شیخ "على محمد بروجردى " یکى از مراجع تقلید شیعه بود و کتاب هاى توضیح المسائل، مناسک حج، انیس المقلدین، حاشیه عروة، کتاب الخمس از آثار وى مى باشد.
ایشان از سن شش سالگى به کسب علم و دانش پرداخت مقدمات و سطوح را تحت نظر والد بزرگوار خود به پایان رساند و از محضر درس اساتید حوزه علمیه نجف اشرف هم بهره هاى فراوانى برد و به مقام شامخ مرجعیت رسید.
شهید آیت الله شیخ "مرتضی نجفی بروجردی" موفق به تألیف تقریرات درس مرحوم سید ابوالقاسم "خوئى" در زمینه فقه و اصول در حدود چهل جلد شدند که شانزده جلد آن به نام مستند( العروة الوثقى) چاپ گردیده و فضلاء حوزه علمیه از آن استفاده مى نمایند.
سر انجام در سحر گاه بیست و چهارم ذى الحجه سال 1418 هـ. ق که مصادف با شب خاتم بخشى مولى الموحدین امیرالمومنین على (ع) و شب مباهله، به هنگام باز گشت از حرم مطهر از سوى مرد مسلحى مورد حمله قرار گرفته شد که آقا با فریاد ( الله اکبر) در مقابل درب مسجد ( قتله گاه ) بر زمین افتاده و همان جا به لقاء الله و دیدار معبود و معشوق اش شتافت پیکر پاک او را ( بنا به وصیت ایشان که فرموده بود : قبرم را در وادى السلام نزد دو قبر مطهر حضرت هود و صالح (ع) تعیین نمایید ) به خاک سپرده شد.
۱ - پدر بزرگوار شهید
پدر بزرگوار شهید مرحوم آیه الله العظمی حاج شیخ علی محمد نجفی بروجردی (۱۳۱۵ ـ ۱۳۹۵ ه.ق) یکی از مراجع تقلید شیعه و از برترین تلامذه آیات عظام، میرزای نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، محقق اصفهانی، سید علی قاضی (قدس الله اسرارهم) به شمار میرفت، کتاب های توضیح المسائل، مناسک حج، انیس المقلدین، حاشیه عروه، کتاب الخمس از آثار وی می باشد.
۲ - تحصیلات
ایشان در سن شش سالگی به کسب علم و دانش زیر نظر والد عظیم الشأن شان مقدمات و سطوح را به پایان و از محضر درس اساتید حوزه علمیه نجف اشرف هم چون مرحوم آیة الله شیخ حسین حلی (ره) و آیة الله حاج سید محسن حکیم (ره) بهره بردند و عمده تلمّذ ایشان از محضر استاد گران قدرشان استاد الفقهاء و المجتهدین مرحوم آیة الله العظمی خویی (ره) بوده که در خلال سال های متمادی بهره علمی به درجه عالیه اجتهاد نایل گردید. و موفق به تألیف تقریرات درس استاد در زمینه فقه و اصول در حدود چهل جلد شدند که شانزده جلد آن به نام مستند العروه الوثقی چاپ گردیده و فضلاء حوزه علمیه از آن استفاده می نمایند.
۳ - ویژگی های اخلاقی شهید
شهید غالباً در نوشتن مطالب استاد از چرک نویس استفاده نمی کرد بلکه معمولا بدون خط خوردگی یک باره با بیانی شیوا و استدلالی محکم می نوشتند.
و خصوصیات دیگر ایشان این بود که در بحث های علمی قوی بودند که معمولاْ حرف آخر را می زدند، و اساساٌ ایشان ولع عجیبی برای فهم مطالب از خودشان نشان می دادند.
یکی از ویژگی های بارز معظمله در القاء درس دقت نظر و بیان شیوا بود ایشان با بیانی قوی و در عین حال ساده و روان و با احتراز از بکار بردن عبارات پیچیده مطالب سنگین علمی را در دسترس شاگردان شان قرار می دادند و همه را مجذوب خود می ساختند.
وارستگی و بی اعتنائی به زخارف دنیا، و احتیاط در صرف وجوه شرعیه یکی دیگر از خصوصیات ایشان بود و خود معظم له از هدایا و نذوراتی که برای شان می آوردند با اقتصار تام مصرف و مقداری را نیز جهت فقرا و نیازمندان نجف اشرف اختصاص داده بودند، در سرپرستی و یاری رساندن به خانواده زندانیان عراق نقش بسیار مهمی داشت و به طور ناشناس و مرتب ما یحتاج زندگی آنان را تأمین می نمود.
در انجام وظایف دینی خستگی نمی شناخت غالب اوقات شبانه روز چیزی در حدود ۱۸ ساعت به مطالعه و تدریس و کمک به مستمندان و سایر خدمات دینی انجام می داد. فقراء گاهی اوقات نامناسب دق الباب می نمودند که همه خواب بودند، آقا خودشان برخواسته و با دست خود و با ترحیب به آنان کمک می نمودند و تا حد امکان نمی گذاشتند فقیری دست خالی از در منزلشان رد شود.
۴ - مسافرت به ایران
در تابستان سال ۱۳۹۸ ه.ق، به منظور زیارت مرقد مطهر ثامن الحجج (ع) و هم زیارت مرقد پدر و به منظور چاپ کتاب های خود به ایران مسافرت و مورد استقبال کم نظیر اهالی بروجرد قرار گرفتند، اهالی قدردان و گوهرشناس بروجرد تا ملایر از معظم له استقبال و مقدمش را گرامی داشتند، در شهرستان های قم، مشهد، تهران و بروجرد از طرف حوزه علمیه و طبقات مختلف تقاضای زیادی برای توقف شان می نمودند.
لکن ایشان به منظور جلوگیری از تضعیف حوزه علمیه نجف اشرف به آن دیار مقدس مراجعت کردند و همواره جهت حفظ آن حوزه علمیه علی رغم مشکلات عدیده احساس وظیفه می نمودند، اقامت در نجف اشرف و ادامه درس و بحث و تربیت طلاب در آن حوزه علمیه مقدسه را بر خویش واجب می دانستند.
۵ - تقوای شهید
تهجد و تضرع های نیمه شب و راز و نیاز ایشان به در گاه احدیت چنان از سوز دل برمی خواست که دیگران را تحت تأثیر شدید قرار می داد، بیش از پنجاه سال بود که نماز شب شان ترک نشده بود و غالب اوقات تهجدِ در شب را در اتاقی کاملا تاریک به حدی که اگر روزنه نوری از پنجره داخل می آمد آن را پوشانده که اتاق ایشان در ظلمات و تاریکی محض قرار گیرد، علت را که سوال می کردند می فرمودند: می خواهم به یاد تاریکی قبرم بیافتم، و در آنجا معبودش را خطاب و به درگاه احدیت نیایش می نمود، در سجده به مدتهای طولانی متضرعانه و ناله کنان با چشمان اشک بار معبود و معشوق اش را مخاطب قرار می داد.
۶ - شهادت
حدود سه سال قبل از شهادت شان هنگامی که به حرم مطهر مولی الموحدین در ماه مبارک رمضان مشرف می شدند مضروب شخصی واقع شدند و چند روز بعد مجدداً در راه تشرف به بارگاه ملکوتی مولا در سحر به شدت مضروب چند شخص نقاب پوش واقع و از آنجا که هیچ حاضر به جدایی از مولایش نبود و ادامه این راه را بر خودش فرض و تکلیف می دانست، حدود یک سال بعد در سحر ماه مبارک رمضان و در حالی که روزه بودند و برای اقامه جماعت به حرم امام و مقتدایش مشرف می شد بمبی به سوی ایشان پرتاب شد که به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل و مدتی بستری می شوند که ترکش های آن تا آخر عمر شریف شان در پای شان بود و از درد پا رنج می بردند.
سرانجام در سحرگاه بیست و چهارم ذی الحجه سال هزار و چهارصد و هجده هجری قمری که مصادف با شب خاتم بخشی مولی الموحدین امیرالمومنین علی (ع) و شب مباهله می باشد پس از اقامه نماز جماعت در داخل حرم مطهر (در مهم ترین منطقه حرم یعنی بالاسر) و به هنگام بازگشت از آن مکان مقدس که مانند همیشه مؤذن آقا و جمعی از طلاب و فضلا ایشان را همراهی می کردند، پس از ورود این جمع به داخل کوچهای که منزل آقا در آن واقع بود ناگهان از سوی مرد مسلحی که از پشت مراقب آنان بود حالت تهاجمی به خود گرفته و در مقابل این جمع واقع، آنان را تهدید و به آنان شلیک می نماید و هیچ فرصت عکس العمل به آنان نمی دهد بلافاصله آقا را مورد تهاجم رگبار گلوله قرار می دهد، به گفته شهود، آقا در آن لحظه با فریاد (الله اکبر) در مقابل درب مسجد (قتله گاه) بر زمین افتاده و همان جا به لقاء الله و دیدار معبود و معشوق اش شتافت پیکر پاک او را (بنا به وصیت ایشان که فرموده بود: قبرم را در وادی السلام نزد دو قبر مطهر حضرت هود و صالح (علیهما السلام) تعیین نمایید) طبق وصیت در همان نزدیکی به خاک سپرده شد.
و سلام علیه یوم ولد و یوم استشهد و یوم یبعث حی
لینک منبع در سایت (مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قــم): اینجا کلیک کنید