- شنبه ۱۰ ارديبهشت ۰۱
- ۰۱:۳۹
سردار شهید عباس یوسفی نژاد 🌹
شهید عباس(فرزاد) یوسفی نژاد متولد سال 1342 در محله بازارچه منجمی لاهیجان به دنیا آمد و در خرداد سال 1364 در لبنان به شهادت رسید. پیکر ایشان به ایران منتقل شد و در گلزار شهدای لاهیجان مدفون شد.
عباس یوسفی نژاد از شهدایی است که بر اثر غفلت مسئولان و حتی دوستان نزدیکش آنطور که باید به مردم استان گیلان معرفی نشده و حتی مردم زادگاهش از ایشان شناخت کافی ندارند.
تصمیم گرفتم چند خطی از خاطراتم با این دوست شهید را در معرض دید خوانندگان محترم بگذارم تا شاید کار کوچکی برای ادای دین و معرفی او صورت گرفته باشد.مهمترین موضوعی که درباره ویژگی های برجسته شخصیتی این شهید می توان گفت جسارت و شجاعت همراه با ایمان بالای او بود که از این جهت در میان هم رزمان و دوستان خود نمره بالایی داشت.
اینجانب شهید عباس یوسفی نژاد را از دوران کودکی می شناختم. اما رفاقت و صمیمیت ما از سال های اولیه انقلاب اسلامی خصوصا از زمان عضویت در بسیج و هسته مقاومت خمیر کلایه(پایگاه مقاومت شهید پژوم) آغاز شد. [در میان دوستان نزدیکترین فرد به او شهید غلامعلی صابری بود که درباره او مطالبی جداگانه نوشته و در وبلاگ قرار دادم.]
اوایل انقلاب وقتی که ایشان در دبیرستان تحصیل می کرد مصادف بود با جولان گروهک های ضد انقلاب همچون چریک های فدایی خلق و مجاهدین خلق که در شرایط اوایل انقلاب آزادانه فعالیت می کردند. بارها دیدم که شهید عباس یوسفی نژاد با تبحر و تسلط خاصی با اعضای باسواد این گروهک ها مناظره و به اصطلاح آن موقع بحث آزاد می کند و آن ها را با منطق و استدلال قوی محکوم می نماید در حالی که ده ها نفر از اهالی شهر یا مردم محله مشغول تماشای مباحث وی با اعضای گروهک ها هستند.
عباس اهل مطالعه بود و به موضوعات روز به ویژه مسایل سیاسی اشراف خوبی داشت. از شخصیت هایی که در انقلابی شدن شهید عباس یوسفی نژادتاثیر بسزایی داشت، شهید مظلوم گیلان حاج شیخ ابوالحسن کریمی فرماندار لاهیجان و دادستان انقلاب اسلامی استان گیلان بود.عباس یوسفی نژاد به دلیل حضور در جلسات مذهبی و سخنرانی های انقلابی شهید ابوالحسن کریمی و نیز دوستی باتعدادی از فعالان مذهبی و سیاسی خصوصا اعضای عضو حزب جمهوری اسلامی لاهیجان و همچنین معلومات شخصی از راه مطالعه کتب و نشریات، از عباس یوسفی نژاد شخصیتی آگاه و مطلع در زمینه های سیاسی، مذهبی و انقلابی ساخته بود.
بعد از آنکه گروهک های ضد انقلاب وارد فاز تروریستی و آدم کشی شده و خط مشی براندازی و سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار دادند و با راه اندازی غائله های مختلف به آشوب های خیابانی خصوصا در شهر های شمالی و شهر لاهیجان روی آوردند، شهید یوسفی نژاد با نیت مقابله با این گروهک ها و دفاع از انقلاب اسلامی وارد بسیج می شود و با افتتاح اولین هسته مقاومت در استان گیلان[پایگاه مقاومت خمیرکلایه(شهید پژوم)] تقریبا در یک زمان به همراه جمعی از دوستان و اینجانب به فعالیت می پردازد.
در این زمان به سبب عضویت و فعالیت های شبانه روزی در بسیج و انجام ماموریت های مختلف دوستی و صمیمیت ما بیشتر شد. همه ما شاهد بودیم که ایشان در این دوران در راه خدمت سر از پا نمی شناخت و با تمام وجود برای ایجاد امنیت شهر و دفع شرارت گروهک ها تلاش می کرد.
عباس یوسفی نژاد کسی نیست که بتوان راجع به او کلیشه ای و تبلیغی حرف زدو اصولا نوشتن درباره او آسان نیست.عباس یک دنیا شور، امید و تلاش ،فداکاری و شجاعت و ایمان در خود داشت.
همانطور که قبلا هم اشاره کردم در ابتدای انقلاب با توجه به تسلط گروهک های ضد انقلاب و وضعیت تبلیغی و فرهنگی که به واسطه سال های حضور در منطقه ایجاد کرده بودند، برای اهالی شهر پیوستن به انقلاب اسلامی و دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی کار ساده ای نبود.زیرا بسیاری از مردم شهر به نحوی تحت تاثیر القائات این گروهک ها قرار داشتند. در دوران غربت حزب الله تعداد کمی از افراد بودند که تمام قد به دفاع از انقلاب مبادرت می کردند.
عباس یوسفی نژاد اهل شهر لاهیجان و از خاندان شناخته شده شهر بود و لذا به طور طبیعی فعالیت های انقلابی این خانواده به ویژه عباس و برادر کوچکتر ایشان آقای اکبر یوسفی نژاد موجب بروز اتی برای آن ها می شد و مورد طعنه ها و ملامت های مخالفین قرار می گرفتند. البته این خانواده باکی از ملامت ها و سرزنش ها نداشتند و هیچ خدشه ای در راه و خط مستقیم آن ها ایجاد نمی کرد.
عباس یوسفی نژاد از آن دوران در جریان نهضت و پس از پیروزی همواره یکی از فعالان انقلابی شهر لاهیجان بود و حقا و انصافا به قدر سهم و توانایی خود همانند دیگر انقلابیون و شخصیت های منطقه در تمامی عرصه ها تظاهرات علیه نظام ستمشاهی و پس از پیروزی انقلاب در جلسات مذهبی و انقلابی و فعالیت های جهاد سازندگی و در نهایت با وقوع قیام مسلحانه ضد انقلاب و نیز وقوع جنگ تحمیلی از طریق وارد شدن به بسیج و سپاه حضور فعال داشت.
ایشان از سال 1361 همراه تعداد دیگری از دوستان از جمله شهید علی صابری و فرهاد نخجیری و پس از گذراندن دوره آموزش رسته تخریب به جبهه راه پیدا کرد و تا زمان شهادت در تمام عملیات های آن دوران حضور داشت. در سال 1364 بنا به ضرورت آموزش مبارزین حزب الله در مقابل رژیم صهیونیستی به لبنان اعزام و در این راه به فوز عظیم شهادت نایل آمد.
این چند جمله را به جهت ادای احترام به روح او در سالروز شهادت او نگاشتم تا یادی از او کرده باشم.
رمضانعلی دمیا خرداد 1395
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
الذی خلق الموت و الحیوه لیبلوکم ایکم احسن عملا و هوالعزیز الغفور (سوره ملک ـ 2)
او کسی است که زندگی و مرگ را آفرید تا شما را بیازماید که کدامین تان نیکو کرده اید و او مقتدر و آمرزنده گناه بندگان است.
با درود و سلام بر سالار شهیدان امام حسین(ع) و با درود و سلام به رهبر ( ولی فقیه ). هدایت کننده انسانها به اسلام و نجات دهنده بشر از ظلم و ستم و ادامه دهنده خون شهیدان از صدر اسلام تاکنون. حضرت امام خمینی و با درود و سلام بر شهیدان به خون غلتان جمهوری اسلامی.
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
اینجانب عباس یوسفی نژاد با ایمان به خدای یکتا (لا اله الا الله و محمد رسول الله) و با اعتقاد به کتاب خدا قرآن مجید به جبهه نبرد با کافران از خدا بی خبر آمده ام.
آمده ام تا شناخت خود را نسبت به یگانگی خدا و اسلام عزیز بیشتر نمایم.
آمده ام تا در میان بمب و خمپاره دژخیمان خدا را به چشم ببینم.
آمده ام تا جانبازی و فداکاری مجاهدین در من تحولی ایجاد نماید.
تا در راه خدا گامهای بهتر و استوارتری بنهم.
آمده ام تا جهاد کنم ، جهاد اصغر و با دشمنان خدا تا در کشاکش جهاد اصغر ، جهاد اکبر نصیبم گردد. تا به لطف خدا گناهان من آمرزیده شود،
آمده ام درخت خونبار اسلامیمان را با خونم آبیاری نمایم. من با ایمان به ولایت فقیه است که آمدم. من حرفهای زیادی زده ام. بحثهای فراوانی کرده ام و هم اکنون در عمل ثابت کرده ام که معتقد به تمام حرفهایی هستم که در ارتباط با انقلاب اسلامیمان و خط امام و آنچه که جهان صحنه نبرد حق و باطل است و حق از یک سو و باطل از سوی دیگر سعی در نابودی همدیگر دارند و حق برای خدا در ارتباط با ارزشهای الهی و برای نجات ستم دیدگان نبرد می کند و باطل برای شیطان برای نابود کردن ارزشهای الهی و برای در بند نگاهداشتن ستم دیدگان و مستضعفین نبرد می کند.
هابیل در مقابل قابیل و ابراهیم (ع)در مقابل نمرودیان و خدایگانهای دروغین و بدنبالش موسی (ع) در مقابله با فرعون و به دنبال آن عیسی (ع) در مقابل با قیصرها و کعب الاحبارها و به دنبال عیسی(ع) حضرت محمد(ص) پیام آور عدل و آزادی و الهام بخش مکتب اندیشه و شناخت و رهاننده از جهل و نادانی هستند. و در مقابلش ابوجهل ها و ابولهب ها این عناصر ضد خدا می ایستند و این مبارزه همچنان ادامه می یابد تا حضرت علی(ع) در مقابل قاسطین و مارقین و ناکثین قرار می گیرند و امام حسین (ع) در مقابل یزید قرار می گیرد. و هم اکنون این خط توسط اماممان ، همان قلب تپنده تمامی مستضعفین جهان ، خمینی بت شکن با پیروان صدیق و مومن به اسلام در مقابل آمریکا و شوروی و تمام ابر قلدران کفر پیشه قرار می گیرد و بر ماست که از آن دو جناح یکی را برگزینیم یا باطل را پذیرا شویم و همچون تمامی مظاهر شوم و پلیدی زندگانی دنیا را انتخاب کنیم و در منجلاب رذالت و پستی غوطه ور گردیم و یا حق را انتخاب نمائیم و مانند علی (ع) بسیاری از نا ملایمات را تحمل کنیم. و مسلمان گونه عاشق باشیم. ابوذر مانند شورش نماییم و همانند بلال فریاد زنیم و چون اویسی دندانهای خود را جهت هدف الهی بشکنیم و بسان میثم بالای دار رویم و همچون شهدای صدر اسلام عمل کنیم. و بسان امام حسین(ع) سر را در راه خدا بدهیم و مانند امامان زندان و تبعید و داغ از دست دادن فرزند و یاران را متحمل گردیم که اگر مومن باشیم خداوند متعال با ما خواهد بود همانطور که در کتاب آسمانی قرآن فرموده است: و کان حقا علینا نصرالمومنین. این حق مومنین بر ماست که یاریشان نمائیم.
وصیتی به امت اسلامیمان دارم
شما را به خون شهیدان به سر بریده امام حسین(ع) به پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س) به گلوی پاره شده حضرت علی اصغر(ع) و به شهدای تازه داماد جمهوری اسلامی ، قسم می دهم که حتی یک لحظه از خط امام دوری ننمائید به رهنمودهای امام توجه فراوان نمائید و در جهت خداوند گام نهید بر نفستان غالب شوید. شما مسئول هستید در مقابل خون شهیدان. افتخار کنید در زمانی زندگی می کنید که امام خمینی رهبریت ما را بر عهده دارد. اگر کفران نعمت خدا را نمائید بدبختی بزرگی گریبان شما را خواهد گرفت. بی تفاوتی را کنار بگذارید که در این شرایط بدتر از پستی و رذالت است. این وصیت را از یک شهید پذیرا شوید که زندگی دنیا فانی است. در فکر زندگی آخرت باشید. کمتر حرف بزنید و اعتراض کنید بیشتر عمل نمائید. به قول اماممان نکنید انقلاب برای شما چه کار کرده است بگوئید شما برای انقلاب چه کردید.آیا جگر گوشه تان را در راه انقلاب اسلامی با خلوص نیت به جبهه نبرد با یزید زمان فرستادی
آیا توطئه ای را خنثی کرده اید؟ آیا به جنگ زدگان و مستضعفین جهان برای نابودی ستمگران کمکی نموده اید؟ اگر این چنین کرده اید در حال ادای دین خود به انقلاب اسلامی می باشی
از شما می خواهم هر موقع سر نماز امام را دعا کنید خداوند به شما توفیق و اجر عظیم عنایت بفرمائی
وصیتی به پدر و مادر و خواهر و دو برادرم دارم
برای شهادتم افتخار کنید و همچون امام به درگاه خداوند متعال شکر نمائید. ولی شما را به تمامی مقدسات عالم قسم می دهم که در شهادتم شیون نکنید اما گریه کنید که به قول استاد شهید مرتضی مطهری گریه کردن برای شهید شرکت کردن در حماسه اوس
از شما می خواهم به خاطر اذیتها و ناراحتی هایی که برای شما به وجود آورده ام مرا ببخشید و بدانید که هم اکنون شما یکی از هزاران خانواده شهدا گشته اید سعی نمائید همیشه به مسائل اسلامی بیشتر از گذشته بها بدهید و دوستی را دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا را هرگز از یاد نبرید. با کسانی که دوست خدا و دوست امام و انقلاب اسلامی هستند دوست باشید و با کسانی که دشمن خدا و امام و انقلاب اسلامی هستند حتی برادر و خواهرتان نیز باشد دشمن. با آنان اگر دشمنی کردید قطع رابطه نمائید. و همیشه به یاد خدا باشید. خداوند گناهان همه پیروان اسلام و انقلاب را ببخشد و بیامرزد.
و یگانه خواهرم وصیت می کنم که زهرا وار زندگی کند و زینب وار فریاد بکشد و در موقع لزوم شهادت را پذیرا شود. و پیامم را به امت اسلامیمان و تمامی خواهران برساند که: حجاب را به عنوان شرافت و پاکدامنی و نجابت و سنبل مبارزه با کافران و مشرکان و منافقان پذیرا شوند. و با حجاب خود مبارزه نمائید. رهنمودهای امام را در رابطه با خودسازی عمل کنند خداوند به شما توفیق خدمت به اسلام و مسلمین عطا فرماید.
به دو برادرم وصیت می نمایم که: هر چه استوار تر در جهت پیشبرد اهداف اصیل انقلاب و اسلام کوشا باشند. شده ودراین رابطه ازهیچ گونه ایثار و وفاداری به آن خوداری ننمایید.
برادرم اکبر ؛ از وارد شدن در حوزه رسالت بزرگی بر دوش تو می باشد و به عنوان یک برادر و یک همراه از تو می خواهم که به جای من هم به برادران مومن و تشکیلات خط امامی کمک نمائید. بیشتر با این برادران همکاری کن و مطالعات خود را بیشتر نما. به برادران و دوستان دانش آموز نیز وصیت می نمائیم که اگر چه خود موفق به عمل کردن آن نشدم و از شما می خواهم که در حد توانتان درس علمی را بیاموزید که آینده انقلابمان نه تنها انقلاب اسلامی بلکه انقلابات اسلامی آینده جهان به نیروی مومن و متقی و متخصص نیاز بسیار خواهد داشت. جمهوری اسلامی به عنون الگو و پیشتاز و به عنوان صادر کننده فرهنگ اصیل انقلاب اسلامی باید نیروهای متقی و متخصص را برای کمک به کشورهای تازه انقلاب کرده بفرستد و از شما می خواهم که در انجمنهای اسلامی به عنوان یک تشکیلات خط امامی نیز فعالیت نموده و از آن طریق سطح آگاهیهای سیاسی و ایدئولوژی خود را بالا ببرید موفق باشید.
وصیتی نیز با مسئولین و کل کسانی که اعتقاد به ولایت فقیه دارند . و آن این است که: از تفرقه و جدایی دوری جوئید و طبق آیات فراوان قرآن و رهنمودهای امام عمل نموده و به ریسمان خداوند چنگ زنید.
من اگر ماه نشوم تنهایم
تو اگر ماه نشوی خویشتنی
چه کسی خواهد من و تو ماه نشویم ؛
خانه اش ویران باد
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
پیش به سوی پاسداری تداوم و گسترش انقلاب اسلامی
پیش به سوی اتحاد جماهیر اسلامی در سراسر جهان
نابود باد ظالمان و کفر پیشگان ستمگر
زنده باد اسلام زنده باد قرآن
عباس یوسفی نژاد
1361/2/7
جبهه فرسیه ـ اهواز ـ پادگان دشت آزادگان
عکسها :
منبع : وبلاگ لاهیجانی غریب