یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهیدی که همیشه لباسش منظم و اتو کشیده بود !

  • ۲۳:۴۱

شهید علی حمیدی اصل _شهدای ملاثانی اهواز

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید علی حمیدی اصل در نهم خرداد 1336 در خانواده مذهبی در شهرستان اهواز دیده به جهان گشود . پدرش قاسم نام داشت و کشاورز بود و مادرش ظهیره خانم نام داشت. بسیار برای خانواده وقت می گذاشت و احترام به والدین را اصل زندگی خود قرار داده بود.

باهوش و مودب 

رفتارش همه را مجذوب خود میکرد. باهوش و مودب بود. وی علاقه بسیاری به پدرش داشت بطوریکه زبانزد همه دوستان و آشنایان بود در هر حالی که بود هم در کشاورزی و هم در سایر امور به پدرش کمک میکرد. تا چهارم متوسطه در رشتۀ تجربی درس خواند و در سن جوانی در سال 1359 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد.

شهادت

از بسیجیان فعال مسجد محله بود با همه با خوش رویی و با محبت رفتار میکرد. با شروع جنگ تحمیلی به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و در چهارم دی 1365 در شلمچه به شهادت رسید و پیکر وی را در روستای ملاثانی تابعه زادگاهش به خاک سپردند.

سردار شهید علی حمیدی اصل را باید دوباره شناخت

به قلم : حاج محمد حمیدی اصل

در راستای معرفی سردار رشید اسلام شهید علی حمیدی اصل و همچنین جامه عمل پوشاندن به وعده قبلی مبنی بر بیان ویژگی ها و منش شهید سرافراز اینک مطالبی هرچند کوتاه اما پرنکته را تقدیم خوانندگان محترم وبلاگ ملاثانی نیوز می دارم.در نوشته پیشین بیان شد ، شهید علی حمیدی اصل (یکی از اعضای ستادی گردان کربلا) خصوصیاتی داشت که که او را از سایر هم قطاران و دوستانش متمایز می ساخت ، که از جمله آنها می توان به: مهمان نوازی – سخاوت – اصلاح ذات البین – انس و محبت به کودکان و نو جوانان – صله ارحام – متشرع بودن – نظم و انضباط شخصی و کاری و بعد شم عمیق سیاسی و منش ایثارگری اشاره نمود. که اینک هرکدام را به اختصار شرح می دهم:

مهمان نوازی : در گذشته وسایط نقلیه بسیار اندک و معدود بود و رفت و شد غالباٌ به شکل پیاده روی یا به مدد چارپایان یا و بعضا" دو چرخه انجام می گرفت، در آن دوره زمانی رسم بر این بود ، بسیاری از مسافران و رهگذران (اعم فروشندگان و عطاران دوره گرد، بغالان، مال خران، کارگران سمپاش مزارع و منازل و....) هنگام ظهر یا شب به هر روستایی که می رسیدند همانجا نیز اطراق و بیتوته می کردند. شهید علی حمیدی اصل از همان دوران کودکی و نوجوانی هر رهگذری را در روستا می دید بلافاصله او را به خانه دعوت می نمود. با تقدیم آب خنک برای شستن دست و صورت و همچنین رفع خستگی و نوشیدن، وارفتگی و تعب مسیر و و رنج ناشی از گرمای طاقت فرسای خوزستان را از تن آنان بر می کند و جان تازه به آنان می بخشید. البته این مهمانان تکلف آور نبودند ، همین که همراه سرپرست خانواده و فرزندانش دور یک سفره می نشستند، خوشحال می شدند.

سخاوت : سردار شهید علی حمیدی اصل از همان دوران نوجوانی به کسی نه نمی گفت ، هرکاری که از او بخواهند (از قبیل کشیدن دلو آب از چاههایی با عمق حدود 15 متر ، آماده سازی ملات کاه گل برای اندود مالی خانه ها در پاییز، کمک در جمع آوری محصولات کشاورزی و....) با اشتیاق و از عمق جان و دل انجام میداد. صندوق تعاونی تاسیس نمود که در آن زمان باعث رفع بسیاری از مشکلات و گرفتاری ها شد.

صله ارحام : ایشان اهمیت زیادی به امر سرکشی از آشنایان دور و نزدیک قایل بود حتی اگر در مدت دو دقیقه و آن هم بصورت سرپایی (شبیه دید و بازدیدهای عید فطر نزد اهالی محترم ملاثانی) داخل حیاط خانه در حد سلام و احوالپرسی. گاهی نیم روزی که به منزل می آمد به چندین خانواده سر میزد.

اصلاح ذات البین : احیانا گاهی اوقات بعضی رفتارها موجب سردی روابط و کدورت خانواده ها یا فامیل می گشت ،ایشان با استفاده از محبوبیت مثال زدنی خود در میان خویشان که ناشی از صله رحم مداوم بود، باعث رفع سوء تفاهم ها و در نتیجه آشتی و اخوت آنها می شد.

انس و محبت به کودکان و نوجوانان : هنگامی که در روزهای تعطیل به روستا می آمد، کودکان و نوجوانان گرداگرد او حلقه می زدند ،با اینکه هم سن سال آنان نبود لیک در بازیهای دسته جمعی مانند دو گل کوچک و ... آنان را همراهی می کرد.( لازم به ذکر است این خصوصیت هنگامی روشنتر می شود که بدانید در فرهنگ آن زمان روستا براساس یک باور غلط، چنین رفتارهایی را دون شان می دانستند و ،همبازی شدن بزرگان با کودکان و نوجوانان را نوعی عقب گرد و عدم رشد عقلی می پنداشتند.)

تقید به احکام شرعی و تاکید بر درآمد و لقمه حلال: مرحوم پدر ما (والد شهید) فاقد سواد خواندن و نوشتن بود ،اما همیشه قلم و دفترچه ای داشت که آنرا درون قاب ساعت شخصی (که از آن برای اعلام زمان اذان و نماز وقت نماز بهره می جست) قرار می داد تا حساب و کتاب درآمد ناچیز مالی سال خمسی خانواده در آن ثبت شود، شهید که در مقطع ابتدایی درس می خواند، ریز محاسبات خمسی را برایش یادداشت می کرد تا در موقع پایان سال خمسی آنها را جمع و جور کند تا سهم امام و مابقی سهم سادات را پرداخت نماید. شهید علی حمیدی اصل قبل از رسیدن به سن بلوغ (در دوران ابتدایی) نماز می خواند و روزه میگرفت . در دوران نوجوانی توضیح المسائل تهیه و مطالعه می کرد و پاسخ سوالات شرعی مرحوم پدر را از روی رساله برایش می خواند. 

قرائت درست قرآن کریم: در یکی از شب ها بمناسبت 15 شعبان و میلاد خجسته حضرت بقیه الله الاعظم (عج) آیین مدح و دعا در مقابل حسینیه شیخ علی الصافی تقریبا" روبروی منازل حاج شریف «پدر شهید سعید مروانی » و جانباز حاج حسن حمیدی «همرزم و دایی شهدا» جمعیت انبوهی (اعم از پیر و جوان) جهت پاسداشت این مناسبت گردهم آمده بودند و شاعران در مدح و دعا برای ظهور امام زمان(عج) سروده های خود را برای مردم بیان می کردند، در آن مراسم شرکت کنندگان اقدام به قرائت سوره حمد می کردند و حاج ملا سجاد اعصامی اشتباهات آنها را اصلاح کند. در پایان حاج ملاسجاد اعلام داشت:«قرائت علی از همه بهتراست و هیچ غلطی نداشت اما رنگ وبوی فارسی دارد» (مثل اینکه شهید علی قرائت قرآن را از یک روحانی غیر عرب آموخته بود.) .هرگاه در جمع دوستان یا محل کار و... روحانی نبود، امامت نماز جماعت به شهید محول می شد.

ویژگی ،نظم و انضباط شخصی و کاری : این خصوصیت از شاخصه های بارز شهید علی حمیدی اصل بود. بی آنکه از اتوی برقی بهره گیرد اما لباس هایش همیشه مرتب و تمیز بود و شاید بسیاری از دوستان و رزمندگان عزیز به یاد دارند، هنگامی که شهید بر سر صبحگاه گردان حاضر می یافت با اینکه در بیابان و منطقه عملیاتی بودند اما تیپ و وضع لباس و پوشش او مرتب و تمیز جلوه می نمود. همیشه رزمندگان را به نظم و انضباط و استتار و اختفاء و گوش فرا دادن به دستورات فرماندهان سفارش می کرد .خلاصه اینکه نام شهید علی برای رزمندگان و فرماندهان گردان کربلا یادآور نظم و انضباط بود.( روزی بین چادرهای رزمندگان گوشت توزیع می کردند. قریب باتفاق رزمندگان اقدام به ایجاد آتش جهت پخت نمودند. گوشت ها به شکل نیمه پخته مصرف کردند. اما شهید آن روز در آن بیابان با پیاز و سیب زمینی و رب گوجه که از تدارکات گردان گرفته، چنان غذایی با گوشت سهمیه چادرشان پخت که بسیاری به چادر آنها رفتند و لقمه ای از دستپخت شهید میل کردند.

نگاه سیاسی و منش ایثارگری :

پیش از انقلاب اسلامی، عده ای از مردم را جهت حضور در جلسات مذهبی و سیاسی و نیز استماع سخنرانی های انقلابی و افشاگرانه علیه رژیم ستمشاهی به حسینه اعظم اهواز (با مینی بوس و کامیون و...) می برد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی بعضی از جریانات انحرافی اعم از قومی و مذهبی درصدد فعالیت و بازسازی خود بودند.درهمین راستا زمانی سه الی چهار نفر فرد ناشناس به ملاثانی آمدند و در مسجد صاحب الزمان(عج) اقدام به سخنرانی و طرح دیدگاههای انحرافی نمودند ،گفتند ما .....هستیم و حقوقی داریم و باید مطالبه کنیم. شهید حمیدی اصل که متوجه اهداف شوم آنها شده بود، با منطق محکم جلوی آنها ایستاد و پاسخ مایوس کننده ای به آنان داد «چرا قبل از انقلاب پیداتان نشده و اکنون که اسلام و حکومت اسلامی سر کار آمد وباید ید واحده باشیم ولا فرق بین عربیا ولا عجمیا الا بالتقوی ...» باعث شده که هیچ زمان دیگری نمایندگان چنین نحله های فکری و سیاسی پا به شهر ملاثانی نگذارند. البته مردم فهیم ،متدین،متعهد و انقلابی ملاثانی هم همراهی کردند و هر کدام به نوعی در رد عقاید و اندیشه های باطل منحرفین سهمی داشتند. با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهید عزیز ما به عضویت این نهاد انقلابی در آمد. مدتی در اطلاعات عملیات سپاه و بخش مبارزه با قاچاقچیان اسلحه وکشف مهمات و به مقابله با ضد انقلاب می پرداخت. دوره کوتاهی نیز در گروههای امر به معروف و نهی از منکرسپاه به فعالیت می پرداخت .همچنین در مقطعی مسئول بخش زندانیان ضد انقلاب از قبیل ملحدین ، کمونیستها و منافقین.... بود. در این زمینه نیز فعالیت های فرهنگی و تبلیغی فراوانی به انجام رساند و با دعوت از سخنرانان به درون زندان و برپایی جلسات دعا و نیایش و همچنین شرکت دادن زندانیان درنماز جمعه و اعطای مرخصی های تشویقی چند روزه، زمینه بازگشت و توبه و سرانجام آزادی آنان می شد.

ارتباط با روحانیت انقلابی و عشق به امام خمینی(ره): شهید علاقه فراوانی به حضرت امام راحل داشت بطوریکه در اطاق پذیرایی(مضیف)این شعر را با خط زیبا نصب کرده بود. «هر که دارد بر خمینی بد گمان ***حق ندارد پا نهد در این مکان»همچنین در رابطه می توان به دعوت ایشان از شهید حجة الاسلام و المسلمین سید عباس موسوی پایه گذار و دبیر کل فقید حزب الله لبنان (قبل ازعلامه شجاع و مجاهد سید حسن نصرالله ،ما ننسخ من ءایة او ننسها نأت بخیرمنها او مثلها...) درمنزل مرحوم پدرشان اشاره نمود که در آن مقطع دعوت چنین شخصیت موثر در جهان اسلام به روستای ملاثانی از اهمیت بسزایی برخوردار بود. (شهید مجاهد سید عباس موسوی برای سرکشی به جبهه های نبرد با بعثی ها به استان خوزستان سفر کرده بو

عمل به تکلیف در عمل و گفتار: شهید حمیدی اصل زمانی ، مسئول اعزام نیروهای بسیجی داوطلب به جبهه ها بود ، معمولا نیروهای اعزامی در آغاز باید در منطقه بسیج اهواز پرونده تشکیل می دادند تا پس از آن به مناطق عملیاتی اعزام شوند.روزی به بهانه اخذ مرخصی با استفاده از فرصت بوجود آمده به عنوان بسیجی عادی جهت اعزام اقدام به ثبت نام نمود و داوطلبانه به جایی رفت که بدان علاقه و عشق می ورزید و جایی نبود جز مناطق عملیاتی.(دور بودن از جبهه ها برای او عذاب وجدان داشت که چگونه نیروها را اعزام می کرد لیک خود از فیض حضور محروم باشد....) بارها و بویژه پیش ازعملیات های مختلف سردارشهید فرجوانی و سایر فرماندهان گردان به منزل شهید می آمدند ودر آنجا نشست های بسیار صمیمانه با هم داشتند . آری عملیات کربلای چهار میقات شهید علی حمیدی اصل برای دیدار با محبوب ازلی بود ؛ او به همراه سرداران شهید حاج اسماعیل فرجوانی، نوری و برادر شهیدش سعید حمیدی اصل و شهید سعید مروانی و شهید علی فیروزشاهیان ( دانشجوی دانشگاه نفت که مدتی در ملاثانی بود و با شهید علی حمیدیان و دوستانش در مساجد موسی ابن جعفر، صاحب الزمان عج و مسجد جامع به فعالیت فرهنگی می پرداخت) و تعداد دیگری از همرزمانشان در  گردان کربلا شربت گوارای شهادت نوشیدند و به ملکوت اعلی پیوستند. روحشان شاد راهشان پر رهرو و پایدار تا ظهور امام زمان و بر چیدن بساط ظلم و تحقق عدالت در سراسر جهان. 🌹

منبع: وبلاگ رهروان ولایت ملاثانی

مرتبط: شهیدی که دهان خود را پر از گل کرده بود / شهید سعید حمیدی اصل

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan