- يكشنبه ۲۳ مرداد ۰۱
- ۱۴:۴۹
شهید کیومرث معظمی گودرزی فرزند ولی در تاریخ 2/1/1350 در روستای گلچهران از توابع شهرستان بروجرد چشم به جهان گشود. زمان تولد در ایام بهار بود و خانواده این شهید نیز درگیر فعالیت و کارهای کشاورزی بودند که خدا هدیه ای به این خانواده می دهد. بعد از یکسال بعلت جابجایی شغل پدر که در ذوب آهن اصفهان بود، خانواده نیز به اصفهان مهاجرت می کنند و پس از مدتی نیز دوباره به بروجرد بر می گردند.
شهید مدرسه ابتدایی را در دبستان زادگاهش در روستای گلچهران گذراند و برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی و دبیرستان به بروجرد رفته و در مدرسه علامه مجلسی مقطع راهنمایی و در دبیرستان امام رضا (علیه السلام) مقطع متوسطه را با موفقیت می گذراند. از همان اوان کودکی به انجام واجبات مقید بود و قبل از سن تکلیف به ادای فریضه نماز و روزه خیلی اهمیت می دادند. اکثرا سعی می کرد که نمازها را به جماعت بخواند و در مسجد امام سجاد (علیه السلام) حاضر شود و یکی از افراد علاقمند به حضور در درس اخلاق استاد صاحب الزمانی بود که ضمن گرفتن درس به آن نیز عمل می کرد.
علاقه ای خاص به آموزش و فعالیت های فرهنگی داشت و با لبیک به فرمان امام خمینی مبنی بر کار سوادآموزی وارد این جبهه فرهنگی شد. او نه تنها الفبای فارسی را به فراگیرانش یاد می داد، بلکه در مکتب اسلام نیز مشق زندگی کرد. در روستاهایی که کیلومترها دور از شهر بروجرد بود اعلام آمادگی کرد که در آنجا خدمت کند.
شهید معظمی گودرزی آموزشیار داوطلب نهضت سوادآموزی شهرستان بروجرد، که به رغم دورافتاده بودن روستا، تنها آموزشیاری بود که حاضر شده رنج سختی راه، سرمای طاقت فرسا و خطر حمله ی گرگ ها را به جان بخرد، ولی چشمان آیندگانی را به علم و دانش باز کند تا چراغ پر فروغ خواندن و نوشتن برای همیشه روشن بماند.
این معلم وارسته ارادت خاصی به معصومین (علیهمالسلام) به ویژه حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) داشت. حافظ چند جز و چند سوره از قرآن کریم بود و آیات وحی را با صوت دلنشینی تلاوت می کرد. از نظر اخلاقی بسیار ساده، متواضع و صادق بود. ایشان علاوه بر تدریس و فعالیت در نهضت سوادآموزی در اوقات فراغت قرآن را به دیگر اعضای خانواده آموزش می داد.
با احساس نیاز برای حضور در مناطق عملیاتی خود را برای حضور در جبهه های جنگ حق علیه باطل آماده کرد و به عنوان نیروی بسیجی روانه ی مناطق عملیاتی شد و پس از گذراندن دوره آموزشی در بوکان خود را به صف مقدم و خیل رزمندگان رساند و پس از حضور در محورهای عملیاتی در تاریخ 28 خرداد سال 67 در منطقه ماووت به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد. پیکر پاک شهید پس از هفت سال توسط گروه تفحص شناسایی شده و برای تدفین به زادگاهش آورده شد و در کنار سایر شهدای این خطه از کشور اسلامی در دل خاک آرام گرفت.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
خاطره ای به نقل از مادر شهید :
جنازه این شهید بزرگوار بعد از سال پیش ما برگشت . مادر شهید تعریف می کرد در عالم خواب دیده که پسرش به او گفته مادر جان از بس که از خدا خواستی من برگردم مرا آوردند ولی من دوست داشتم مثل مادرم حضرت زهرا (س) گمنام باشم.
گزیده ای از وصیت نامه شهید کیومرث معظمی گودرزی
چه خوش است که انسان شهادت را انتخاب کند که بالاتر از آن چیزی نیست.
چه قدر شیرین است طعم دوستی خدا را چشیدن و به معشوق پیوستن.
به سوی مرگ گام بردارید،مرگی که گریبان گیر همه آفریدگان است و کسی را از آن گریز نیست.
این تیرها پیام دشمنان خداست که شما را از مرگ میترساند در حالی که به خدا سوگند مرگ یک پل ارتباطی بین شما و بهشت نبوده و برای دشمنان اسلام جز وسیله ی سقوط در دوزخ نیست
ای پدر و مادرم آفرین برشما که فرزندانتان را در راه حق داده اید تا دین خدا را زنده نگهدارند، از خداوند ذوالجلال مسئلت دارم که به همگی ما توفیق لقاء خودش را عطا کند و به خدا سوگند علاقه ی من به این پرواز بیشتر از پرنده ی محبوس در قفس است.
وبلاگ دانش آموز معلم
http://shahidmoazami.blogfa.com
شادی روح شهید صلوات
مرتبط: سردار شفق صخره های قمیش