- پنجشنبه ۲۴ اسفند ۰۲
- ۲۳:۵۴
مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن،
زمان تشیع و تدفینم گریه نکن،
زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن؛
فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را.
شهید سعید زقاقی
شهدا را فراموش نکنیم
مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن،
زمان تشیع و تدفینم گریه نکن،
زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن؛
فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را.
شهید سعید زقاقی
شهید فریده آل سیاحی
نام پدر: عبید
تاربخ تولد: 1342/01/01
محل تولد: بوشهر
تاریخ شهادت: 1366/12/26
محل شهادت: شیراز
متاهل و دارای ۶ فرزند
علت شهادت : بمباران هوایی دشمن
شغل: خانه دار
تحصیلات: سوم دبیرستان
مزار: گلزار شهدای صادق (ع) بوشهر
شهیده فریده آل سیاح در سال ۱۳۴۲ در شهرستان آبادان در خانواده ای مومن دیده به جهان گشود. او تحت نظارت و تربیت مذهبی والدین خود رشد نمود و توانست تحصیلات خود را تا سوم دبیرستان ادامه دهد.
شهیده پس از ازدواج دارای سه فرزند دختر و سه فرزند پسر شد. سرانجام خواست خداوندی بر آن قرار گرفت که در اسفندماه سال ۱۳۶۶ حین بمباران هوائی دشمن در مناطق مسکونی شیراز به اتفاق فرزندان نوزاد و خردسالش به شهادت برسد.
عنوان خاطره:
شهید قاسم احمدی بختیاری
نام پدر: شعبانعلی
تاریخ تولد: 1343
محل تولد: ازنا
تاریخ شهادت: 21 بهمن 1361
محل شهادت: منطقه عملیاتی شیب میسان
عملیات: والفجر مقدماتی
شهید علی آشناگر
نام پدر: مراد
تاریخ تولد: 3-3-1345 شمسی
محل تولد: خرم آباد
تاریخ شهادت : 29-8-1366 شمسی
محل شهادت : ماووت
دلیل شهادت :
گلزار شهدا: بهشت رضا فاز2 - شهرخرم آباد- استان لرستان
شهید علی آشناگر جوان 21 ساله آن روزهای دفاع مقدس از دیار خرم آباد لرستان است که در راه دفاع از ارزش های اسلامی الهی و مبارزه با ظلم با گام هایی استوار قدم در جبهه های جنگ گذاشت.
هر چه از خاطرات شهدا چه قدیم و چه جدید خواندیم پیدا نکردیم شهیدی که شهید شده باشد بدون این که شهید زندگی کرده باشد؛از همین فرزندان انقلابی نوزده ساله ،بیست ساله دریافتیم تا شهید نباشی... شهید نمی شوی...
حال مگر می شود علی؛جوان بیست ساله شهید دفاع مقدسی ما در برخورداری از اخلاق نیک سرآمد نبوده باشد؛
علی ،بسیجی مهربان ،زیرک،نوع دوست ،خلاق و ورزشی بود.
اهمیت «حجاب» در وصیت نامه شهدای لرستان
وصیتنامه های شهدا حاوی سفارشات ارزشمندی است که عمل کردن به آنها سعادت دنیا و آخرت را در پی دارد. در لابه لای خطوط این وصیتنامهها سفارش به حفظ حجاب بارها تکرار شده است.
بدین منظور برخی از وصیتنامههای گهربار شهدای لرستان را ورق زدیم و مطالبی را که مرتبط با «حجاب» بود گلچین کرده و در ذیل آوردیم:
شهید محمد حسین سوزنی
خواهرم حجاب خود را حفظ کن، زیرا دشمن از حجاب تو آنقدر میترسد که از مسلسل پاسداران خواهد ترسید.
شهید ماشاءالله حیدری
درود به خواهرانی که حجاب اسلامی، آن ارزنده ترین زینت زن را به طور کامل رعایت میکنند و با این حرکتشان مشت محکمی بر دهان وابسته های آمریکا و شوروی میزنند.
خواهرانم، حجاب شما سنگری است از خون شهدا پاسداری میکند و باید با حجاب خود مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام بکوبید.
شهید عبدالله بیات
به خواهرانم می گویم که مرا ببخشند و حجاب خود را رعایت کنند چون که به بیحجابی شما خون شهیدان پایمال میشود و اگر حجاب داشته باشید ثمره خون شهیدان است.
شهید سعید مرادی مطلق
وصیتم به خواهرانم، از شما میخواهم حجاب خویش را رعایت نموده زیرا شما زمانی ارزش دارید که حجاب خویش را رعایت کنید.
شهید کریم توکلی
ای خواهرانم، می خواهم در سنگر حجاب، پشتیبان ولایت فقیه باشید و این را بدانید خواهرم، حجاب تو کوبندهتر از خون من است خونم که به زمین بریزد، تو میتوانی که با حجاب خود آن را حفاظت کنی خدایی ناکرده خون من پایمال نشود.
شهید رضا امرایی
مادران و خواهران عزیزم، با عفت و پاکدامنی و حجاب خود به کمک رزمندگان اسلام بروند و آنها را یاری کنند از کلیه برادران و دوستان که من را میشناسند، تقاضا دارم برای رضای خدا من را حلال کنند و ببخشند.
شهید امید علی درویشی
خواهرانم اول از هر چیز مانند همیشه حجاب خودتان را حفظ کنید زیرا با حجاب خود ضربه سنگینی بر دشمن خواهید زد. این دشمن خوار از بیحجابی لذت میبرد و باعث فریب جوانان عزیز انقلاب میشود پس حجاب خود را حفظ کنید.
شهید منصور علی رستم پور
تو ای مادر و خواهر گرامی و دیگر خواهران، این را بدانید که حجاب شما وقار شماست و وقار شما افتخار ما است، ابر قدرت های کثیف از سیاهی چادر شما میترسند پس بر شماست که حجابتان را حافظ باشید.
شهید علی آژ
همسرم، مثل کوه استوار باش و همچون زینب(س) مقاوم و امیدوارم که از این امتحان الهی سربلند بیرون آیی. همسرم، بچه ها را خوب تربیت کن و به آنها بگو که حجاب خود را حفظ کنند.
شهید محمدرضا گودرزی
خواهران مسلمان، امیدوارم که در حفظ حجاب کوشا باشید، جنگ ما بخاطر اسلام است. استکبار جهانی جنگ را بر ما تحمیل کرد که باید از طریق نیروی انسانی و مالی و تبلیغی همراه با داشتن ایمانی الهی و قوی جلوی آنها را گرفت.
شهید ابراهیم ترک
و تو خواهرم، از فاطمه (س) به تو اینگونه خطاب است: «ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است». خواهرم، امیدوارم که در مرگ من همچون زینب کبری(س) باشی و بتوانی رنجها و مشقات را تحمل کنی امیدوارم که با حفظ حجابت که از همه چیز مهم مهمتر است راه شهدا و راه من را ادامه دهید. حجاب را حفظ کن که از خون شهید کوبنده تر است.
شهید اصغر سرلک
چند حرف به خواهران خود دارم، امیدوارم که آنها هم مرا حلال کنند ای خواهر، تو حجاب خود را حفظ کن که از خون من رنگین تراست.
حجاب در وصیتنامههای شهدا (۱)
خواهرم! نگذار به اسم آزادی زن پوشش را از تو بگیرند/ حجاب شما برتر از خون شهیدان است
شهید «علیرضا ملازاده» در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است: من اکنون فریاد برمیآورم که «خواهرم حجابت را، حجابت را حفظ کن. خواهرم نگذار پوشش را از تو بگیرند، نگذار به اسم آزادی زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند «شیئ» رفتار کنند».
شهید «فرامرز عزیزی» در وصیتنامه خود بر حفظ حجاب تاکید کرده و می نویسد: از خواهرانم می خواهم با حفظ حجاب خود از خون من پاسداری کنند.
شهید فرامرز عزیزی
دوازدهم فروردین ۱۳۳۴، در روستای گوندره از توابع شهرستان خدابنده به دنیا آمد. پدرش مهدی، کشاورز بود و مادرش جیران نام داشت. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. دوازدهم اسفند ۱۳۶۴، در فاو عراق بر اثر اصابت گلوله به پا، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.
شهیده شهناز حاجی شاه
نام پدر: غلام علی
تاریخ تولد: 1-1-1333 شمسی
محل تولد: دزفول
تاریخ شهادت : 8-7-1359 شمسی
محل شهادت : خرمشهر
دلیل شهادت : اصابت ترکش دشمن
گلزار شهدا: گلزار شهدای خرمشهر ، استان خوزستان
شهیده شهناز حاجیشاه در جلوی مقر همیشگی اش، مکتب قرآن زمانی که آمده بود برای سنگرها غذا ببرد همراه با یکی از دوستانش، شهناز بر اثر اصابت آتش توپ دشمن به شهادت رسید و در لحظه شهادت فقط یک کلام گفت چادرم! و شهید شد.
تاریخ معاصر شاهد حضور زنان در برهههای حساس است. به راستی که نقش زنان در دوران انقلاب و دفاع مقدس و پس از آن بسیار پررنگ و حائز اهمیت است. زنان در جریان نهضت امام خمینی (ره) هم به عنوان پیرو ولایت و هم در نقش مادر و همسر به پیروزی انقلاب کمک کردند. همانگونه که در صدر اسلام شاهد دفاع زنان از جبهه حق بودیم، زنان مسلمان ایران نیز با الگوگیری از آموزههای دینی در راستای تکوین و دوام انقلاب نقش آفرینی کردند.
زنان شهید واژه به واژه ایثار را برایمان معنا کردند. هر چه بیشتر از آنها بدانیم، چون چراغ راه فروزانیاند که صراط مستقیم را هرگز گم نخواهیم کرد.
در برگ برگ خاطرات بانوان شهید جستوجو میکنیم و اینبار به نام شهیده شهناز حاجی شاه میرسیم.
زندگی نامه
نام: دیانا
نام خانوادگی: کاکاوندی
نام پدر: حبیب الله
محل تولد: خرم آباد
تاریخ تولد:1348/5/22
محل شهادت::خرم آباد لرستان
تاریخ شهادت:1365/10/23
علت شهادت: بمباران شهر خرم آباد توسط هواپیماهای دشمن بعثی
گلزار شهدای خضر - خرم آباد
زندگینامه شهید دیانا کاکاوند
به نام خدای شهیدان دشت کربلا که با شهید شدن آنها اسلام شیعه بر جای ماند
امام خمینی (ره) می فرماید: شهیدان قلب تاریخ هستند.
شهیده دیانا کاکاوندی دانش آموز سال آخر دبیرستان صدر خرم آباد در 22 مردادماه سال 1348 در شهر خرم آباد در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دیانا فرزند آخر خانواده بود. از همان اوان کودکی خیلی بچه ی زیبا و دوست داشتنی بود. همه او را دوست داشتند. دیانا چهار ساله بود که پدرش از دنیا رفت و مادر دیانا که آن موقع ۳۵ سال بیشتر نداشت سرپرستی فرزندانش را به عهده گرفت.
دیانا وقتی وارد مدرسه شد در دبستان پروین واقع در کوچه باغ فیض پیش منزل خودمان درس می خواند. از همان ابتدا بسیار مومن بود و دانش آموز زرنگ و بااستعدادی بود. از همان ابتدا قرآن را یاد گرفت. نمازش هرگز به قضا نمی رفت. حجاب را همیشه رعایت می کرد. همه او را دوست داشتیم من که خواهر بزرگتر بودم همیشه چیزهایی از او یاد می گرفتم بسیار مودب بود. در دوران راهنمایی همیشه مورد تشویق دبیران قرار می گرفت. بیشتر نمره های او ۲۰ بود. دبیرها همه او را دوست داشتند. می گفتند شاگرد مؤدب، زرنگ و مؤمنی است. وقتی وارد دبیرستان شد اصلاً بیشتر به حجابش، نماز و قرآن و درسش اهمیت می داد. بسیار قلب رئوفی داشت. دانش آموزانی که در درس ضعیف بودند می ماند در مدرسه تا به آنها درس یاد بدهد. همیشه با خدا راز و نیاز می کرد. آنقدر با خدای خودش بود پیش ما نبود. می گفت پیش شما بیایم ممکن است باعث غیبت بشود. بعضی موقع ها می دیدیم کم غذا می خورد و غذای خود را می گذاشت داخل ظرفی و به مدرسه می برد. یک روز من از او سوال کردم که چرا این کار را می کنی؟ مگه در منزل غذا نمی خوری؟ گفت آبجی یک محصل هست وضع مالی ضعیفی دارند غذا را می برم مدرسه و با هم می خوریم. طوری که ناراحت نشود.
وقتی که جنگ تحمیلی ایران و عراق شروع شده بود می گفت ای کاش من پسری بودم و به جبهه می رفتم و شهید می شدم. مادرم می گفت دیانا به خدا من تو را به یتیمی و بدبختی بزرگ کرده ام. می گفت مادر مگه خون من از این همه جوان رنگین تر است.
به خدا الان که دارم این خاطره ها را برای شما می نویسم انگار قلبم را کسی فشار می دهد. مرگ او خیلی برای ما سنگین بود. ولی مادرم همیشه می گوید انسان چیزی را که در راه خدا و اسلام هدیه می دهد غصه نمی خورد. دیانا همچون فرشته ای سبکبال به ملکوت اعلی پیوست. روحش شاد و راهش پر رهرو و یادش گرامی باد.
او مانند گلی بود که گلبرگ هایش روی سنگ فرش خیابان درب استانداری پراکنده شد. دیانا نم نم باران را خیلی دوست داشت. وقتی باران می آید براش فاتحه می فرستم و یادش را گرامی می داریم.
مروی به شهادت گل پرپر شده شهیده دیانا کاکاوندی
روز گذشته همزمان با تشییع پیکر شهدای دفاع مقدس به دلیل استقبال و شلوغی جمعیت یکی از زنان مشایعت کننده ماشین حامل شهدا جان خود را از دست میدهد.
به گزارش خبرنگار ایسنا، الهه بهمنی 33 ساله به دلیل ازدحام جمعیت زیر تریلر حمل شهدا میافتد که متاسفانه تریلر از روی سر او رد شده و در دم جان میسپارد.
روح الله حیرانی همسر مرحوم الهه بهمنی با تایید این ماجرا به خبرنگار ایسنا گفت: همسرم به اتفاق مادر و خواهرش برای مراسم تشییع شهدا به مراسم رفته بودند و یک چفیه و تربت امام حسین (ع) را با خودش به استقبال شهدا برده بود تا متبرک کند اما قسمت شد همراه این عزیزان عروج کند، من به خاطر مقام و منزلتی که خداوند به او داد شکر گزارم و راضی به رضای خدا هستم.
ایسنا/اصفهان
سلام.خداقوت در رابطه با وبلاگ شهدای البرز - قالب را دستکاری ...