- يكشنبه ۹ ارديبهشت ۰۳
- ۱۱:۴۳

شهدا را فراموش نکنیم
شهید ابراهیم قائدرحمتی
نام پدر: اسمعیل
تاریخ تولد: 17-7-1345 شمسی
محل تولد: لرستان - دورود
تاریخ شهادت : 28-10-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه
دلیل شهادت : اصابت ترکش دشمن به سر
عملیات کربلای 5
مزار: گلزار شهدای روستای انگشته شهر: دورود - لرستان
مستند شهید ابراهیم قائدرحمتی - دورود
فرمانده گروهان سلمان از گردان محرم از لشکر 57 حضرت اباالفضل (ع) لرستان بودند
شهید علی مردان مدهنی
فرزند : علی
تاریخ شهادت : 1365/10/04
محل شهادت : منطقه عملیاتی شلمچه
محل دفن : گلزار شهدای شهرستان خرم آباد
دوازدهم مرداد 1318، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش علی، کشاورز بود مادرش جانم طلا خانه دار بود. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. کارگر شرکت بود. سال 1341 ازدواج کرد و صاحب سه پسر و سه دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم دی 1365، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله آرپی جی به چشم و صورت، شهید شد. پیکرش مدت ها در منطقه بر جا ماند و بیستم تیر 1374، پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد.
برگ زرین شهید علی مردان مدهنی:
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، بغضهای حقیر ما، روبهروی تصاویر گلگون شما سرریز میشود و راه را برای کلام میبندد؛ با شما شقایقهایم. از شما چه باید گفت و چه باید نوشت؟
واژههای خاکسترگونه ما، فقط بلدند روبهروی شما ضجه بزنند. اما کاش میدانستند که یاد شما حرکت است؛ حرکتی برای بهبودی وضعِ «بودن». چه باید گفت که شما حنجرههای خود را عبور دادید تا آن سوی مرزهای تکبیر، آن سوی مرزهای ندیدن؛ جایی که واژهای یافت نمیشود تا شما را با آن ستود. اصلاً شما که برای تحسین برانگیزی قلمهای ما بوسه بر عطر پرواز نزدید!
شهید سیدحسین موسوی
فرزند : سیدکریم
تاریخ شهادت : ۱۳۵۹/۰۷/۱۸
محل شهادت : شلمچه
مزار: گلزار شهدای شهرستان دورود - استان لرستان
یکم شهریور۱۳۲۷، در شهرستان دورود چشم به جهان گشود. پدرش سیدکریم، کشاورز بود و مادرش طوبا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. راننده بود. سال ۱۳۴۸ ازدواج کرد و صاحب سه فرزند پسر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هجدهم مهر ۱۳۵۹، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش قرار دارد. برادرش سیدفرهاد نیز به شهادت رسیده است.
شهید اسفندیار پادروند
فرزند : خداکرم
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۲۰
محل شهادت : شلمچه
مزار یادبود : کوهدشت لرستان- روستای پادروند
یکم مهر ۱۳۴۹، در روستای پادروند علیا از توابع شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش خداکرم، کشاورز بود و مادرش زیور خانه دار دانش آموز سال اول دانشسرای مقدماتی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیستم اسفند ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزارش در زادگاهش واقع است.
شهید ابوالحسن حق نگهدار
نام پدر: رحیم
تاریخ تولد: 5-11-1336 شمسی
محل تولد: شیراز
شغل(ها): پاسدار
تاریخ شهادت : 4-3-1367 شمسی
محل شهادت : پاسگاه زید - شلمچه
گلزار شهدا: دارالرحمه شهر شیراز- قطعه:2 ردیف:12 شماره مزار:18
زندگینامه شهید
سال 1336ه ش در شیراز و درخانواده ایی متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در این شهر و در جوار آستان منور احمدبن موسی (ع) گذارند وپس از طی مراحل تحصیل و در بحبوحه مبارزات ملی علیه رژیم ستم شاهی موفق به اخذ دیپلم طبیعی شد. شهید حق نگهدار از عناصر فعال در برپایی تظاهرات و راهپیمائی های مردمی به شمار میرفت و با دانشجویان مسلمان و انقلابی نیز فعالیت و همکاری مستمر داشت. پس از پیروزی انقلاب و در آستانه تشکیل نیروی خود جوش و مردمی سپاه پاسداران, شهید حق نگهدار جزء اولین کسانی بود که به خیل سبزپوشان جان برکف و انقلابی سپاه پیوست. با شروع جنگ تحمیلی سلاح برگرفت تا این بار در جبههای دیگر به مبارزه خود با دشمنان اسلام ادامه دهد. شهید حق نگهدار در عرصه های نبرد حضور فعال داشت و به دلیل مدیریت و مسئولیت پذیری و رشادتهایی که از خود نشان داد وظایف مهمی از جمله فرماندهی محور را در بسیاری از عملیاتها برعهده او سپردند.
شهید سیدحسن موسویان
کد ایثارگری: 6129540
نام پدر: سیدامرالله
محل تولد: ازنا
تاریخ تولد: 1341/01/14
شغل:
تحصیلات: دیپلم
تاریخ شهادت: 1361/02/12
محل شهادت: شلمچه
مزار - گلزار شهدای روستای گرجی - ازنا لرستان
https://shohada.org/fa/shahid/264939
پدر شهیدان «موسویان» آسمانی شد
شهید علی محمد کوشکی
نام پدر: محمدبیک
شغل(ها):
تاریخ تولد: 1-12-1342 شمسی
محل تولد: کوهدشت - روستای تنگ کبود
تاریخ شهادت : 6-11-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه
دلیل شهادت :
گلزار شهدا: بهشت زهرای کوهدشت - فاز1 - استان لرستان
وصیت نامه سردار شهید علی محمد کوشکی
پدر و مادرم و خواهرانم و برادرانم و همسر من همگی را به خدا می سپارم و خواهرانم وصیت من به شما این است که حجاب اسلامی را رعایت کنید و نماز را فراموش نکنید و به کلیه اعضای خانواه سفارش می کنم که پیرو خط امام باشید و از ولایت پشتیبانی کنید و پدرم و مادرم که برایم خیلی زحمت کشیده اید و این تقاضا را دارم حلالم کنید و التماس دعا دارم ، و من این وصیت را در حالی می نویسم و که چند لحظه ای بیشتر تا شهادتم باقی نمانده است و به دیار ابدی میشتابم و امید است وصیت مرا در رابطه با دفاع از انقلاب اسلامی ، امام و روحانیت فراموش نکنید و خدا حافظ تا قیامت ...
41497089365963970044.jpg
خاطره شهید علی محمد کوشکی
دفتر حیاتش از شهادت گشوده شد و طلعت شهادت را از همان آغاز در سیمای کودکانه اش مجسم بود و با شروع جنگ تحمیلی دفتر علم و درس را بست و جهاد و تلاش و مجاهده را بر عافیت طلبی و روزمرگی ترجیح داد و با عشق به حسین لباس سبز تفاخر و عشق ورزی به تن کرد. و او مظهر ایمان و تهعد و رذیلت بود و شهید کوشکی به دلیل ابراز رشادت و شهامت و ایثار به جانشینی گردان همیشه فاتح "محبین" منصوب شد. و او بارها در جنگ ایمان و رذیلت نشانی از زخم ها بر پیکر داشت و تا در محشر محتوم که تن های عافیت زده از خجلت سر به زیر خواهند انداخت و گواهی بر عزت و سربلندی و تلاشگری عباد صالح خدا باشد. و او به شهادت عشق ورزید و به مدال اهورایی وصل متصل شد و جام وصال را یک جرعه در عملیات کربلای 5 در سرزمین خونرنگ شلمچه سر کشید.
خاطراتی از شهید علی محمد کوشکی و شهدای کوهدشت :
شهید رحمانعلی اکبری دره دیمه
فرزند : رضاقلی
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۲۸
محل شهادت : شلمچه
محل دفن : بهشت زهرای شهرستان دلفان- استان لرستان
هفتم مهر ۱۳۳۷، در شهرستان دلفان دیده به جهان گشود. پدرش رضا قلی (فوت۱۳۵۵) و مادرش فانوس خانه دار بود. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. بنّا بود. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم دی ۱۳۶۵، در شلمچه براثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در بهشت زهرای نورآباد دلفان واقع است.
یوسف یعقوبی - ژانویه 27, 2024 در 3:23 ق.ظ
از خاطراتی که از این شهید والامقام دارم توجه به نماز اول وقت بود یادم نمیره همیشه وقت نماز می شد برایش هیچ کاری مهمتر از نماز نبود. من بچه بودم بچه سه ساله اش هم پشت سر اون نماز خواند و من هم تشویق شدم نماز بخوانم.
یادداشت در سایت یاد امام و شهدا
یکی از عجیب ترین شهدای دفاع مقدس
( شهید حاج یونس زنگی آبادی )
با مطالعه روایات شگفتانگیز و تأثیرگذار از نحوه زندگی و ظهور دوبارهاش پس از شهادت، میتوان وی را یکی از بینظیرترین شهدای تاریخ نامید. ماجرا از آنجا آغاز میشود که قرار بر این میشود آقای صفایی خاطرات شهید زنگی آبادی را تدوین و به صورت یک کتاب درآورد و در حالی که مشغول خواندن این خاطرات بوده و ناامیدانه از اینکه آیا میتواند این کار را انجام دهد یا نه؛ و آیا میشود در خاطرات شهید دست برد و یک قصه داستانی را به قلم درآورد؟! ناگهان با صدای زنگهای متوالی تلفن بعد از 25 بار که سعی میکرد جوابی ندهد بالاخره مجبور میشود گوشی را بردارد تا ببیند این آدم سمج کیست که افکارش را میپراند! که ناگاه متوجه میشود او کسی نیست جز همان صاحب خاطرات یعنی شهید حاج یونس زنگی آبادی...
متن زیر بخشی از این ماجراست:
در استانه سالگرد عهلیات حاج عمران یاد همه فرهنگیان شهید حاج ...