- جمعه ۱۶ آذر ۰۳
- ۰۰:۰۳

شهید حجت الله بهرامی بسحاق
نام پدر: اسداله
تاریخ تولد: 19-5-1347 شمسی
محل تولد: الیگودرز
تاریخ شهادت : 20-1-1368 شمسی
محل شهادت : ارومیه - دره شهدا
مزار: گلزار شهدای ملارد - استان تهران
درباره شهید حجت الله بهرامی
شهدا را فراموش نکنیم
شهید حجت الله بهرامی بسحاق
نام پدر: اسداله
تاریخ تولد: 19-5-1347 شمسی
محل تولد: الیگودرز
تاریخ شهادت : 20-1-1368 شمسی
محل شهادت : ارومیه - دره شهدا
مزار: گلزار شهدای ملارد - استان تهران
درباره شهید حجت الله بهرامی
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ژاندارمری مشغول به کار شد و با شکل گیری سپاه پاسداران، در سال ۱۳۵۹ به همراه دو برادر دیگرش به نامهای سید منصور و سید مجتبی به عضویت آنجا درآمد.
سید مصطفی پس از سه سال خدمت در سپاه، سرانجام در روز یکم فروردین سال ۱۳۶۲ حین درگیری با گروهکهای ضد انقلاب در روستای «کوله» از توابع شهرستان دیواندره به شهادت رسید.
در وصیت نامه شهید سید مصطفی بیاتی آمده است: «گرچه لیاقت پاسدار بودن نداشتم، اما خدا این منت را بر من نهاد و من را به عنوان پاسداری از پاسداران اسلام قرار داد». در ادامه گزیدهای از وصیت این شهید والا مقام را در قالب پوستر مشاهده فرمایید.
کد ایثارگری:۶۶۱۱۲۵۴
چهــارم تیر ،۱۳۴۸ در روستای دوزان از توابع شهرســتان الیگودرز به دنیا آمد. پدرش محمدحســن، کشــاورز بود و مادرش نرگس نام داشــت. دانش آموز ســوم متوســطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیســت و پنجم فروردین ،۱۳۶۶در بانه توســط نیروهای عراقی بر اثــر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.
شهید سیداحمد دیباجی حسینی
سوم مهر ۱۳۱۱، در خمینی شهر اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش سیدنصرالله و مادرش، قمر نام داشت. تا پایان دوره دکترا (حوزه) در رشته اجتهاد درس خواند. روحانی بود. سال۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب سه پسر و سه دختر شد. هجدهم فروردین ۱۳۵۸، در مسجد محسنی میرداماد تهران مورد سوء قصد گروه ضد انقلاب منافقین قرار گرفت و به همراه دو فرزندش به شهادت رسید. مزار او در قبرستان وادی السلام - خاک فرج قم واقع است.
فرزندانش سیدعلی و سیدمحمد نیز همراه او شهید شده اند.
شهید سیدعلی دیباجی
نام پدر: سیدنصراله
تاریخ تولد: 20-7-1344 شمسی
محل تولد: تهران
شغل: دانش آموز
تاریخ شهادت : 18-1-1358 شمسی
محل شهادت : مسجد محسنی - میدان محسنی تهران
دلیل شهادت : ترور توسط منافقین
گلزار شهدا: وادی السلام - خاک فرج شهر قم
شهید نریمان حیدری
فرزند : حسن بگ
تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۰۱/۰۳
محل شهادت : دشت عباس
محل خاکسپاری : خرم آباد
یکم اردیبهشت ۱۳۳۴، در شهرستان هرسین ، کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش حسن بگ، کشاورز بود و مادرش والیه خانم خانه دار. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سروان ارتش بود. سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. سوم فروردین ۱۳۶۱، با سمت تک تیرانداز در دشت عباس توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهرستان خرم آباد واقع است.
گذری به زندگی شهید نریمان حیدری؛
سروان شهید علی محمد هادی زاده
نام : علی محمد
نام خانوادگی: هادی زاده
نام پدر: یدالله
محل تولد : ویسیان
سن هنگام شهادت: ۲۳ سال
تاریخ تولد : ۱۳۳۸/۰۶/۰۲
تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۰۱/۲۸
محل شهادت: فکه
مزار : بهشت رضا فاز 1- خرم آباد - استان لرستان
کادر نیروی زمینی ارتش
صفحه شهید در پایگاه شهدای ارتش
دوم شهریور ۱۳۳۸، در روستای کرگاه از توابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش یدالله و مادرش پری نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان افسر ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم فروردین ۱۳۶۲، با سمت فرمانده گروهان در فکه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. مزار او در شهرستان خرم آباد واقع است.
شهید علی محمد هادی زاده در خاطرات دوستان
شهید قرآنی : نورالحسین امیری
فرزند : حاتم
تاریخ تولد: پنجم آبان ۱۳۳۷
محل تولد: شهرستان الشتر - روستای امیر
تاریخ شهادت: پنجم فروردین ۱۳۶۲
محل شهادت: تپه دوقلو (بستان)
مزار: الشتر -گلزار شهدای روستای امیر - استان لرستان
زندگینامه
پنج روز از آبان سال ۱۳۳۷ گذشته بود، در روستای امیر الشتر، در یک خانوادۀ مذهبی، «نورالحسین» دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش و تحصیلات متوسطه را در شهر الشتر گذراند. جهت اخذ دیپلم، عازم شهر اراک شد. هدف از عزیمت ایشان به اراک، این بود با برادرش که در مدرسۀ عالی اراک، مشغول تحصیل بود و همراه شود و دوشادوش دیگر برادران دانشجو، علیۀ رژیم طاغوت مبارزه نماید.
شهید نورالدین حدادی قرقیه
نام پدر: حسین
شغل : کادر ارتش
تاریخ تولد: 25-10-1340 شمسی
محل تولد: خرم آباد- زاغه - پل هرو
تاریخ شهادت : 4-1-1361 شمسی
محل شهادت : دشت عباس
دلیل شهادت : اصابت ترکش دشمن
گلزار شهدا: گلزار شهدای زاغه شهر: خرم آباد - استان لرستان
بیست و پنجم دی ۱۳۴۰، در روستای هرو از توابع زاغه شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش حسین و مادرش عالم نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان گروهبان یکم ارتش در جبهه حضور یافت. چهارم فروردین ۱۳۶۱، در دشت عباس توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در روستای زاغه تابعه شهرستان خرم آباد واقع است.
شهید محمد قاسمی همساری
نـام پـدر :محمود
تـاریخ تـولـد :۱۳۴۴/۰۵/۰۲
مـحل تـولـد :اردستان
سـن :۲۲ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :متاهل
شـغل :کارگر
دسـته اعـزامـی :بسیج مردمی
تـحصیـلات :پنجم ابتدائی
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۶/۰۱/۱۸
مـحل شـهادت :شلمچه
عـملیـات :کربلای۸
نـحوه شـهادت : اصابت ترکش خمپاره
مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران- قطعه 29 ردیف 96 شماره 4
دوم مرداد ۱۳۴۴، در روستای همسار از توابع شهرستان اردستان به دنیا آمد. پدرش محمود، کارگر کارخانه و چوپان بود و مادرش ماهرخ خانه دار. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. او نیز کارگر کارخانه بود. سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم فروردین ۱۳۶۶، با سمت مسئول دسته در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پاها، شهید شد. مزار وی در بهشتزهرای شهرستان تهران قرار دارد.
شهید محسن ابراهیم پور
کد ایثارگری: 6500851
نام پدر: حسین
محل تولد: اهر
تاریخ تولد: 1343/01/30
شغل: پاسدار
تحصیلات: کاردانی
تاریخ شهادت: 1365/01/06
محل شهادت: فاو
نام عملیات: والفجر8
مزار : گلزار شهدای وادی رحمت تبریز
قسمتی از وصیت نامه شهید محسن ابراهیم پور
بنده از روی ناآگاهی نرفتم نه، بلکه دقیقا زمان خود را شناختیم و امام خود را پیروی کردیم. ندای خروشان امام حسین(ع) را بواسطه رهبرم حضرت روح الله لبیک گفتیم. بعضی ها فکر نکنند که ندانسته رفتند و شهید شدند نه، بلکه از آن شهید 14 ساله گرفته تا آن پیر کهنسال همچون حبیب ابن مظاهر... همگی آگاه بودند و رفتند.
خاطره ای از شهید قنبر امانی وجنی و دوستش شهید محسن ابراهیم پور 🌹
زندگینامه شهید علی محمودی
سعید(علی) محمودی، فرزند مهدی به تاریخ یکم فروردین ۱۳۴۴ در شهرستان الیگودرز متولد شد. سعید علی رغم آن که به سال ۱۳۶۲در رشته مهندسی متالوژی دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد ،جبهه های نبرد با متجاوزان بعثی را از نظر دور نداشت و سرانجام در چهارم فروردین 1367 طی عملیات بیت المقدس 4 در منطقه شاخ شمیران، پای بر بساطِ «عند ربهم یرزقون» نهاد و به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
خاطره خداحافظی دانشجوی شهید علی محمودی از پدر و مادرش قبل از اعزام به جبهه در شهرستان الیگودرز
ساعت ۹ صبح بود کم کم خود را آماده برای حرکت می کردم و کمی دست پاچه شده بودم چون وقتی نمانده بود بی اختیار چند بار از این طرف اتاق به آن طرف اتاق رفتم. فکر می کنم آخرین وداع را با همه کس و همه چیز حتی با کلیه اتاقها کردم. مادرم را یک لحظه مشاهده کردم که چون کوه استوار ایستاده بود و کوچکترین ناراحتی به خود راه نمی داد. چند بار سوال کردم که آیا فلان چیز زیرپوش و حوله وغیره را گذاشته که مادرم با تاملی کلمه آری را بر زبان جاری می کرد.
بعد از سم سم کردن کفش هایم را پوشیدم و مادرم را دیدم که چادرش را بر سر می کند هان پس تو دیگر کجا می آیی و با همان صبر و حوصله همیشگی گفت من هم می آیم تا بسیج بعد دست مسعود کوچولو را گرفت و پشت سر ما به راه افتاد. به دکان که رسیدیم با دربهای قفل زده دکان روبرور شدم کمی ناراحت شدم و به مادرم گفتم حال که پدرم در دکان نیست تو بجای من از ایشان خداحافظی بگیر و بعد به طرف بسیج حرکت کردیم و چون ماشین هنوز آماده نشده بود از مادرم خواهش کردم که به خانه برگردد اول قبول نمی کرد و بعد از چند خواهش ازجانب من قبول کرد که برگردد و شروع کرد به خواندن آیة الکرسی. همان دعای خیری را که منتظر آن بودم و چون همیشه در بدرقه این آیه را قرائت می کرد و زیر لب در حالی که از او دور می شدم می گفت خدا حفظتان کند.
خدایا! چقدر این لحظات این لحظات جدائی سریع گذشت که اصلاً متوجه نشدم و به قول برادر منوری این لحظات عرفانی است و در یک چشم به هم زدن خواهد گذشت.
سوار مینی بوس شدم و ماشین در شرف حرکت بود که یکی از بچه ها گفت محمودی محمودی پدرت آمده! خیلی سریع از ماشین پایین آمدم و به طرف پدر رفتم و با چهره معصومش برخورد کردم که با صدای آرام گفت: می خواهی بروی؟ گفتم: بله و انشاء الله به زودی بر خواهم گشت و صورت یکدیگر را بوسیدیم و خداحافظی کردیم.
در استانه سالگرد عهلیات حاج عمران یاد همه فرهنگیان شهید حاج ...