- چهارشنبه ۲۲ تیر ۰۱
- ۱۱:۲۹
شهدا را فراموش نکنیم
پایگاهی که نام قهرمانان ملی چون شهید «عباس دوران» بر تارک آن میدرخشد، اما شاید بسیاری ندانند که چرا این پایگاه به نام «شهید نوژه» نامگذاری شده است.
قهرمان بزرگی که به عشق خدمت به میهن وارد ارتش شد و پس از سالها تلاش و تحصیل از زبدگان نیروی هوایی در کشور شد.
شهید گرانقدری که در سرکوبی ضد انقلاب نقش مهمی داشت و با بنیانگذار کبیر انقلاب دست بیعت داد، اما اشتباه در انتقال وقایع سبب شده تا برخی، او را عامل کودتا بر ضد نظام اسلامی بدانند! درحالیکه این واقعه یک سال پس از شهادت وی به وقوع پیوسته است.
کودتا در پایگاه شهید نوژه یک سال پس از شهادت خلبان انقلابی
محمد نوژه 8 فروردین 1324 در تهران متولد شد. او پس از کسب دیپلم ریاضی وارد دانشگاه افسری و سپس دانشکده خلبانی شد.
شهید اسدالله بختیاری اول مهر ماه سال 1335 در روستای رستم آباد به دنیا آمد. دومین فرزند پسر خانواده بود. تحصیلات ابتدایی را در روستای سرسگاز گذراند.
به گفته پدرش بختیار بختیاری، در خانه در کارهایی که مرسوم روستائیان بود کمک می کرد و در بیرون از منزل گوسفندان را به صحرا می برد و به همین خاطر ما به او پیرو حضرت موسی می گفتیم.
در سال های 1347 تا 1350 دوره راهنمایی را در سنقر گذراند و تحصیلات متوسطه را در سال 1351 در دبیرستان سیدجمال الدین فعلی آغاز و موفق به اخذ مدرک سوم متوسطه شد اما به دلیل مشکلات مالی و مشغله کاری ترک تحصیل کرد.
در اوقات فراغت کتاب های شهید آیت الله مطهری و شهید آیت الله دستغیب را مطالعه می کرد و قرآن را تلاوت می نمود
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آوای سیدجمال؛ قاسمعلی زارعی نویسنده کتاب «دست خدا» در پی درگذشت یکی از پدران شهدای شهر اسدآباد بخشی از کتاب دست خدا را مربوط به پدر شهید الله بختیاری انتخاب و برای ما ارسال کرده است.
بهار سال ۱۳۶۶ در روابط عمومی سپاه مشغول کار بودم اول صبح مردی با چهره نورانی آرام وارد دفتر کارم شد و پرسید امروز شهید آوردند؟
نگاهش مهربان بود و لبخندی بر لب اما در پشت پلکهایش کمی نگرانی بود و انتظار؛ مجذوب نگاهش شدم اصلاً انگاری سالها بود که میشناختمش، جوابش را با مهربانی دادم؛
سردار پاسدار «میرزامحمد سلگی» راوی کتاب «آب هرگز نمی میرد» پس از رنجهای ناشی از اثرات شیمیایی به جا مانده از دوران دفاع مقدس، پاداش مجاهدتهای خود را از پرورگار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل شد. 14 فروردین 1399
میرزامحمد سلگی متولد نخستین روز فروردین سال ۱۳۳۵ در روستای هادی آباد بخش فیروزان نهاوند است، در نهاوند بزرگ شد و در سن کم با پروین سلگی که وی نیز فرزند و خواهر شهید بود، ازدواج کرد و دارای دختر و پسر شد.
سردار سلگی از اولین روزهای جنگ در ۲۲ سالگی در جبههها حضور داشت، سال ۶۲ فرمانده گردان ۱۵۲ حضرت ابوالفضل (ع) و رئیس ستاد لشکر سپاه انصارالحسین (ع) شده بود که در این گردان تا بعد از عملیات کربلای ۵ در سال ۶۵ حضور داشت و به تعبیر سردار شهید حاج «حسین همدانی» نقش او در عملیات مرصاد مغفول ماند.
شهید محمد غفاری در 30 دی ماه سال 63 در همدان متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی را طی کرد و پس از اخذ دیپلم در کنکور سراسری در رشته داندانپزشکی قبول شد. از آنجا که عشق به شهادت در وجود او موج میزد, از تحصیل در رشته داندانپزشکی صرف نظر کرد و پس از شرکت در آزمون ورودی دانشگاه امام حسین(ع) و قبولی در آن, به یادگیری علوم و فنون نظامی و درس ایثار و از خودگذشتگی مشغول شد.سپس وارد یگان ویژه صابرین شد و سرانجام در 13 شهریور 1390 در ارتفاعات جاسوسان در منطقه سردشت به آرزوی دیرینه خود رسید و به فیض شهادت نائل شد.
مسابقه شهادت
دشمنان نمیدانند و نمیفهـمند ڪه مابراے شهادت مسابقه میدهـیم و وابستگے نداریم و اعتقاد ما این است کہ ازسوی خدا آمدہ ایم وبہ سوی او میرویم .
سردار شهید حاج حسین همدانی
به گزارش ملایریها، دو تن از شهدای گمنام کاروان معراجیون مجنون که به همراه شهدای غواص در جنوب کشور تفحص شده بودند در اسلام آباد ملایر با شکوه هر چه تمام و حضور گسترده مردم و مسئولین به خاک سپرده شدند.
مردم و مسئولان ملایر با حضور گسترده در این مراسم ضمن تجدید میثاق مجدد با آرمان های شهدا باز هم نشان دادند که ایرانیان هیچ گاه راه شهدا را ترک نخواهند کرد.
این دو شهید والامقام 20 و 23 ساله بودند و در منطقه مرز زبیدات عراق تفحص شدند.
این مادر شهید به استقبال تشییع دو شهید گمنام که در اسلام شهر ملایر آمده است. 29 مرداد 1394 متن خبر
شهید علیرضا حیدری فرزان دوم مهرماه سال ۱۳۲۶ در شهرستان اسدآباد از توابع استان همدان به دنیا آمد. پدرش علی حیدر نام داشت. در شش سالگی وارد دبستان شد و تحصیلات خود را تا سال دوم راهنمایی ادامه داد. مشغول کار شد تا بخشی از مخارج خود و خانواده اش را تامین کند. سال ۱۳۵۲ ازدواج کرد و صاحب سه پسر و چهار دختر شد که از وی به یادگار مانده است.
پس از ازدواج به استخدام شهربانی وقت درآمد. با شروع حرکت مردمی علیه شاه و مبارزه مردم ایران با رژیم طاغوت به فعالیتهای انقلابی پیوست و در روز تسخیر لانه جاسوسی از شرکت کنندگان اصلی آن واقعه بود. در سال ۱۳۵۹ بر اثر سکته قلبی در بیمارستان بستری شد اما به طور معجزه آسایی شفا یافت.
با آغاز جنگ تحمیلی و در سال ۱۳۶۲ در حالی که فرزند کوچکش دو ماهه بود به صورت داوطلبانه روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد تا در برابر تجاوز رژیم بعث عراق به مرزهای ایران بایستد و از کیان خود دفاع کند.
در عملیاتهای متعدد شرکت کرد و همراه با دیگر همرزمان خود جانانه از مرزهای ایران حفظ و حراست نمود. سرانجام پس از ماهها مجاهدت در راه خدا در بیست و ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی حاج عمران در حالی که برای نجات همرزمان خود که زخمی شده بودند رفته بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به کاروان عظیم شهدا پیوست. تاکنون اثری از پیکر پاک و مطهرش به دست نیامده است.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
شهید غلامرضا حیدری
نـام پـدر : محمود
تـاریخ تـولـد : ۱۳۳۷/۰۷/۰۸
مـحل تـولـد : ملایر - روستای توچغاز
سـن : ۲۸ سـال
دیـن و مـذهب : اسلام شیعه
تـاریخ شـهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۲
مـحل شـهادت : شلمچه
عـملیـات : کربلای۵
مـحل مـزار : ملایر - روستای توچغاز
این روستا در جنگ عراق با ایران ۳۴ شهید تقدیم وطن کرده است.
منبع: سایت گلزار
سلام و عرض ادب ببخشید میخواستم خدمتتون زندگی نامه و عکس یک ...