- چهارشنبه ۲ شهریور ۰۱
- ۱۰:۳۷
بسم الله الرحمن الرحیم
الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ
خدایی که مرگ و زندگانی را آفرید که شما بندگان را بیازماید تا کدام نیکوکارتر (و خلوص اعمالش بیشتر) است و او مقتدر و بسیار آمرزنده است.
کاروان عاشقان الله به قافله سالار سرور شهیدان حسین (ع) عاشقانه به پیش می رود و دلاوران خط توحید یک به یک بخون نشینند. چرا خویش پیمان بسته ایم که اسماعیل هایمان را به مسلخ قربانگه ببریم تا مکتب ابراهیم زنده بماند و پرچم خونرنگ توحید با دست پر توان امت حزب الله و به رهبری قائد اعظمش خمینی روح الله در اقصی نقاط عالم به اهتزاز در آید.
امیدوارم که از شهادت من ناراحت نشوید چونکه مرگ سر نوشت پایانی هر انسان است. پس چه بهتر که انسان در جبهه حق شهید شود و راه علی اکبر حسین را طی کند که هم اجری در دستگاه خداوند داشته باشد و هم خدمتی به مردم کرده باشد.
به پدر و مادر و برادران گرامیم بگویید افتخار کنید که این قربانی را در راه اسلام و قران اهدا نمودید. ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند.
چون دوستان و برادران در این سفر هر کدام به سهم خودشان برای دوستان دیگر کتابهایی هدیه آوردند (من کتاب قیام مهدی ع)، ما حیات اخروی و کرامت انسان در قرآن را برای خانواده خودمان هدیه آوردیم.
کسی که هدفش قرآن و مکتبش اسلام و راهش راه حسین(ع) باشد فردی لایق و شایسته برای وطنش و شایسته درگاه خداست، خواه کارمند باشد یا کشاورز یا رزمنده باشد یا بسیجی، تماما و کمالا در اختیار مکتب اسلام و قران قرار می گیرد و در مکتب اسلام آداب هنرجویی را به اتمام می رساند. جبهه دانشگاه است و هر کس از تعلقات خود دست بکشد توفیق شرکت در کنکور این دانشگاه را نصیب خود می کند. در این راه باید عمل در کار باشد.
خدایا خوشحالم از اینکه (فی) را گفتم و بدان عمل نمودم و نیز قول دادم و به وعده ام وفا نمودم و در تمامی کارهایم تو را محور قرار دادم و حاضر شدم به خاطر آسایش دیگران خود را به سختی اندازم.
من پرورده مکتب حسینم. سرم تواضع، چشمم بی رشک و حسد، گوشم فهمیدن و زبانم راست گفتن، حافظه ام کنجکاوی و پرهیز کاری، قرارگاهم کربلا، مرگم وفا و پیمانداری، شمشیرم رضا و خشنودی، خداوند رهبر و ثروتم ایمان بود. پس انداز و اندوخته ام دوری از گناه، توشه ام نیکی بود. آشامیدنم سازگاری رهبر و رهنمونم قران بود. راه من راه حسین .
پیام به خانواده عزیزم: برای من اشک نریزید که من خوش کامم و خوشبخت، چون رسالتم را به پایان رسانده ام. اگر اشکی برای من می ریزید برای اسلام باشد نه برای مرگ من. هرگز به من ناکام نگویید چه با کام پر شهید شدم و من شهادت را پذیرفتم و این گذشته من است که به طور اختصار ولی جامع برایتان بازگو کردم.
خداحافظ بیوم القیامه الله
تا روز قیامت که خداوند وعده داده
محمد حسن ترکمان