- دوشنبه ۵ آذر ۰۳
- ۱۳:۵۵
شهید محمد آصفی
نام پدر: حسین
شغل : معلم
تاریخ تولد: 30-1-1344 شمسی
محل تولد: الیگودرز- روستای دوزان
تاریخ شهادت : 9-11-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه
گلزار شهدا: گلزار شهدای روستای دوزان شهر:الیگودرز- استان لرستان
سامانه ملی شهدا
زندگینامه شهید محمد آصفی
محمد ، سال 1344 بود که سرود زندگی را در روستای دوزان از توابع الیگودرز سرود و با حضورش در میان خانواده ای متدین و مسلمان شادی بخش زندگی آنها شد. کودکی را در محیط سبز و باطراوت روستا سپری کرد و هزاران خصلت نیک از طبیعت بکر آموخت. سخاوت و مهربانی را از چشمه های جوشان و مردانگی و پایداری را از کوهها. هفت ساله بود که راهی دبستان روستا شد و با گرفتن مدرک پنجم ابتدایی با قبول زحمت و سختی های مهاجر بودن ، به شهر الیگودرز رفت و با همت و مردانگی توانست تا پایان دوره متوسطه در آن شهر تحصیلاتش را ادامه دهد. پس از آن در آزمون سراسری شرکت کرد و در مرکز تربیت معلم تهران پذیرفته شد. دانشجویی را در عصر خمینی کبیر (ص) در تهران آغاز کرد و با دیدن سبعیت دشمن در شهرهای مرزی و تاخت و تاز آن در بخشی از خاک گوهرخیز این آبادی به جمع توحیدیان در بسیج دانشجویی پیوست و در دو مرحله عازم مناطق نبرد حق علیه باطل شد.
در آخرین اعزام به جمع رزمندگان اسلام در کربلای شلمچه پیوست و در عملیات پرافتخار کربلای پنج حاضر شد. با عزم و اراده ای مردانه به مبارزه با دشمن بعثی رفت. سرانجام در 1365/11/09 در عرصه پیکار مورد اصابت ترکش گلوله های دشمن قرار گرفت و شهد شیرین شهادت را در کام جانش حس کرد.
نامش جاوید و راهش پر رهرو باد.
وصیتنامه شهید محمد آصفی
بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس خداوند را سزد که انسان را آفرید و او را هستی داد. صلوات و سلام خداوند بر انبیاء و اولیای الهی بالاخص خاتم رسولان ، حضرت محمد (ص) و آل او باد. سلام و تحیت خداوند بر رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی و درود بی حد خداوند بر شهدای اسلام از آغاز تاکنون که با نثار خون خویش شجره توحیدی را آبیاری کردند.
اکنون که انقلاب اسلامی می رود تا ریشه های کفر و نفاق را در جهان برکند و اسلام و مسلمین را شرفی دوباره بخشد و زمینه را برای تشکیل حکومت جهانی وارث نبوت و امامت ، حضرت صاحب الامر (عج) فراهم نماید. وظیفه شرعی ماست که با تمام وجود خویش از این انقلاب حفاظت کنیم. انقلابی که اسلام و قوانین آن را حاکم کرد و اسلامی که جان بهترین بندگان خدا فدای گشته تا امروز. اینگونه به دست ما رسیده است اینک حجت خدا عیان گردیده است و زمان امتحان الهی است ، این جمهوری اسلامی نوپا محتاج به نگهبانی است و مسئولیت می طلبد هرکس هر اندازه می تواند بایستی خدمت به اسلام نماید. ستایش خداوند را که بر این امت لیاقت داد و منت نهاد و ما را در برهه ای از زمان قرار داد که به وسیله رهبری عالی قدر راه حق از باطل عیان گردید و این از نعم بزرگ الهی است که نصیب گذشتگان نگشت. بایستی قدر این نعمت را بدانیم و حق را ادا کنیم.
اگر قدرشناس این نعمت نباشیم بایستی منتظر عذاب خداوند باشیم. قدرشناسی این نعمت به این است که امروز همه توان خویش را در اختیار جنگ قرار دهیم. امروز چشم امید مسلمانان و مستضعفان به این انقلاب دوخته شده است و سرنوشت این انقلاب وابسته به جنگ است. امروز هستی تشیع در خطر است. تشیعی که در طول تاریخ همواره مظلوم تاریخ بوده است و با خون رشد کرده است و اینک نیز در برهه ای از زمان قرار گرفته است که به مراتب بیشتر از گذشته احتیاج به جانبازی و فداکاری دارد.
پدر و مادر عزیزم ! خداوند از شما راضی باشد. می دانم که ان گونه که بایستی حق شما را ادا نکردم و فرزند خوبی برای شما نبودم که در زندگی زیاد اذیتتان نمودم ، طلب حلالیت می نمایم. من خود را شرمنده درگاه الهی می دانم و اگر توفیق شهادت نصیبم گشت نه به لحاظ لیاقتی بود که داشتم بلکه قطعاً تفضل الهی بوده است. و اگر رحمت خداوند شامل ما نشود ، خود را مستحق شدیدترین عقوبت ها می دانم. از طرفی شرمنده شما هستم نه ان گونه که بایست زحمات شما را جبران نکردم هر چندکه نمی توانستم جبران کنم. انشاءالله که خداوند به شما توفیق صبر و تحمل مرگ مرا عطا نماید و شما نیز از خدا بخواهید که این قربانی را از شما قبول کند.
مادرم ! در شهادت من گریه کن و خوب هم گریه کن که گریه همواره حربه ای در دست شیعه بوده است. بانی این گریه فاطمه زهرا (س) بوده است. اما بدان که نه گریه ای که دشمن را خوش آید. بلکه گریه ای که چون پتک بر مغز منافق و مغز جاهل فرود آید.
پدر و مادرم ! ما این راه را عارفانه برگزیده ایم و همه ارزش انسان در هستی این است که موجودی مختار است و خوشا به حال آنان که خوب انتخاب می کنند.
مادرم ! ما ناکام نمرده ایم اگر مرگ ما قبول و قابل درگاه حق افتد سعید واقعی ما هستیم و انشاءالله که قبول افتد و در کنار حوض کوثر منتظر شما هستم. از خواهرانم نیز طلب عفو می نمایم. خوب می دانم آنگونه که می بایست حق برادری را ادا نکردم و از این جهت خود را مدیون شما می دانم لیکن بدانید که این تقدیر الهی است و امیدوارم شکوه نکنید. سفارشم این است که تقوا و عفاف را پیشه کنید . محجوب و محجب باشید. فرایض دینی تان را خوب بجا آورید و لحظه ای از درس خواندن و کسب علم کوتاهی نکنید. بدانید که شما خانواده شهید هستید و مردم انتظارات دیگری از شما دارند. مبادا موجب رنجش کسی شوید. شما را به تقوای الهی سفارش می کنم. بدانید که عمر دنیا کوتاه است و ناپایدار. سفارشم به برادران پایگاه مقاومت و همه دوستان این است که بیش از پیش سنگر خویش را حفظ کنید. هیچ چیز سبب نشود که سنگر مقدس را ترک کنید.
بدانید که با شهادت هر شهید مسئولیت شما سنگین تر می شود و رسالتتان خطیر . برای خدا کار کنید و به حرف این و آن گوش نکنید که کار برای خدا دلسردی ندارد.
در خاتمه از همه بستگان و آشنایان و دوستان طلب حلالیت می نمایم. اگر کسی از جانب من ناراحتی دارد ، امید است که مرا عفو نماید. ضمناً کتابهایم را برای خواهرانم بگذارید و اموال مختصری که دارم از قبیل ساعت ، رادیو و ... همه را صرف پایگاه مقاومت نوساز نمایید.
سفارش آخر و همه حرف دل من این است که امام ؛ مبادا او را تنها بگذارید.
ای مردم ! به خدا خیر دنیا و آخرت شما در پیروزی از ولایت فقیه است.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار !
محمد آصفی