- پنجشنبه ۴ بهمن ۰۳
- ۲۱:۲۵
شهید علی کوثر گودرزی
نام : علی کوثر
نام خانوادگی : گودرزی
نام پدر : محمدمیرزا
نام مادر : قمر
تاریخ تولد : 1345/04/04
محل تولد : بروجرد
شغل : پاسدار
تاریخ شهادت : 1365/12/08
محل شهادت : شلمچه ، عملیات کربلای ۵
نام گلزار : گلزار بهشت شهدای شهرستان بروحرد
کد ایثارگری : 6531862
زندگینامه
چهارم تیر 1345 ، در روستای قلعه جلدیز از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش محمدمیرزا، بنا بود و مادرش قمر خانه دار. تا دوم متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هشتم اسفند 1365 ، با سمت فرمانده گروهان علی اکبر علیه السلام از گردان امیرالمؤمنین(ع) لشکر ۷ ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف . در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به سینه و ترکش به پا، شهید شد. مزار او در بهشت شهدای شهرستان بروجرد واقع است.
یادی از سردار شهید علی کوثر گودرزی به روایت برادر پاسدار انشالله یگانه محمدی به نویسندگی حاج کاوه گودرزی
از آغاز حمله دشمن بعثی و تاسیس لشکر 7 ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف رزمندگان شهرستان بروجرد حضوری به هنگام و چشم گیر در این لشکر داشته اند .
پاسدار شهید حسن نوابی فرمانده گردان فتح از لشکر 7 ولیعصر بود که در تاریخ 1365/10/30 به فیض عظیم شهادت نائل شد .
ایشان رزمنده ای متقی ، مخلص و با اخلاق و فرمانده ای خود ساخته ، شجاع ، و دلاور بود که یاد و خاطره رشادتها و فداکاریهای ایشان برای همه رزمندگان شهرستان بروجرد و مخصوصا رزمندگان لشکر 7 آشکار است .
همچنین برادر پاسدار شهید علی کوثر گودرزی فرمانده گروهان علی اکبر علیه السلام از گردان امیرالمومنین(ع) لشکر 7 بود که ایثار واز خود گذشتگی ایشان برای رزمندگان بسیج و سپاه مایه مباهات و افتخار است.
برادر پاسدار انشاءاله یگانه محمدی دوست و هم رزم شهیدعلی کوثر گودرزی خاطرات خود را از رشادتهای ایشان در طی سالهای 1361 تا 1365 در عملیات کربلای 5 و نحوه شهادت وی این گونه بیان می کند :
در آخر آبانماه سال 1361 من و علی کوثر در محل قرار گاه گردان زرهی 72 شهید بهشتی با هم آشنا شدیم. هردوی ما بسیجی بودیم و باهم در گردان زرهی 72 در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کردیم . من کمک توپچی تانک بودم علی کوثر هم در تانک دیگری خدمه تانک بود .
در این عملیات علی کوثر دچار موج گرفتگی شدید و قطع انگشت شست و اشاره دست راست شد .
بعداز مدتی بنده به عضویت رسمی سپاه در آمدم علی کوثر هم بعداز مدتی استراحت و درمان به گردان برگشت و پاسدار رسمی شد.
قبل از عملیات والفجر 6 گردان زرهی 72 شهید بهشتی به فرماندهی برادر رزمنده علی اکبر افضل به تیپ ه7 ابالفضل علیه السلام مامور شد.
تیپ 57 قرار بود در منطقه تنگ چزابه (هور شمالی) عملیات کند.
من و علی کوثر هم به این نقطه اعزام شدیم و در عملیات باهم بودیم .
بعداز عملیات والفجر6 شهید افضل به گردان 5 پیاده رفت و فرمانده گردان پیاده تیپ 15 شد.
شهید افضل دارای اخلاق نیکو و در رفتار جاذبه خاصی داشت .
هردوی ما من و علی کوثر باهم به گردان 5 پیاده در هور رفتیم و در پاسگاههای خط مقدم هور مشغول خدمت در خط پدافندی هور شدیم .
در آنجا با سایر برادران رزمنده بروجردی از جمله برادران پاسدار ملک محمد شعبانی ، محمد (گودرزی) کاه وندی و علی احمد محمدیانفر آشنا شدیم .
من و علی کوثر دو دوست صمیمی بودیم هرد وی ما فرمانده دسته گردان کربلا از تیپ 15 بودیم و با هم در عملیات والفجر 8 شرکت کردیم .
علی کوثر از عملیات والفجر مقدماتی تا بعد از عملیات والفجر 8 حدود سه یا چهار بار مجروح شد .
بعداز ادغام تیپ 15 امام حسن مجتبی علیه السلام و تیپ 48 فتح من و برادر پاسدار علی کوثر به گروهان حضرت علی اکبر گردان امیرالمومنین لشکر 7 منتقل شدیم .
من علی کوثر و برادر پاسدار علی احمد محمدیانفر تنها پاسداران بروجردی در این گردان بودیم .
همزمان با حضور ما در گردان علی اکبر برادر پاسدار حسن نوابی فرمانده گردان فتح لشکر 7 بود که بعدها در کربلای 5 به فیض شهادت نائل شد .
همچنین برادران رزمنده سید محمد گودرزی و محمد حسین معطری هم در واحد اطلاعات و عملیات لشکر 7 ولیعصر (عج) بودند .
محمد حسین هم بعدها در کربلای 5 به شهادت رسید.
در زمان عملیات کربلای چهار بنده و علی کوثر فرمانده دو دسته از دسته های گروهان حضرت علی اکبر بودیم.
بعداز شرکت در عملیات کربلای 4 مجددا برای انجام عملیات کربلای پنج در منطقه عمومی شلمچه حاضر شدیم .
در یکی از روزهای سخت عملیات کربلای 5 به تاریخ 1365/12/7 در حین عملیات من مجروح شدم .
برادر علی کوثر من را با گریه داخل آمبولانس جای داد و به به پشت خط منتقل کرد و مجددا خودش به خط مقدم درگیری برگشت .
در همین روز به دلیل فشار بیش از حد دشمن بعثی و مقاومت و حضور مکرر گردان ما در عملیات کربلای 5 تعداد زیادی از فرماندهان و رزمندگان گردان امیرالمومنین به شهادت می رسند .
ازیک گردان نیروی رزمنده تنها تعدای رزمنده به استعداد یک گروهان باقی مانده بود .
از بچه های پاسدار رسمی گردان هم فقط علی کوثر زنده مانده بود .
فرمانده عملیات در میدان حاج سعید نجار نیروهای باقی مانده گردان را جمع و جور می کند و وقتی تعداد نفرات حدود نفرات یک گروهان می شود فرماندهی گروهان حضرت علی اکبر را به برادر پاسدار علی کوثر گودرزی محول می کند.
با تلاش برادر علی کوثر گودرزی گروهان سامان می گیرد و مجددا سازماندهی می شود.
گروهان علی اکبر به فرماندهی علی کوثر گودرزی در سختی روز 1365/12/7 با مقاومت جانانه ای خط را حفظ می کند .
شب فرا می رسد و گروهان جانانه مقاومت می کند .
دقیقا در روز بعداز مجروحیت بنده به تاریخ 1365/12/8 برادر پاسدار علی کوثر گودرزی هم به فیض عظیم شهادت نائل می گردد.
گفتنی است مستند سردار شهید علی کوثر گودرزی به کارگردانی و تهیه کنندگی کبری گودرزی ساخته و بارها از شبکه لرستان پخش شده است.
سردار شهید علی کوثر گودرزی در سن 15 سالگی عازم جبهه های حق علیه باطل شدند و در سن 21 سالگی در شلمچه کربلای 5 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
قسمتی از وصیت نامه شهید :
خدایا دوست دارم جسدم تکه تکه شود بیاد حسین و انصار حسین و تانکهای دشمن جسدم را له کنند بیاد حسین و انصار حسین و سرم را از تن جدا کنند تا در روز قیامت جلوی حسین و انصارش سر بلند باشم.
شادی روح مطهرش صلوات