یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

گفتگویی با خواهر شهیدان شهناز و شیوا وکیلی تجره از شهدای زن شهر سنندج

  • ۰۱:۳۳

شهیده شهناز وکیلی تجره -سنندج

شهناز وکیلی تجره

نام پدر: عبدالحمید

شغل: خانه دار

متاهل با یک فرزند که همراه خودش به شهادت رسید

تاریخ تولد: 10-6-1344 شمسی

محل تولد: سنندج

تاریخ شهادت : 28-10-1365 شمسی

محل شهادت : سنندج

دلیل شهادت : بمباران هوایی توسط صدام لعنتی

گلزار شهدا: سنندج 

گفتگویی با خواهر شهیدان وکیلی تجره از شهدای زن شهر سنندج

شهلا وکیلی تجره خواهر یکی از اعضای خانواده ی وکیلی تجره است که دو خواهر ، خواهر زاده و مادرش را در بمباران هوایی 28 دی ماه سال 65 از دست داده است .

در گفتگو با خبرنگار آفتاب دل گفت : شهناز خواهر بزرگم در 10 شهریور سال 1344 در شهر سنندج متولد گردید مادرم سعادت خانه دار و پدرم عبدالمجید کارمند اداره ی راه و ترابری بود که با کار و تلاش شبانه روزی هزینه اداره زندگیمان را تأمین می کرد دوران کودکی شهناز با بهره مندی از دلسوزی و احساس مسئولیت پدر و مادری سپری می شد با رسیدن به سن مدرسه و طلب علم و دانش به دلیل وضعیت نامناسب مالی و نبود نامناسب امکانات آموزشی از آموختن درس محروم ماند و از زمانی که خود را شناخت مشغول خانه داری بود .

  او دختری عفیف و پاکدامن و پایبند به فرائض و واجبات دینی بود که در سال 1363 به عقد آقای غلامعلی زارعی درآمد و در سال 1365 اولین فرزند آنها پا به عرصه ی وجود نهاد و پایه های زندگی مشترک آنها را مستحکم تر کرد سرانجام یک سال بعد در تاریخ 28/10/1365 در جریان بمباران هوایی رژیم بعثی عراق به همراه مادر39 ساله ام و خواهر 6 ساله ام شیوا و دختر یک ساله ی آنها به نام نینا هدف ترکش بمب قرار گرفتند و به درجه ی رفیع شهادت نائل شدند .

شیوا وکیلی تجره

نام پدر: عبدالمجید

تاریخ تولد: 1-11-1354 شمسی

محل تولد: کردستان - سنندج - سنندج

تاریخ شهادت : 28-10-1365 شمسی

محل شهادت : سنندج

دلیل شهادت : بمباران هوایی 

گلزار شهدا: بهشت محمدی شهر: سنندج 

 https://navideshahed

وی در حالی که بغض گلویش را گرفته بود و به شدت گریه می کرد از خاطرات آن دوران گفت : همه دور هم شادان و خندان نشسته بودیم و با سپری کردن روزگار شب را به روز می رسانیدیم پدرم کارمند اداره ی راه و ترابری بود و آن روز در مأموریت به شهر سقز رفته بود و خواهرم شهناز آن روز به ما زنگ زد و گفت که همراه او به بازار برویم و ما هم رفتیم و ساعت 3 بعداز ظهر بود که شهناز گفت که صاحبخانه ی آنها که آشنای مادرم بود به خواهرم گفته بود که باید حتماٌ به خانه ی ما بیایند و ماهم به آنجا رفتیم در آن هنگام دامادمان به من گفت که همراه او برای خرید میوه با او بروم همینکه چند دقیقه ای از منزل بیرون رفتیم آژیر قرمز به صدا درآمد و در بمباران هوایی سنندج هر کدام از ما دنبال جایی می‌گشتیم تا پناه بگیریم؛ بمب‌ها به صورت خیلی وحشتناک روی مردم شهر می‌بارید؛ و خانه ی آنها که در محله ی پیر محمد سنندج بود و 9 نفر در آنجا بودند کلاٌ شهید شدند و ما هم گریان گریان وقتی که به آنجا رسیدیم دست و پای قطع کرده ی خواهرم و سر قطع شده ی مادرم را از زیر خاک درآوردند در آن لحظه احساس می کردم که خواب می بینم و دست و پای خودم را گم کرده بودم و هراسان و دلهره تمام وجودم را گرفته بود به طوری که تا چندین ماه حالت روانی پیدا کرده بودم.

این حمله برنامه‌ریزی شده نیروی هوایی عراق در حالی صورت پذیرفت که رژیم بعث به خوبی از نبود زیرساخت‌های قابل توجه و یا ادوات و امکانات گسترده نظامی در سنندج با خبر بود و این حمله با تصور ایجاد نارضایتی در مردم و گسترش احساس ناامنی و استیصال در سال‌های پایانی جنگ صورت گرفت.

وی از خاطرات آن زمان از زبان پدرش می گویدکه پدرم می گفت : در سقز با شهناز تلفنی مشغول صحبت کردن بودم که یکدفعه شهناز داد زدم "یا الله همه ی ما مردیم " و پدرم به سرعت خودش را به اینجا رساند اما کار از کار گذشته بود و همه ی اعضای خانواده شهید شدند و چندین سال است که من و پدرم یکه و تنها روزگار را سپری می کردیم و متأسفانه 3 سال پیش پدرم بر اثر سرطان فوت کرده است و من 27 سال زندگی را با غم و تنهایی سپری کردم و گوشه گوشه ی خانه مان یاد و خاطره ی آنهاست که تا عمر دارم نمی توان آنها را فراموش کنم و صدام و رژیم بعثی عراق را حلال نخواهم کرد و جنایت وحشتناک رژیم بعث عراق و آن خاطره ی تلخ را فراموش نخواهم کرد .

آری از روز 28 دی ماه سال 65 می گوییم همان روزی که در شهرمان سنندج ، آلاله های فراوانی پر پر شدند ، روزی که تاریخ کردستان برای همیشه آن را در حافظه اش ثبت و ضبط کرده است .

کدام سنندجی است که روز 28 دی ماه و خاطره ی جانبازی های مردم ایثارگر چهارباغ و پیر محمد و بلوار 28 دی را فراموش کند . در جریان این حمله ی وحشیانه ی دشمن تعداد کثیری از مردان و زنان و جوانان غیور در دفاع از انقلاب اسلامی شربت شهادت نوشیدند .

 

در 28 دی ماه 1365 ، 220 نفر از مردمان کرد سنندج بر اثر بمباران هوایی حکومت بعث عراق به شهادت رسیدند که از این تعداد 90 نفر از آنان زنان و دختران سنندجی بودند ، این روز به عنوان یکی از نمونه‌های مقاومت مردم ایران در تاریخ این مرز و بوم ثبت گردیده است.

منبع: تسنیم 

https://tn.ai/1299457

لعنت بر صدام و مرگ بر آمریکا 

شهدای بمباران سنندج سال ۶۵

شهدای بمباران 28 دی ماه 1365 سنندج به روایت تصویر

https://kurdistan.navideshahed.com

کودک یک ساله 

نینا زارعی

نام پدر: غلام علی

تاریخ تولد: 4-5-1364 شمسی

محل تولد: سنندج

تاریخ شهادت : 28-10-1365 شمسی

محل شهادت : سنندج

دلیل شهادت : بمباران هوایی سنندج توسط صدام لعنتی

گلزار شهدا: بهشت محمدی شهر: سنندج

https://navideshahed.com

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan