یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

طلبه شهید حسن معظمی گودرزی - نهاوند

  • ۱۱:۵۵
طلبه شهید حسن معظمی گودرزی -نهاوند

روحانی شهید:‌ حسن معظمی گودرزی

فرزند: آقا گجر

ولادت:1342/01/02

شهرستان : نهاوند - روستای حاجی آباد

شهادت: 1365/02/09 _ فاو

مزار او در گلزار شهدای روستای شعبان تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

طلبه شهید حسن معظمى گودرزی، در بهار سال 1342 در روستای حاجی آباد از اطراف نهاوند چشم به جهان گشود. پس از طى مراحل کودکى، براى آموزش خواندن و نوشتن وارد دبستان شد و این درس ها را تا دوم دبیرستان ادامه داد. او در مراحل تحصیل همیشه به عنوان دانش آموزى ممتاز مورد توجه معلمان بود و با حسن خلقى که داشت به هم کلاسى هایش علاقه مند بود. به سبب وضعیت اقتصادى خانواده تابستان ها را کارگرى می کرد تا هم براى خانواده اش مفید باشد و هم مخارج شخصى اش را تأمین نماید.
در سال دوم دبیرستان بود که خورشید انقلاب اسلامى از پس ابرهاى حکومت پهلوى درخشیدن گرفت و شهید معظمى به سبب علاقه درونی اش به مسایل دینى، وارد حوزه علمیه شد.

و در همین ایام طلبگی بود که به امر ازدواج مبادرت ورزید و دختری 10 ماهه را به یادگار گذاشت .
در آن برهه از زمان که ایران اسلامى مورد حمله صدامیان قرار گرفته بود، براى افراد فداکارى چون این طلبه ساعى، ماندن در حجرات دشوار به نظر مى رسید، لذا با وجود این که تازه ازدواج کرده بود، ولى همسر و فرزندش را به خداى حفیظ سپرد و خود روانه سرزمین سراسر نور جبهه ها شد. خودش در این باره نوشت: براى آن ها ناراحت نیستم، چون مى دانم که خداوند خود حافظ و کفیل آن هاست و چون به خاطر خدا به جبهه آمده ام، پس هیچ چیز از جمله علاقه به خانواده ما را از آن باز نمى دارد. این دل فقط باید جاى حب و دوستى خدا باشد... .

او در چند مرحله به جبهه اعزام شد. در قصرشیرین، سومار و فاو ؛ در گروه آرپى جى زن ها، جلودار سپاه بیداردلان بود. سرانجام در منطقه فاو، مرغ جانش از زمین رهید و به حیات جاودان نایل گشت.

شهید حسن معظمی گودرزی -نهاوند قسمتى از وصیت نامه شهید:
من به جبهه آمده ام، براى این که جان خود را بفروشم و رضاى خدا را بخرم. آمده ام تا نداى حسین فاطمه علیهما السلام را لبیک گفته و به وظیفه ام عمل نمایم.

منبع: وبسایت افق حوزه

خاطره"

(عکسی با عمامه)

          با ناله کنار لاله می‌سوخت دلم                        شولای شرف به ناله می‌دوخت دلم

          در سایه سرو سربداران شهید                         افکار عمیق عاشقانه آموخت دلم

با بینش و هدف پای در میدان دفاع نهاده بود . آمده بود تا از هراس قلبهای لرزان بکاهد . می‌خواست تا زلال اسلام را بستری گردد در همیشه تاریخ.

خلاصه با خدا معامله کرده بود و دغدغة دین داشت.

به یاد می‌آورم که قبل از شهادتش با هم یک عکس به رسم یادبود گرفتیم . اصرار داشت که عکسی که از او می‌ماند در لباس و هیئت یک مبلغ دین و با عمامه باشد. علتش را خود او اینگونه توضیح می‌داد که :

من دوست دارم اگر شهید شدم عکسی را که با عمامه گرفته‌ام چاپ کنند تا نقش و رسالت روحانیت در عرصه دفاع فراموش نشود.

فرازی از وصیت نامه"

«فلیقاتل فی سبیل الله الذین یشرون الحیوة الدنیا بالاخرة و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجرا عظیما.»      (نساء-74)

من به جبهه آمده‌ام برای این که خود را بفروشم وخدا را بخرم و آمده‌ام تا ندای حسین (علیه السلام) را لبیک گفته باشم و آمده‌ام بنا به وظیفه‌ام که خدا و مسلمان بودنم بر گردنم نهاده، به جبهه آمده‌ام برای این که از امام عزیزم از اسلام و قرآن و مکتب و طریق اهل بیت عصمت و طهارت دفاع کنم. آمده‌ام تا در مقابل کفر و ظلم بایستم و ان‌شاءالله فردای قیامت در پیشگاه خدا و رسول و ائمه اطهار (علیهم السلام) سر افراز و آبرومند باشم. آمده‌ام که انسان بشوم و خود را فدای اسلام کنم و امیدوارم خدای تبارک و تعالی که کم را قبول می‌کند و از گناهان بزرگ می‌گذرد، جهاد مرا هم قبول نماید و این وظیفة هر مسلمان آگاه و آزاده است، امروز که اسلام در خطر است و تمام ابرجنایت‌کاران علیه آن بسیج شده‌اند، به پا خیزند و با جان و مال تا حد توان از اسلام دفاع کنند. امروز انقلاب اسلامی، مردم را بیدار نموده است و همه مظلومان و پاکان رو به اسلام می‌آورند و ملّت و روحانیت ایران موظفند که اسلام حقیقی را با جهاد و علمشان و با استقامت‌شان به دنیا معرفی کنند و اگر کوتاهی کنند در مقابل خدا و رسول و ائمه معصومین و تمامی شهدای راه توحید مسئوول هستند. از تمامی امت به خصوص روحانیت آگاه و بیدار و از پدر و مادر و دوستان و آشنایانم این را می‌خواهم که پشتیبان امام بزرگوار و عزیزمان باشید. او را تنها نگذارید که او فرزند پاک حضرت زهرا (سلام الله علیها) است و اوست که امروز رهبر امت و جانشین ائمه و ولی خدا است. راه او حق، کلام او نور، فکر او درست و عقیدة او روشن و هدف او ولایت و همان پیاده کردن اسلام در سراسر جهان است. او یار مظلومان و مستضعفان است. خدا جان! مرا فدای او کن. خدایا! او را حفظ کن. خدایا! تو را قسم می‌دهم به جان زهرای اطهر که او را از جمیع آفات و بلیات تا ظهور حضرت حجت بن‌الحسن المهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) حفظ و مصون دار. خدایا! تو را به مظلومی مولا علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) یاران او را حفظ کن و به آنان توفیق خدمت گذاری ده. خدایا! دشمنان اسلام را در هر لباس و حزب و گروهی که هستند اگر قابل هدایت هستند، هدایت و گرنه ذلیل و خوار و نابود و رسوایشان گردان. خدایا! ای خدایی که ندای بندگانت را می‌شنوی! ای عزیزم! ای مهربانم! ای خالق! ای رحمان! ای رحیم! ای عطوف! ای عزیز! ای که جانم برای وصل به تو به پرواز در آمده! مرا هزار بار فدای اسلام و معصومین و حضرت امام خمینی کن. من که نتوانستم در دنیا خدمت او برسم تو را به پهلوی شکسته حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) قسمت می‌دهم که مرا در آخرت از او و در جوار خودت و در همسایگی رسولت جدا مگردان. خدایا! مرا بمیران با حالتی که مسلمان و شیعه‌ام و زنده کن به حالتی که مسلمان و شیعه‌ام و مرا در پیشگاه خودت در بین مقربینت قرار داده و سرافرازم نما. خدایا! غیر تو نمی‌خواهم، تو هم برای من جز خودت را قبول نکن. می‌خواهم برای عملیات به خط مقدم برویم و وقت کم است. حرف‌هایم را کوتاه می‌کنم.

خدمت پدر، مادر، همسرم و پدر و مادر همسرم که آنها هم پدر و مادرم هستند و زیاد به گردنم حق دارند و یگانه فرزند پاکم و خواهران و برادرانم و تمام آشنایانم سلام می‌رسانم و امیدوارم که مرا حلال کنند. از تمامی کسانی به گردن من حقی دارند به هر صورت که باشد، طلب عفو و بخشش می‌کنم و امیدوارم که مرا ببخشند. از والدینم طلب عفو می‌کنم و امیدوارم که مرا حلال کنند و اگر فرزند خوبی برای آنها نبوده‌ام، امیدوارم مرا به حضرت زهرا(علیها السلام) ببخشند. پدرم! اگر می‌خواهی رستگار شوی فرزندانت را به جبهه بفرست. امام را تنها نگذار. امروز، روز امتحان است. خدا کند همة ما از امتحان الهی و از مال و جان‌ها که از ما به عمل می‌آید، به خوبی بیرون آییم.

در ضمن از همسر مهربانم که زیاد او را زحمت داده‌ام و در زندگی کوتاه خیلی به خاطر من ناراحتی کشیده است طلب عفو می‌کنم و امیدوارم اگر چه نتوانسته‌ام همسر خوبی برای او باشم؛ ولی بتوانم در پیشگاه خدا با او باشم و خدا هر دوی ما را در کنار عنایاتش در بهشت قرار دهد. صدیقة عزیزم! من همیشه مثل تو دلسوز و مهربان و فداکار ندیده‌ام. خدای تبارک و تعالی تو را در پیشگاه حضرت زهرا (علیها السلام) رو سفید گرداند و تو را از زنان مؤمنه در بهشت برین گرداند. همسرم! من به خاطر خدا به جبهه آمده‌ام گر چه جدایی از تو سخت است؛ ولی به خاطر خدا، آسان و شیرین است و نباید چیزی ما را در جهاد در راه خدا باز دارد. تنها چیزی که از تو می‌خواهم همیشه دعا گوی امام عزیز باش و از خدا بخواه که اسلام را پیروز کند که دعای مظلومان و عزیز از دست‌داده‌ها مستجاب می‌شود. از فاطمه خوب نگهداری کن. او را خوب تربیت کن و اگر توانستی او را به حوزة علمیه بفرست.

در پایان این را بگویم که کسانی که تابع خط رهبر نیستند و در راه خدا جهاد نمی‌کنند و مخالف با اسلام و انقلاب هستند، راضی نیستم که در تشییع جنازه و دفن و نمازم شرکت کنند و امید است خدا همه را به راه راست هدایت کند.

اگر من بر گردن کسی حقی داشته باشم از آن می‌گذرم. هر کسی مخالف با اسلام و امام عزیز وخط سرخ رهبری و شهادت است، روز رستاخیز بر سر پل صراط بر سر راه او می‌ایستم. خدایا! همة ما را هدایت کن آن چنان تا آخرین دم از اسلام و امام دفاع کنیم. خدایا! ما را ببخش.«استغفرالله ربی و اتوب الیه.»

 «والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

منبع: شهدای روحانی استان همدان

حسین گودرزی معظمی

لطفا اگه فیلمی از روحانی شهید حسن معظمی دارید ارسال نمایید با تشکر

سلام علیکم
متاسفانه در سایت ها گشتم فیلمی بود.
مگر خانواده شهید یا بنیاد شهید نهاوند یا استان همدان داشته باشند.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan