- چهارشنبه ۷ دی ۰۱
- ۲۱:۴۴
شهید سیداحمد آل داود
نام پدر: سیدهادی
محل تولد: خور - شهرستان خور و بیابانک ، استان اصفهان
تاریخ تولد: ۱۳۴۳/۰۱/۰۲
شغل: کشاورز
تحصیلات: دیپلم
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۰۲/۱۸
محل شهادت : شلمچه
مزار : گلزار شهدای خور - استان اصفهان
سامانه ملی شهدا https://shohada.org
وصیتنامه شهید سید احمد آل داود
بسم رب الشهداء والصالحین
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا... امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون.
گمان می برید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مردگانند بلکه آنان زنده اند و نزد خدای خویش روزی داده می شوند.
با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی امید مستضعفین قلب محرومین اینجانب سید احمد آل داود وصیت می نمایم که اگر شهادت نصیب من شد و به لقاءا... پیوستم از شما پدر و مادر عزیزم می خواهم که برای من و بنده ناقابل خدا و فرزند کوچک خودتان گریه نکنید زیرا که بنده با شوق و اشتیاق فراوان به مکان جنگ بین حق و باطل که همیشه مشاهده کرده اید که پیروز شده است و ما همه بخاطر اسلام می رویم و کشته می شویم و یا می کشیم و یا هر دو حال پیروز می شویم.
پدرم درود برتو که چون ابراهیم فرزند را به فرمان خدای بزرگ به قربانگاه فرستادید بدان و آگاه باشی که اسماعیلت هرگز از فرمان باری تعالی سر باز نمی زند و مرگ در راه خدا را بجز سعادت نمی داند و زندگی را جز جهاد در راه عقیدهی درست نمی داند و شهادت را از بهترین نعمتهای خداوند می داند.
مادر عزیزم که عزیزترین عزیزها هستی و بعد از خدا مهربانترین مهربانها، من به وجود تو افتخار می کنم که در نزد تو اینچنین تربیت شدم که توانستم در هنگام جوانی خدمت ناچیزی به اسلام بکنم وچنان مرا تربیت کردی که پای خود را جای پای علی اکبر بگذارم که چه کشته شوم یا سالم باشم برای تو افتخار است.
ای برادران عزیزم پیوسته در راه پیشبرد اسلام عزیز به رهبری امام خمینی بکوشید و تمامی قوانین اسلام را انجام دهید و سخنان امام را به جان و دل پذیرا باشید چون زمان، زمان حسین(ع) و روزها نیز هر کدام عاشورا است.
و تو ای خواهر حجاب و عفت و پاکدامنی را بیش از هر چیز مورد اهمیت قرار بده چون حجاب تو مشت محکمی به دهان یاوه گویان است.
ودیگر خواهشی که دارم در فکر دفن کردن من نباشید اگر مکان دارد که کنار قبر شهید وهب علیخانی و مهدی فرخ خاکم کنید و اگر امکان ندارد هرکجا باشد مانعی ندارد. شهادت در راه خدا برای من از عسل شیرین تر است چون که شهداء شمع محفل تاریخ بشریتاند. در درجه اول امیدوارم که پیروز برگردیم ودر راه پیروزی اگر شهادت نصیبم شد چه بهتر.
والسلام علیکم ورحمه ا... وبرکاته
دوستانم راه مرا ادامه دهید.
سید احمد آل داود
منبع : وصیت نامه شهدای عزیزمون در شهرستان خور
یادواره شهدای کارگر خور و بیابانک +عکس
خاطره ای از شهید سید احمد آلداوود
این جنگ از الطاف خفیه ی الهی است.
خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند و در این قافله نور، جان و سر باختند. امام خمینی (ره)
به خاطر سیادتش از احترام خاصی برخوردار بود کم حرف و بیشتر در حال سکوت بود . پهلوان سنگر ما ، پرکار و زرنگ و چابک بود .
توانایی سه مرد را در هنگام کارکردن داشت مردانه سنگر حفر می کرد جدی بود و گزیده گو . ضرب المثلهای محلی را می دانست در شجاعت و شهامت نظیر نداشت. در برابر دشمن نترس بود و بی باک ، دل به دریا زده بود و توکل به خدا داشت .
وقتی که شهردار سنگر بود احساس مسئولیت می کرد و کارهای سنگر را مرتب و منظم انجام می داد . چای درست می کرد و لیوان های پر از چای را به همرزمان تعارف می نمود قبل و بعد از نگهبانی نیم لیوانی چای می نوشید. هرکس که چای دوست داشت بیشتر با سید احمد اخوت داشت . در جلسات قرآنی شرکت می کرد و اهل دعا و توسل و نماز بود. معتقد به احکام و مسائل دینی و شرعی بود. وقتی در مسیر عملیات بیت المقدس (مرحله اول) با هم بودیم دستهایمان در دست یکدیگر گذاشته بودیم . او ذکر خدا بر لب داشت . وقتی من خسته می شدم کمکم می کرد و اسلحه مرا حمل می نمود .
شبی در موقعیت ائمه (ع) خواب از سرم پریده بود و غرق در افکار خود بودم که صدایی شنیدم در گوشه ای تاریک دور از چادر مشغول عبادت راز و نیاز بود، آهسته نزدیک شدم دیدم که خاضعانه با خدا نجوا می کرد و می گفت: خدایا مرا یک لحظه به خود وا مگذار.
در منطقه شلمچه در شرق بصره ، شجاعانه جنگید و دشمن را به زانو در آورده بود. وی با عده ای از همرزمانش به شهادت نائل گردیدند و تقدیر بر آن شد که بعد از سیزده سال پیکر او در زمان تفحص شهدا شناسایی و در گلزار شهدای خور وبیابانک به خاک سپرده شود.
روحش شاد وراهش پر رهرو باد ........
شهیدان کوکب رخشان عشقند زلال چشمه ی جوشان عشقند
به باغ پر گل و سبز بهاری گل خوش بوی عطر افشان عشقند
+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم اسفند ۱۳۸۹ توسط محمود مقیمی