- يكشنبه ۲۳ تیر ۰۴
- ۱۱:۴۹
شهید جانعلی مشیری اصل
شهدا را فراموش نکنیم
شهید جانعلی مشیری اصل
شهید نورالدین حدادی قرقیه
نام پدر: حسین
شغل : کادر ارتش
تاریخ تولد: 25-10-1340 شمسی
محل تولد: خرم آباد- زاغه - پل هرو
تاریخ شهادت : 4-1-1361 شمسی
محل شهادت : دشت عباس
دلیل شهادت : اصابت ترکش دشمن
گلزار شهدا: گلزار شهدای زاغه شهر: خرم آباد - استان لرستان
بیست و پنجم دی ۱۳۴۰، در روستای هرو از توابع زاغه شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش حسین و مادرش عالم نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان گروهبان یکم ارتش در جبهه حضور یافت. چهارم فروردین ۱۳۶۱، در دشت عباس توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در روستای زاغه تابعه شهرستان خرم آباد واقع است.
زندگینامه شهید علی محمودی
سعید(علی) محمودی، فرزند مهدی به تاریخ یکم فروردین ۱۳۴۴ در شهرستان الیگودرز متولد شد. سعید علی رغم آن که به سال ۱۳۶۲در رشته مهندسی متالوژی دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد ،جبهه های نبرد با متجاوزان بعثی را از نظر دور نداشت و سرانجام در چهارم فروردین 1367 طی عملیات بیت المقدس 4 در منطقه شاخ شمیران، پای بر بساطِ «عند ربهم یرزقون» نهاد و به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
خاطره خداحافظی دانشجوی شهید علی محمودی از پدر و مادرش قبل از اعزام به جبهه در شهرستان الیگودرز
ساعت ۹ صبح بود کم کم خود را آماده برای حرکت می کردم و کمی دست پاچه شده بودم چون وقتی نمانده بود بی اختیار چند بار از این طرف اتاق به آن طرف اتاق رفتم. فکر می کنم آخرین وداع را با همه کس و همه چیز حتی با کلیه اتاقها کردم. مادرم را یک لحظه مشاهده کردم که چون کوه استوار ایستاده بود و کوچکترین ناراحتی به خود راه نمی داد. چند بار سوال کردم که آیا فلان چیز زیرپوش و حوله وغیره را گذاشته که مادرم با تاملی کلمه آری را بر زبان جاری می کرد.
بعد از سم سم کردن کفش هایم را پوشیدم و مادرم را دیدم که چادرش را بر سر می کند هان پس تو دیگر کجا می آیی و با همان صبر و حوصله همیشگی گفت من هم می آیم تا بسیج بعد دست مسعود کوچولو را گرفت و پشت سر ما به راه افتاد. به دکان که رسیدیم با دربهای قفل زده دکان روبرور شدم کمی ناراحت شدم و به مادرم گفتم حال که پدرم در دکان نیست تو بجای من از ایشان خداحافظی بگیر و بعد به طرف بسیج حرکت کردیم و چون ماشین هنوز آماده نشده بود از مادرم خواهش کردم که به خانه برگردد اول قبول نمی کرد و بعد از چند خواهش ازجانب من قبول کرد که برگردد و شروع کرد به خواندن آیة الکرسی. همان دعای خیری را که منتظر آن بودم و چون همیشه در بدرقه این آیه را قرائت می کرد و زیر لب در حالی که از او دور می شدم می گفت خدا حفظتان کند.
خدایا! چقدر این لحظات این لحظات جدائی سریع گذشت که اصلاً متوجه نشدم و به قول برادر منوری این لحظات عرفانی است و در یک چشم به هم زدن خواهد گذشت.
سوار مینی بوس شدم و ماشین در شرف حرکت بود که یکی از بچه ها گفت محمودی محمودی پدرت آمده! خیلی سریع از ماشین پایین آمدم و به طرف پدر رفتم و با چهره معصومش برخورد کردم که با صدای آرام گفت: می خواهی بروی؟ گفتم: بله و انشاء الله به زودی بر خواهم گشت و صورت یکدیگر را بوسیدیم و خداحافظی کردیم.
شهید حسن غفرانی
فرزند : حسین
تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۰۱/۰۳
محل شهادت : منطقه پدافندی زبیدات عراق
محل دفن : گلزار شهدای شهرستان خرم آباد
نهم مرداد۱۳۴۱، در روستای سراب تل از توابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش حسین، خوار و بارفروش بود و مادرش عزت ، خانه دار. تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سوم فروردین۱۳۶۲، با سمت فرمانده دسته در منطقه پدافندی زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. مزار او در بهشت رضای زادگاهش واقع است.
سایت یاد امام و شهدا
بانوی شهیده نصرت بنان
نام پدر: علی اکبر
شغل: خانه دار
تاریخ تولد: 7-2-1325 شمسی
محل تولد: بروجرد
تاریخ شهادت : ۱۳۶۷/۰۱/۰۹ شمسی
محل شهادت : خرم آباد
دلیل شهادت : بمباران هوایی خرم آباد -خیابان شریعتی
محل خاکسپاری : بهشت رضای شهرستان خرم آباد
هشتم اردیبهشت ۱۳۲۵، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش علی اکبر ، خواربارفروش بود و مادرش عصمت نام داشت. خانه دار بود. ازدواج کرد و صاحب سه پسر و یک دختر شد. نهم فروردین ۱۳۶۷، در بمباران هوایی خرم آباد توسط هواپیماهای جنگی دشمن بعثی به شهادت رسید. مزار او در بهشت رضای همان شهرستان قرار دارد. سه پسرش محسن، غلامعباس و محمدرضا خدمتی نیز به همراه او به شهادت رسیده اند.
پدرش علی اکبر بنان هم در همان بمباران به شهادت رسیده است.
خاطرات همسر و عکس پدر و فرزندانش در ادامه مطلب
شهید ایرج رحمتیان
فرزند : علی
تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۰۱/۰۴
محل شهادت : رقابیه
مزار: گلزار شهدای شهرستان خرم آباد - قبرستان خضر
یکم فروردین ۱۳۳۸، در روستای ویسیان از توابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش علی، باغبان بود و مادرش زرین تاج نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. چهارم فروردین ۱۳۶۱، در رقابیه بر اثر اصابت ترکش به شکم و پا، شهید شد. مزار او در شهرستان زادگاهش واقع است. برادرش کورش رحمتیان نیز شهید شده است.
شهید عیدی ابدالی پور (شهدای دانش آموز)
فرزند : صیدعلی
تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۰۱/۱۱
محل شهادت : تپه دوقلو ( بستان)
مزار: گلزار شهدای بهشت رضا(ع) فاز۱ -خرم آباد استان لرستان
پانزدهم شهریور ۱۳۴۷، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش صیدعلی، کشاورزی می کرد و مادرش سنگین نام داشت. تا چهارم ابتدایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. یازدهم فروردین ۱۳۶۲، در تپه دوقلو توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر و پای چپ، شهید شد. مزار او در بهشت رضای زادگاهش واقع است.
سایت یاد امام و شهدا ، نوید شاهد
زندگینامه شهید
شهید در سال ۱۳۴۷ در یکی از روستاهای الشتر در خانواده ای مستضعف متولد شد و در سال1355 در محله اسدآبادی شروع به درس خواندن کرد ولی براثر فشار مالی و سنگینی هزینه خانواده نتوانست ادامه تحصیل دهد و مجبور به ترک تحصیل شد و به کارگری مشغول شد. دارای اخلاقی خوش و پسندیده بود و بارزترین صفت او این بود که هیچگاه ضعف و سستی به خود راه نمیداد و همیشه گوش به فرامین امام می داد . در مواقعی با سید نعمت الله موسوی همگام می شد در فعالیتهای ضد رژیم و در تظاهرات حضور داشت و در سنگر مساجد و حضور در جبهه ها تا زمان شهادت و می گفت ما وظیفه فرمانبرداری از امام امت را داریم.
از طریق بسیج به جبهه اعزام شد و به خرمشهر و دیگر مناطق رقابیه (تپه دو قلو جنگل امقر) نیز رفته است. برادر شهید که خود پاسدار در منطقه بوده است می گوید بعد از شنیدن خبر شهادت برادر به محل شهادت رفتم و از نزدیک پیکر شهید را مشاهده کردم که به وسیله خمپاره تقریبا تمام آن از بین رفته بود و باقی مانده پیکر مطهرش را به پشت جبهه منتقل کردم. محل دفن این شهید بهشت رضا خرم آباد می باشد .
شهید «اصغر زیودار» به روایت همرزمش
همرزم شهید «اصغر زیودار» در خاطرات خود آورده است: اصغر قبل از شهادتش حال عجیبی پیدا کرده بود و اصلا نمیشد او را زمینی حس کرد. به چهره و چشمانش نگاه کردم، دیدم ایشان اوج گرفته است.
به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید اصغر زیودار یکم خرداد سال ۱۳۴۵، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش علی و مادرش زرین طلا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند و سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
وی سیزدهم فروردین سال ۱۳۶۵، در دربندیخان عراق بر اثر اصابت ترکش دشمن به شهادت رسید. پیکرش هشت سال در منطقه بر جا ماند و بیست و نهم مهر سال ۱۳۷۳، پس از تفحص در گلزار شهدای شهرستان خرم آباد به خاک سپرده شد.
برادرش رسول نیز به شهادت رسیده است.
خاطرات همرزم شهید «اصغر زیودار»
شهید محمدرضا قاسمی
نام پدر: حسن
شغل : سرباز
تاریخ تولد: 28-9-1342 شمسی
محل تولد: اهواز
تاریخ شهادت : 7-1-1362 شمسی
محل شهادت : شرهانی
دلیل شهادت : اصابت گلوله تک تیرانداز دشمن بعثی
مزار : گلزار شهدای اهواز - استان خوزستان
«شهید محمدرضا قاسمی» فردی از جنس ایثار و عشق ولایت
شهید علیرضا شهبازی
نام پدر: شکراله
شغل(ها): امور تربیتی (کاردانی)
تاریخ تولد: 25-8-1337 شمسی
محل تولد: نهاوند
تاریخ شهادت : 3-1-1361 شمسی
محل شهادت : عملیات فتح المبین
دلیل شهادت : درگیری با دشمن بعثی
گلزار شهدا: گلزار شهدای امامزاده محمد شهر نهاوند
۱۷ ساله بود که مبارزات مردم ایران برعلیه حکومت پهلوی به مرحله ی حساس وتعیین کننده رسیده بود.سیل مردم معترض وناراضی می رفت تا چون دریایی عظیم وپرخروش بنیان ,ستم وستمگری را برای همیشه از سرزمین کهن ایران برکند.
علیرضا که در خانواده ای مذهبی رشد کرده بود از دوران کودکی از حکومت پهلوی و کارهای ضد اسلامی آن متنفر بود. وقتی به سن نوجوانی رسید خوشحالی اش بیشتر شد . در این دوران هم می توانست بیشتر کارکند و کمک خانواده اش باشد, هم هسته های مقاومت مردمی و گروه های مبارز او را به عنوان یک مبارز می پذیرفتند.
با تلاش ومبارزات بی امان سیل خروشان مردمی که علیرضا شهبازی نیز قطره ای از آن بود, حکومت شاه که نماد بی دینی, فساد ,ظلم وعقب ماندگی بود, برای همیشه از ایران برچیده شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و فرمان امام خمینی(ره) به تشکیل بسیج , علیرضا شهبازی به این نهاد پیوست تا با تلاش وهمکاری همرزمانش آرامش وامنیت را برای مردم برقرار سازند. قبل از آن او با اتمام تحصیلاتش وارد آموزش وپرورش شده بود اما عشق به فداکاری در راه امام خمینی باعث شد وارد بسیج شود.
درطول خدمتش در بسیج تلاش زیادی به عمل آورد تا با دستگیری ضدانقلاب وعوامل بیگانه ای که سعی در ایجاد نا آرامی ومزاحمت برای مردم داشتند, فضای آرامی را برای مردم ایجادکند.
بعداز مدتی وبا شروع جنگ تحمیلی عراق که از طرف قدرتهای زورگو مامور شده بود تا انقلاب اسلامی را به نابودی بکشاند,اوعازم جبهه شد ومردانه در مقابل متجاوزین ایستادگی کرد. علیرضا معتقد بود حضور در جنگ تحمیلی لبیکی است که شیعیان امام حسین(ع)بعد از 1400سال به درخواست کمک آن حضرت می دهندو فرزندش امام خمینی را در مقابل یزیدیان زمان یاری می کنند.
علیرضا مدت زمانی را که در جبهه بود,در لشکر27محمدرسول الله(ص)حضور داشت.اوکه در روزهای اول حضورش به عنوان یک رزمنده ساده به جبهه آمده بود ,طولی نکشید که یکی از فرماندهان شاخص گردان عملیاتی در این لشکر شد.
هرجا مشکل غیر قابل حلی بود,فرماندهان سراغ علیرضا شهبازی را می گرفتند.برای او هیچ مشکلی غیرقابل حل نبود.با شجاعت مثال زدنی و ایمان قوی که داشت از عهده ی تمام ماموریتهایی که به او واگذار می شد بر می آمد.
گذر روزهای دوران افتخار آمیز دفاع مقدس به فروردین ماه سال 1361رسیده بود و فرماندهان ایران طرح عملیات بزرگی را آماده کرده بودند تا با اجرای آن صدها کیلومتر مربع از خاک خوزستان عزیز را از وجود اشغالگران پاک کنند.
عملیات فتح المبین که کارشناسان نظامی دنیا از آن به عنوان اولین معجزه نیروهای مردمی ایران در جنگ هشت ساله یاد می کنند ,آغاز شده بود وعلیرضا شهبازی با هدایت و فرماندهی گردان مالک اشتر مثل صاعقه در تعقیب بی امان اشغالگران بود.
اودراین عملیات با انجام صددرصد ماموریت خود حماسه ی ماندگاری در تاریخ افتخار آمیز حضورش در جبهه به یادگار گذاشت و به درجه والای شهادت رسید.
وصیت نامه شهید علیرضا شهبازی
شهید روح الدین پورنصیر به اسم شهید نماز معروف است چون در ...