- دوشنبه ۳۰ مهر ۰۳
- ۱۰:۳۴
شهدا را فراموش نکنیم
شهید علی امیری
فرزند : محمدعلی
تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۰۴/۲۱
محل شهادت : شلمچه
محل دفن : روستای امیر – الشتر - استان لرستان
یکم فروردین ۱۳۴۴، در روستای امیر از توابع شهرستان الشتر به دنیا آمد. پدرش محمدعلی و مادرش نصرت خانم نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. خیاط بود. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و یکم تیر ۱۳۶۶، با سمت تک تیرانداز در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در روستای زادگاهش واقع است.
شهید نصیر میردریکوند
پدر: عبدالعلی
تاریخ تولد: 1346/06/28
تاریخ شهادت: 1367/04/21
محل تولد: خرم آباد - لرستان
نوع اعزام: سرباز ارتش
محل شهادت: نهرعنبر - دهلران
محل دفن: جاویدالاثر - خرم آباد - روستای ماسور
شهید جاویدالاثر «خدارحم عیسوند»
«خدارحم عیسوند» در روستای «مشکگ» از توابع شهرستان «الیگودرز» به دنیا آمد. وی با تلاش و کوشش فراوان توانست تا مقطع ابتدایی تحصیل را ادامه دهد و پس از آن در کنار خانواده برای تأمین معاش بازوی توانمندی شد برای پدر و همراهی دلسوز و مهربانی شد برای مادر.
خدارحم لباس مقدس سربازی را پوشید و به جمع ارتشیان بیگانهستیز در لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه پیوست و از همان روزهای نخست خدمت، راهی مناطق نبرد حق علیه باطل شد. وی در منطقه عملیاتی «سرپلذهاب» در عملیات «مرصاد» در نبرد با دشمن مردانه ایستاد و در ۳۱ تیرماه سال ۶۷ بر اثر بمباران هوایی دشمن به شهادت رسید و پیکرش از دید همرزمانش پنهان و نام زیبایش در دفتر جاویدالاثرهای انقلاب اسلامی به ثبت رسید.
شهید جاویدالاثر «رسول نامداری»
«رسول نامداری» از جمع آن کاروانی بود که سال ۱۳۴۵ رویش را در روستای «دهنوآلیگر» از توابع «بربرود» الیگودرز به جهان گشود.
چهار سال بیشتر نداشت که داغ سنگین بیمادری بر قلب مهربانش نشست و دستهای سرد مادر را بر گونههایش لمس کرد. از کودکی در کنار پدر به آداب مسلمانی تربیت شد و محبت اهل بیت (ع) در رگ و جانش نشست.
کودکی را با همه سختیها و نامهربانی روزگار پشت سر نهاد و برای آموختن راهی دبستان روستا شد. سپس به «الیگودرز» مهاجرت کرد تا در مسیر آموختن به پیش رود.
فرارسیدن ایام خدمت وظیفه، «رسول» را بر آن داشت تا برای حفاظت از مرزهای کشور اسلامی ایران، لباس مقدس سربازی را به تن کند و پس از طی آموزشهای نظامی به جمع دلاورمردان غیور ارتش حزبالله در لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه بپیوندد و در مرزهای غربی کشور در کیان ایران اسلامی دفاع کند.
توطئه استکبار جهانی با سرکردگی فریبخوردگان مزدور و وطنفروشان منافق باعث شد که بخشی از مناطق غرب کشور برای چند روزی به صحنه تاخت و تاز منافقان از خدا بیخبر شود. با رقم خوردن عملیات باشکوه «مرصاد»، «رسول» هم به خط مقدم مبارزه رفت و در «گیلانغرب» آمال و آرزوهای شیطانی سربازان شیطان را به سراب بدل کرد.
وی ۳۱ تیرماه سال ۶۷ در حالیکه عاشقانه از انقلاب اسلام دفاع میکرد، شهید شد و راه کوی دوست را در پیش گرفت و بعد از آن دیگر کسی نشانی از وی نیافت.
شهید جاویدالاثر «اکبر مولوی»
در اولین روز از زمستان سال ۱۳۴۷ وجود «اکبر» در میان خانواده، بهاری دیگر را به همراه آورد. وی اولین غنچهای بود که در گلستان عشق رویید و با عطر دلانگیزش رونقی به کاشانه کوچک خانواده داد.
«اکبر» درآمد ناچیز خود را در خانواده خرج میکرد و با خرید هدیه برای برادر و خواهرهای کوچک خود، همیشه گل خنده را بر لبهای آنها مینشاند. خود اهل نماز و روزه بود و به آنها نیز سفارش میکرد که توجه کنند تا هیچگاه مشغلههای دنیایی آنان را از یاد خدا غافل نکند، همانگونه که خود به بزرگترها علیالخصوص پدر و مادرش احترام میگذاشت و با آنها مهربانی میکرد، از دیگران نیز میخواست احترام به بزرگترها را فراموش نکنند.
گذشت زمان از وی جوانی برومند و دوستدار دین و میهن ساخت و به عزم مبارزه با دشمن متجاوز، لباس مقدس سربازی را به تن کرد و در جمع ارتش حزبالله به انجام وظیفه مقدس جهاد پرداخت.
«اکبر» در عملیات «مرصاد» بهعنوان سرباز یکم به صف روباهصفتان منافق هجوم برد و در یک نبرد جانانه در ۳۱ تیرماه سال ۶۷ گل وجودش پرپر شد و با پرواز روح بلندش، دیگر نشانی از وی بهدست نیامد.
شهید جاویدالاثر «عبدالله هفت سواران»
«عبدالله» سال ۱۳۴۵ در روستای «آب باریک سفلی» از توابع «الیگودرز» بر مرکب حیات نشست و به خاکیان پیوست و درس انسانیت و اجتماعی بودن را یکی پس از دیگری آموخت و در دبستان روستا نشانی زیبا از خود بهجای گذاشت.
«عبدالله» که درس مسلمان زیستن را بهخوبی فرا گرفته بود، برای کمک به پدر پیر خود، قید ادامه تحصیل را زد و تصمیم گرفت تا با کار کردن در زمین کشاورزی، در تأمین معاش، مددکار خانواده خود باشد.
آنگاه که در جمع جوانان نشست، بنیاد خانواده را پی ریخت و به هدیهای از جانب خدای مهربان، صاحب فرزندی از آن وصلت شد. سال ۱۳۶۶ بود که لباس مقدس سربازی را به تن کرد و در ارتش همیشه بیدار این مرز و بوم به دفاع از خاک وطن شتافت و سرانجام ۳۱ تیرماه سال ۶۷ در منطقه «کوشک» اهواز در حالیکه به حراست از کشور اسلامی ایران مشغول بود، به فیض عظمای شهادت نایل آمد و لباس رزم خود را بهعنوان کفن انتخاب کرد تا در روز محشر نشانی از فداکاری و ایثار وی در دفاع از دین و حریم مقدس آن باشد.
جوانی که به گفته آیتالله بهاءالدینی یار امام زمان (عج) شد
شهید «جلال افشار» از طلاب وارسته و شاگرد مخصوص آیتالله بهاء الدینی بود. ایشان فرموده بودند، «امام زمان (عج) از من یک یار خواسته بود و من «جلال افشار» را معرفی کردم!» بارها شنیده بودیم که میفرمودند، از مزار جلال نور خاصی به سوی آسمان صاعد است!
جلال تابستان ۱۳۳۵ در یکى از محلّههاى اصفهان دیده به جهان گشود. وی از پاسداران و مسئولان عقیدتی سپاه اصفهان بود. سال ۱۳۵۸ ازدواج نمود و ثمره این ازدواج دختری بود که در دوران طفولیت پدر را از دست داد.
جلال در تاریخ ۱۳۶۱/۴/۲۴ در عملیات رمضان با زبان روزه و درحالیکه ذکر اذان بر لبش بود، از ناحیه پهلو مورد اصابت ترکش دشمن قرار گرفت و آسمانی شد. متن زیر وصیتنامهی این شهید است.
شهید میرحسین حیدری
نام پدر: رحم خدا
تاریخ تولد: 19-11-1343 شمسی
محل تولد: خرم آباد
تاریخ شهادت : 26-4-1361 شمسی
محل شهادت : شلمچه
گلزار شهدا: بهشت رضا فاز 1 شهر:خرم آباد -لرستان
نوزدهم بهمن ۱۳۴۳، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش رحم خدا و مادرش مریم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و ششم تیر ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به دست و پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
🌸قطعه ای از وصیتنامه
سردار شهید فرمانده دلاور
سید محمدرضا موسوی شاهرخی
🌷برادر و مادرم !
کمکم دارم به میدان نبرد نزدیک میشوم و قلبم آرزوی شهادت میکند. تنها چیزی که میتواند گلوی مرا سیراب کند شهادت است و من شهادت را با آغوش باز استقبال میکنم .
شهادت برایم از عسل شیرینتر است.
تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۴/۳
محل شهادت:شمال_غرب - ارتفاعات سرو
مزار: پلدختر گلزار شهدای ولیعصر
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فرزند : حیدرآقا
تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۰۴/۰۳
محل شهادت : دیواندره
مزار : گلزار شهدای ناصرالدین - دورود - استان لرستان
پنجم مرداد ۱۳۲۲، در شهرستان دورود به دنیا آمد. پدرش حیدرآقا (وفات۱۳۴۰) کشاورز بود و مادرش جواهر خانه دار بود. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. پاسدار بود. سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد و صاحب چهار پسر شد. سوم تیر ۱۳۶۶، در دیواندره هنگام درگیری با گروهک های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.
خاطره شهادت :
شهید ابراهیم قائدرحمت
خاطره شهادت شهدای این حادثه در این مطلب آمده است :
درود خدا قوت برادر بزرگوار و ولایی روح پدر تان شاد و قرین ...