یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

میلاد حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و روز پدر مبارک باد

  • ۰۲:۰۴

علی ولی الله - روز پدر

میلاد با سعادت امیر المؤمنین حضرت علی علیه السلام بر همه شما عزیزان مخصوصا بر فرزندان عزیز شهدا مبارک باد 

سر چشمه عشق با علی(ع) آمده است   

گل کرده بهشت تا علی(ع) آمده است

شد کعبه حرمخانه میلاد علی(ع)   

کز کعبه صدای یا علی(ع) آمده است

سیزده رجب، خجسته سالروز میلاد با سعادت مولی الموحدین امیرالمومنین، حضرت علی علیه السلام، مظهر علم و عزت و عدالت و عبادت و قضاوت و سخاوت و شجاعت است که ظهور و عروجش، در خانه خدا بود و پرورش یافته در دامان پاک نبی خدا، و در همه عرصه زندگانی پر بار خود جز در راه خدا گام ننهاد و همواره پیروان خویش را نیز به این راه فرا خواند. آنحضرت با پرورش فرزندانی شایسته در مکتب حریت و انسانیت نیز، برترین الگوها را برای پدران جهان ترسیم کرده است. 

 فرخنده زاد روز یگانه مولود کعبه و روز پدر را با گرامیداشت یاد و خاطره شهدا و پدران آسمانی، صمیمانه به همه بزرگان و پدران بزرگوار تبریک و تهنیت عرض نموده و برای همه مخاطبین عزیز سعادت و سلامت و سربلندی از درگاه خداوند متعال آرزو می کنیم. 

شهید مدافع حرم ، جاویدالاثر حبیب الله شیری جعفرزاده

  • ۰۰:۲۴

شهید حبیب الله شیری جعفرزاده

شهید مدافع حرم حبیب الله شیری جعفرزاده از شهدای گرانقدر مدافع حرم اند که در منطقه ی خانطومان به درجه ی رفیع شهادت نائل شدند ولی هنوز پیکر مطهر ایشان به میهن اسلامی بازنگشته است. زینبِ عزیز حافظ کل قرآن است و یادگار شهید ، که از سن ۴ سالگی به حفظ قرآن کریم مشغول شد و هم اکنون ۹ سال دارد. در این قسمت از مستند مهمان خانه ی باصفایِ شهید بودیم و "جوانه هایِ نور" را با هم نشینی با همسر گرانقدر شهید و یادگار ایشان تهیه نمودیم.

دیدار سردار سلیمانی با خانواده شهید حبیب اله شیری

دختر شهید حبیب الله شیری

سردار شهید محمدرضا زارع الوانی ، شهید مدافع حرم از همدان‌

  • ۰۲:۴۲

شهید محمدرضا زارع الوانی -شهدای همدان

تاریخ تولد:1361/1/2

تاریخ شهادت:1395/7/7

محل شهادت:سوریه

نحوه شهادت : اصابت گلوله به پهلو

درجه : سرهنگ پاسدار

خاطره ای از شهید مدافع حرم محمدرضا الوانی 

در سال‌های دهه ۸۰ بود که ۶ نفر پاسدارِ دانشکده افسری رو به یگانِ ما معرفی کردند ، بنده هم بر حسب وظیفه و همچنین دستور فرمانده و نیاز واحدهای پایین دستی به نیرو مشغول‌ بررسی و معرفیِ این بزرگواران به واحدهای محتلف بودم که شهید الوانی گفتند من رو فعلا به جائی معرفی نکنید، پرسیدم چرا؟ گفتند یگان صابرین منو انتخاب کرده و الان فقط موافقت فرمانده رو می خوام بگیرم که از اینجا منتقل بشم ( بر اساس قانون چون ایشان از ابتدا برای یگان آموزشی گزینش شده بود میبایست با موافقت یگانِ مبدا منتقل میشدن)، بعد ادامه داد و گفت : اینجا یگانِ آموزشیه و من دوست دارم در یگانِ عملیاتی خدمت کنم‌ حدود یک ماهی طول کشید تا محمدرضا الوانی با اصرارِ زیاد موافقت فرمانده رو گرفت و به یگان ویژه صابرین منتقل شد( این در حالی بود که تو اون مقطع زمانی بعضی از نیروها تلاش می کردند که در یگانِ آموزشی که راحت تر از یگانِ عملیاتی هست خدمت کنند. )

چهره نورانی با حجب و حیا ، مخلص و در عین حال مصمم و با اراده شهید الوانی رو هیچ گاه فراموش نمیکنم، دغدغه مندی. تکلیف محوری، اطاعت پذیری، به استقبال خطر رفتن و پذیرفتن ماموریت های سخت و خطرناک از خصوصیات و ویژگی های این شهید عزیز بود(دقیقا مثل شهدای دفاع مقدس)

 سردار محمدرضا الوانی در مهرماه سال ۱۳۹۵ در سوریه به شهادت رسید

روحش شاد و یادش گرامی 🌹

این زندگی قشنگ من مال شما

  • ۰۰:۰۶

این زندگی قشنگ من مال شما

این زندگی قشنگ من مال شما 

ایام سپید رنگ من مال شما 

بابای همیشه خوب من را بدهید 

این سهمیه های جنگ من مال شما 

تقدیم به همه فرزندان عزیز شهدا 

زندگی بدون حضور پدر (درد دل یک فرزند شهید)

  • ۰۱:۴۴

تشییع شهدای مدافع امنیت در اصفهان

زندگی بدون حضور پدر(درد و دل یک فرزند شهید)

هرچی فکرمیکنم چیزی از چهره پدرم یادم نمیاد،آخه هیچ وقت نتونستم ببینمش.ازوقتی چشمم به این دنیای پراز دروغ و ریا بازشد و تونستم حرف بزنم مدام از مادرم میپرسیدم((بابام کجاست؟کی میاد؟))،همیشه و از همه یه جواب میشنیدم((بابات رفته پیش خدا...)).همیشه توی افکار کودکی با خودم میگفتم بابام برمیگرده و هرروز صبح که بیدار میشدم به امید این بودم که پدرم برگشته باشه. همیشه حسرت این رو داشتم که وقتی صدا میزنم:((بابا...))، پدرم جواب بده:((بله پسرم)). اما هیچ وقت نتونستم این رو تجربه کنم. تمام دوران کودکی رو من در انتظار برگشتن پدرم سپری کردم ودر تمام این دوران مادرم با زحمتها و سختیهای بیشماری من و خواهرم رو بزرگ میکرد. 

خاطرات زندگی یک فرزند شهید

  • ۰۱:۳۶

تشییع شهدا

خاطرات زندگی یک فرزند شهید :

همیشه توی زندگیم یه حسرت بزرگ توی دلم هست که هیچ وقت نمی تونم فراموشش کنم.پدرم در تاریخ 30/02/1365 در عملیات حاج عمران به شهادت رسید .من حدوداً سه ماه بعد از شهادت پدرم به دنیا اومدم. این حسرت ندیدن پدرم بوده و هست و خواهد ماند. امسال بیست و هفتمین سالی بود که سفره هفت سین رو بدون پدرم پهن می کردیم. من برعکس بقیه هیچ وقت شوقی برای نوروز نداشتم چون می دونستم که باز هم به جای اینکه با پدرم سر سفره هفت سین بشینم باید با یه عکس از پدرم لحظات سال تحویل رو سر کنم.

شنیدن یا خوندن این جملات خیلی راحت و آسان است ، اما من 27 سال چشم انتظار بودم.

شهید شیخ عالی علیزاده نصیری ، شهدای عشایر ، پلدختر

  • ۲۲:۴۸

شهید شیخ عالی علیزاده نصیری- پلدختر لرستان

نام: شیخ عالی

نام خانوادگی : علیزاده نصیری

نام پدر: خدارس

شغل : پاسدار 

تاریخ تولد: 20-12-1348 شمسی

محل تولد: پلدختر

تاریخ شهادت : 12-5-1372 شمسی

محل شهادت : بوکان 

دلیل شهادت :

مزار : گلزار شهدای خلیل اکبر - پلدختر - لرستان

مراسم عروسی فرزند شهید علیزاده در کنار مزار پدر شهیدش 

سرگرد خلبان شهید یاسر محمدیان - خرم آباد

  • ۱۱:۲۴

خلبان شهید یاسر محمدیان-خرم آباد

تشییع پیکر شهید سرگرد خلبان یاسر محمدیان در خرم آباد

صبح روز پنج‌شنبه 26 تیرماه 1393 پیکر خلبان خونین‌بال ارتش شهید سرگرد یاسر محمدیان بر دستان مردم شهید‌پرور استان لرستان از مسجد توسلی به سمت گلزار شهدای خرم‌آباد تشییع شد.

به گزارش یافته، شهید یاسر محمدیان روز سه‌شنبه حین آموزش خلبانی در سانحه‌ی هوایی که در حوالی دریاچه بختگان استان فارس روی داد همراه با سرتیپ دوم سعید ذوالفقاری به شهادت رسید.

مراسم تشییع پیکر شهید محمدیان با حضور هم‌رزمان این شهید والامقام، نماینده‌ی ولی فقیه و امام جمعه شهرستان خرم‌آباد، استاندار لرستان‌، مدیران دستگاه‌های اجرایی، شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر و شماری از مردم قدرشناس و نجیب خرم‌آباد برگزار گردید.

قابل ذکر است شهید یاسر محمدیان فرزند پاسدار شهید فتح‌الله محمدیان از شهدای دوران دفاع مقدس است و  دارای یک فرزند پسر چهار ساله است.

خاطره ای از همسر شهید سیدنورخدا موسوی

  • ۰۰:۲۴

خانواده شهید سیدنورخدا موسوی

خاطره ای از خانواده شهید سید نورخدا 

در زمان حیات شهید سیدنورخدای عزیز یک شب سعادتی شد و با بچه‌های مسجد امام حسین علیه السلام به دیدار و زیارت این سید عزیز رفتیم.

بچه ها به دور نشسته بودند و پسر سید خدا پذیرایی می کرد.

همسر شهید نقل کرد که دیروز یک چندتا از خواهران برای دیدار آمده بودند و گفتند که خواب دیدیم که در منطقه سوریه و اطراف حرم حضرت زینب سلام الله علیها در حال جمع آوری اعضا و اجساد شهدا بودند . یک آقایی بود که به او می گفتند خادم حرم .

از او پرسیدیم که این دیگه آخرین مرحله نبرد و شهادت شهدا است؟! 

ایشان گفتند که نه . یک مرحله دیگر هست که در آنجا وقتی پسر سید نورخدا به شهادت برسه اونوقت دیگه پرچم رو‌ میدن دست امام زمان عج .

و ایشان به خوشحالی و شور و شوق می گفت :

یعنی همین پسرم‌ که داره پذیرایی می کنه. اونوقت من هم میشم همسر شهید و‌ هم‌ میشم مادر شهید .

و این را با یک حالت شور و شوقی می گفت که آدم تعجب می کرد از روحیه بالای این مادر.

آخه کیه که بهش بگن جوانت شهید میشه و با شوق و افتخار بگه من میشم مادر شهید 🤔😳

اللهم عجل لولیک الفرج

#مردان_خدا 📿

@mardane_khoda

شهید سید نورخدا موسوی و پسرش

هرگز فکر نمی‌کردم همسرم شهید شود

  • ۱۳:۰۸
هرگز فکر نمی‌کردم همسرم شهید شود

گفت‌وگو با همسرشهید «شیردل»؛

هرگز فکر نمی‌کردم همسرم شهید شود

شهید«علی اصغر شیردل» از جمله مهندسانی است که برای کمک به رزمندگان به سوریه رفت و در نهایت به مقام شهادت نائل شد. بازگشت پیکر این شهید بعد از یکسال بهانه ای شد تا با خانواده‌اش گفتگو کنیم.

مجله مهر- عطیه همتی: «تفحص» حالا به شهدای حرم رسیده است. به استخوانهای تازه تازه و پیکرهای پاره پاره شان در غربت سرزمینی که بارها روضه هایش را اشک ریخته ایم. نسل تازه به بار نشسته امروز دسته دسته می رود تا کیلومترها دورتر از وطن، «روایت فتح» تازه ای بسازد تا مبادا روزی دستان آلوده حرامیان همیشگی تاریخ به حریم مقدس اهل بیت دست درازی کند. قصه این روزهای سرزمین من، قصه مدافعان و پهلوانان گمنامی است که عکسهایشان این روزها زینت بخش خیابان های شهر شده است تا دوباره به یادمان بیاورند «جهاد هنوز ادامه دارد...»

خاطره دیدار شهید سید مصطفی دریاباری از زبان فرزندش

  • ۰۹:۳۲

نام :سیدمصطفیhttps://www.golzar.info/wp-content/uploads/2017/05/6209657.jpg

نام خانوادگی : دریاباری
نام پدر : سیدمحمد
تاریخ تولد : 1338/01/01
محل تولد : تهران
سن : 24 سـال
مذهب : اسلام شیعه
تاریخ شهادت : 1362/12/09
محل شهادت : جفیر
دسته عملیاتی : بسیج
یکم فروردین ۱۳۳۸، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش سیدمحمد، کارمند بود و مادرش، سیده لقمانه نام داشت. تا پایان سوم راهنمایی درس خواند. ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. نهم اسفند ۱۳۶۲، در جفیر بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.

پدرم را در طلائیه دیدم

در بهمن سال 1379 از سوى دبیرستان ما را به بازدید از جبهه هاى نور بردند. در 23 بهمن در اردوگاه اروند خرمشهر خوابیده بودم. نیمه هاى شب پدرم را که در موقع شهادت او من هنوز به دنیا نیامده بودم در خواب دیدم که به من می گفت : فردا شما را به منطقه طلاییه میبرند و هوا هم خوب خواهد بود و باران نخواهد آمد(روز قبل هوا بارانى بود و ما نگران این بودیم که در صورت ادامه باران نتوانیم از جبهه ها بازدید کنیم) به همین دلیل از پدرم پرسیدم: پس فردا به طلاییه مى رویم؟ گفت: بله به شوخى از او پرسیدم :تو را مى توانم در آنجا ببینم؟ پاسخ داد: آری، مى توانى مرا ببینى. پرسیدم: کجا مى توانم تو را ببینم؟ گفت: وقتى به طلاییه رسیدید در یک محل که نزدیک یک گودال است نماز میخوانید.

زندگینامه شهید محمد صادق وند ، شهدای ارومیه

  • ۲۲:۰۴

شهید محمد صادقوند

زندگینامه شهید محمد صادق وند

شهید محمد صادق وند در دوم خرداد سال 1332 در یک خانواده متوسط در شهر ارومیه به دنیا آمد. در دوران کودکی پدر بزرگوارش را از دست داد. محمد چون فرزند بزرگ خانواده بود سرپرستی برادر و خواهر کوچکترش را بر عهده گرفت. سردی و گرمی روزگار از او مردی خود اتکا با توانائی های خاص به وجود آورده بود و شخصیت مستقل و مهربان ایشان را در بین دوستان و آشنایان محبوب تر ساخته بود. او در خانواده فرزند صالحی بود و از نظر عمل به واجبات دینی و اصول اخلاقی زبانزد خاص و عام بود. او همیشه به فکر مستضعفان بود و تا حد امکان به آنها یاری می رساند.

با وجود اینکه مسئولیت سنگین خانواده را بر عهده داشت و برای امرار معاش خانواده تلاش می کرد در کنار آن به فعالیتهای ورزشی نیز می پرداخت و علاقه خاصی به رشته های وزنه برداری و کشتی داشت و در این رشته ها مقامهای کشوری کسب کرده بود. در سال 1352 وارد ارتش شدند و بعد از انقلاب با توجه به علاقه فراوانش به نظام مردمی جمهوری اسلامی از اوایل انقلاب در جنگهای چریکی کردستان شرکت داشتند که حاصل آن دو بار مجروحیت در این مقاطع بوده است.

در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با وجود مجروحیت عازم جبهه های جنوب کشور شد و در عملیات فتح المبین در دوم فروردین ماه سال 1361 در محل پل کرخه بر اثر اصابت ترکش نارنجک به شهادت رسید. دوستان ایشان بعدها خاطره شهادت ایشان را اینگونه توصیف کرده اند.

شهید بزرگوار در عملیات فتح المبین بعد از فتح خاکریز اولین فتح دومین خاکریز دشمن بر اثر اصابت نارنجک دچار خونریزی شدیدی می شود همرزمان خواسته اند که ایشان را به پشت جبهه منتقل سازند ولی این شهید عالی قدر با این اظهار که ادامه عملیات از هر چیزی واجب تر است با انتقال خود موافقت نکرده و بعد از پایان عملیات به دلیل شدت جراحات حین انتقال به پشت جبهه در هلی کوپتر جان به جان آفرین تسلیم نموده است.

از این شهید بزرگوار یک فرزند به یادگار مانده است که هم اکنون با مادرش زندگی می کند آرامگاه این شهید در محل ولادتش در شهر ارومیه در باغ رضوان می باشد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

۱ ۲
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan