یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

ما شرمنده اسلامیم ، شهید یدالله کلهر

  • ۰۰:۵۸

شهید یدالله کلهر

سال ۱۳۶۲ در عالـم‌ بچگی

از پسـر خاله‌ام‌ باهیجـان پرسیدم:

 شما رزمنده‌ اسلامین؟!

 گفت: نه عزیزم!

*ما شرمنده‌ اسلامیم*

می گفت‌ از آن‌ موقع‌ فڪر می کردم *شرمنده‌ اسلام‌* یک‌رده‌ بالاتره‌ و افتخار می ڪردم پسرخاله‌ام‌ *شرمنده‌ اسلامه!*

تا شهید شد 🤔

#شهید_یدالله_کلهر 🌹       

شهید یدالله کلهر  

شهیدی که همیشه لباسش منظم و اتو کشیده بود !

  • ۲۳:۴۱

شهید علی حمیدی اصل _شهدای ملاثانی اهواز

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید علی حمیدی اصل در نهم خرداد 1336 در خانواده مذهبی در شهرستان اهواز دیده به جهان گشود . پدرش قاسم نام داشت و کشاورز بود و مادرش ظهیره خانم نام داشت. بسیار برای خانواده وقت می گذاشت و احترام به والدین را اصل زندگی خود قرار داده بود.

باهوش و مودب 

رفتارش همه را مجذوب خود میکرد. باهوش و مودب بود. وی علاقه بسیاری به پدرش داشت بطوریکه زبانزد همه دوستان و آشنایان بود در هر حالی که بود هم در کشاورزی و هم در سایر امور به پدرش کمک میکرد. تا چهارم متوسطه در رشتۀ تجربی درس خواند و در سن جوانی در سال 1359 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد.

شهادت

از بسیجیان فعال مسجد محله بود با همه با خوش رویی و با محبت رفتار میکرد. با شروع جنگ تحمیلی به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و در چهارم دی 1365 در شلمچه به شهادت رسید و پیکر وی را در روستای ملاثانی تابعه زادگاهش به خاک سپردند.

سردار شهید علی حمیدی اصل را باید دوباره شناخت

شهیدی که دهان خود را پر از گل کرده بود

  • ۲۳:۲۱

شهید سعید حمیدی اصیل -شهدای ملاثانی اهواز

🔺 *شهیدی که دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای ناله‌اش موجب لو رفتن مَعبر شود*.
*برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط ‌شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم، وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم که شهید *حمیدی‌اصل* هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشه‌ای از معبر افتاده است اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که دهان شهید پر از گِل شده بود*.
*بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای ناله‌اش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود*.
😔🌹🌹🌹
🌷 *شهید سعید حمیدی‌اصیل*🌷
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید سعید حمیدی اصل در سوم خرداد 1348 در خانواده ایی مذهبی در شهرستان اهواز دیده به جهان گشود. پدرش قاسم نام داشت و کشاورز بود و مادرش ظهیره خانم نام داشت. خوش رو و خوش خنده بود. به خانوادۀ خود بسیار احترام می گذاشت.
مقام آور مسابقات قرآن
فردی مومن و مذهبی بود و در زمینۀ مسابقات قرآنی مقام استانی داشت. در تمام مراسم های مذهبی و راهپیمائیها حضوری فعال داشت. تا سوم متوسطه در رشتۀ تجربی درس خواند و با شروع جنگ تحمیلی از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و در تاریخ چهارم دی 1365 در جزیرۀ سهیل به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص ، در روستای ملاثانی تابعه زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیت نامه شهید سعید حمیدی اصیل

وصیتنامه و زندگینامه سردار شهید محمود صالحی از تربت حیدریه

  • ۱۰:۲۵
وصیتنامه و زندگینامه سردار شهید محمود صالحی از تربت حیدریه
شهید محمود صالحی
ولادت: 12 فروردین 1340 
محل ولادت : تربت حیدریه
شهادت:17 مهر 1361 
محل شهادت : سومار
مزار: گلزار شهدای تربت حیدریه - بهشت عسکری
 
زندگی نامه شهید محمود صالحی
آرزوی پدر و مادرش از تولد کودک این بود که او کودکی اهل و صالح باشد. کودک در دوازدهمین روز فروردین سال 1340 به خجستگی و ستودگی به دنیا آمد و «محمود» نام یافت. یک بیماری در بیست روزگی و پناه بردن به حضرت ابوالفضل(ع) در شفای کودک خاطرات پدر و مادر از دوران کودکی محمود است. محمود به نام حضرت ابوالفضل عقیقه شد و از بیماری مهلک رست.

سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت

  • ۰۹:۳۳


سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت :
ننگ تاریخ بر پیشانی ما خواهد ماند،اگر ذره ای از راه شهیدان عقب نشینی کنیم ،مانند خوارج نهروان خواهیم بود اگر به اسلام و امام و شهیدان پشت کنیم.

شهید مدافع حرم مرتضی بصیری پور -شهدای بیرجند

  • ۱۹:۰۶

شهید مدافع حرم مرتضی بصیری پور -بیرجند

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، چشمانش به تلفن منزل دوخته شده است، در دلش آشوب است و آرام و قرار ندارد. طه خواب است و منتظر آمدن پدر که گفته بود می‌آید. آقا مرتضی حرفش حرف بود، زیر قولش نمی‌زد.

با همه دلواپسی نهار را هر طور بود برای طه درست کردم او را غذا دادم اما خودم نتوانستم چیزی بخورم. استرسی عجیب در دلم افتاده بود و از خانه بیرون نرفتم و منتظر زنگ تلفن بودم. عقربه‌های ساعت 17 را نشان می‌داد تلفن خانه زنگ خورد، طه به‌سمت گوشی رفت اما زودتر خود را رساندم تا او برندارد. در صدای پشت تلفن بغضی نهفته بود بغضی که می‌خواست خبری را به من بدهد اما جرئت بازگو کردن نداشت.

اضطراب بر من غلبه کرده بود دیگر خود را برای شنیدن هر اتفاقی آماده کردم. خبر کوتاه بود اما دردناک. آن خبر کوتاه پایان همه دیدارهای من و مرتضی بود و از آن روز باید برای طه هم پدر و هم مادر باشم.

خاطراتی از شهید حسن حق نگهدار - شهیدی که شوخی زیاد می کرد

  • ۱۰:۱۶

ماجرای ازدواج شهیدی که هم «حسن» بود هم «حسین»+عکس

بعد از عملیات سوسنگرد و حماسه آفرینی شهید حسن حق نگهدار در این عملیات ، با او آشنا شدم . یکی از تکه کلامهای او برای کسانی که با او شوخی داشتن بکار بردن کلمه " شافتک " بود و این کلمه بین ما زیاد رد و بدل می شد.
مدتی بود که در بنیاد مشغول بکار شده بودم و کارم رفتن به منزل شهدا و تشکیل پرونده برای آنان بود.
طبق معمول اسامی شهداء ، اسرا و مفقود الجسد ها به قسمت ما می آمد و پس از هماهنگی با خانواده به منزل ایشان مراجعه و نسبت به تشکیل پرونده اقدام می کردیم .

برای من رفتن به منزل دوستان و هم رزمان خیلی مشکل بود ولی حسن کار در این بود که وقتی خانواده می فهمید از هم رزمان شهید هستیم بهتر پذیرای ما بودند.
شب قبل از رفتن به منزل حسن، به خوابم آمد و با همان چهره خندان و بشاش که خصوصیات مومنین واقعی است شروع کرد به شوخی کردن و گفت شافتک حالا کارت به جایی رسیده که میخای برا من پرونده درست کنی !

راوی:حاج احمد عبدالله زاده

منبع: شهدای شیراز

زندگینامه  و وصیت نامه شهید در اینجا

شهید محسن صادقی - شهدای الیگودرز لرستان

  • ۰۰:۱۳

شهید محسن صادقی - الیگودرز لرستان

نام :  شهید محسن صادقی 

فرزند  : محمد مهدی

تاریخ شهادت  :  ۱۳۶۵/۰۲/۳۰

محل شهادت : منطقه عملیاتی حاج عمران عراق

محل دفن  :  گلزار شهدای شهرستان الیگودرز 

دوازدهم فروردین ۱۳۴۳، در شهرستان الیگودرز به دنیا آمد. پدرش محمدمهدی، کارمند دفتر ثبت اسناد بود. وی چهره متین و دوست داشتنی داشت و با آوردن روزی پاک و طیبی برای اهل خانواده چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که  توفیق یافت به عنوان پدر شهید جایگاه خود را در عالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش فروغ خانم خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید محسن  پا به عرصه وجود گذاشت. گر چه از نظر تحصیلات کلاسیک مدارج عالیه نداشت، اما تکلیف الهی وی را برآن داشت به فرمان امام خمینی قدس سرو شریف، بعنوان پاسدار مخلص در کنار همسنگران مجاهد الهی در سپاه اسلام قرار گیرد و از نظر معارف علوم اسلامی به عالی‌ترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوری‌که ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر بنماید. زندگی عارفانه این شهید عظمی در سی ام اردیبهشت ۱۳۶۵، در منطقه عملیاتی حاج عمران عراق بر اثر ترکش نارنجک دستی دشمن بعثی به پشت و کمر پایان یافته و به خیل همسنگران شهیدش پیوست و تا ابد برای همیشه جاودانه گردید . مزار وی در گلزار شهدای شهرستان الیگودرز  واقع است.

وصیت نامه

شهیدی که قول داد برای زائرانش دعا کند

  • ۱۸:۵۲

شهید سجاد زبرجدی

شهیدی که قول داده برای زائرانش دعا کند

در بهشت زهرای تهران قطعه ۵۰، شهیدی خوابیده است که قول داده برای زائرانش دعا کند، سنگ قبر ساده‌ی او حرف‌های صمیمانه‌اش و قولی که به زائرانش می‌دهد، دل آدمی را امیدوار می کند. 

بخشی از وصیتنامه:

شما چهل روز دائم‌الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.

نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید درهای اجابت به روی شما باز میشود.

سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند.

از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه دعای فرج فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید، زیرا امام منتظر دعای خیر شما است.

سه چیز را هر روز تلاوت کنید:

 ۱- زیارت عاشورا

 ۲- نافله

 ۳- زیارت جامعه کبیره 

اگر درد دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شهید شود. خداوند سریع‌الاجابه است، پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.

 شادی روح بزرگ شهید سجاد زبرجدی صلوات

پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون"

به نقل از وبلاگ سرباز مادر 

شهید علی آقا عبداللهی (ابو امیر) شهید مدافع حرم جاویدالاثر

  • ۱۳:۰۴

https://navideshahed.com/files/fa/news/1395/8/1/36886_496.jpg

شهید علی آقا عبداللهی (ابو امیر)

تاریخ تولد : 1369/07/10

محل تولد : تهران

تاریخ شهادت : 1394/10/23

محل شهادت : خانطومان - سوریه

وضعیت تاهل : متاهل با 1 فرزند

محل مزار شهید : جاوید الاثر

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و صلوات بر محمد وآل محمد و روح پرفتوح امام (ره) و با درود به امام خامنه‌ای

خدمت همسر عزیز و دوست داشتنی خودم سلام عرض می‌نمایم. می‌دانم خیلی ناراحتی و از زمانی که با من ازدواج کرده‌ای جز زحمت چیز دیگری نداشته‌ام. می‌دانم قصور زیادی دارم و آن طور که شما برای من بوده‌ای، من برای شما نبوده‌ام. اگر همیشه با شجاعت و اصرار به انجام هرگونه ماموریتی داشته‌ام، فقط به خاطر همت و بردباری و مسئولیت پذیری شما بوده است. از خداوند می‌خواهم اگر عمری باقی بود به بنده توفیق جبران زحمات شما را بدهد و اگر خداوند خواست و به این بنده لطف نمود و شهادت را نصیب کرد، امیدوارم بنده را حلال بفرمایید.

همسر عزیزم هدف بنده از این ماموریت، لبیک گفتن به شعار نحن عباسک یا زینب می‌باشد و دیگری خوشحالی خانواده‌های مسلمان که می‌دانم خوشحالی خانواده خود را در پی دارد می باشد و نابودی کفار زمان ان شاالله و در آخر توفیق شهادت.

خواسته من از شما این است که

شهیدی که با این عکس مشهور شد /شهید محمد غفاری

  • ۱۱:۲۷

شهید محمد غفاری

  • نام و نام خانوادگی: محمد غفاری
  • نام پدر : حسین
  • محل تولد : همدان
  • تاریخ ولادت: ۱۳۶۳/۱۰/۳۰  
  • تاریخ شهادت :  ۱۳۹۰/۶/۱۳
  • محل شهادت: سردشت و در تپه جاسوسان
  • مدت عمر: ۲۷ سال
  • محل مزار : گلزار شهدای همدان
  • کتاب مربوط به این شهید: پرواز در سحرگاه

شهید محمد غفاری در 30 دی ماه سال 63 در همدان متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی را طی کرد و پس از اخذ دیپلم  در کنکور سراسری در رشته داندانپزشکی قبول شد. از آن‌جا که عشق به شهادت در وجود او موج می‌زد, از تحصیل در رشته داندانپزشکی صرف نظر کرد  و پس از شرکت در آزمون ورودی دانشگاه امام حسین(ع) و قبولی در آن, به یادگیری علوم و فنون نظامی و درس ایثار و از خودگذشتگی مشغول شد.سپس وارد یگان ویژه صابرین شد و سرانجام  در 13 شهریور 1390 در ارتفاعات جاسوسان در منطقه سردشت به آرزوی دیرینه خود رسید و به فیض شهادت نائل شد.

زندگی نامه شهید محمد غفاری

شهیدی که آیت الله بهجت نامش را از فرهاد به عبدالمهدی تغییر داد

  • ۱۴:۳۲

وصیت نامه ی خواندنی از شهید مدافع حرم عبدالمهدی کاظمی

شهیدی که آیت الله بهجت نامش را از فرهاد به عبدالمهدی تغییر داد و روز شهادتش را بهش گفت

ماجرای عجیب وصلت شهید مدافع حرم عبدالمهدی کاظمی در گفت و گوی «جوان» با همسرش

واسطه ازدواج شهید عبدالمهدی کاظمی و همسرش مرضیه بدیهی، شهید سید مجتبی علمدار بود. هر دو به این شهید متوسل می‌شوند تا همسری متدین نصیبشان شود و طی یک رؤیای صادقه، شهید علمدار، عبدالمهدی را به همسرش معرفی می‌کند. به این ترتیب ازدواج خوبان شکل می‌گیرد و 9 سال ادامه می‌یابد. یک زندگی شیرین که با شهادت عبدالمهدی در سوریه در تاریخ 29 دی ماه 94، به سرنوشتی زیباتر ختم می‌شود. حالا که کمتر از یک سال از شهادت عبدالمهدی می‌گذرد، با همسرش مرضیه بدیهی همکلام شدیم تا هرچه بیشتر از این شهید مدافع حرم بدانیم.

شهیدی که آیت‌الله بهجت پیش‌بینی شهادتش را در روز تاج‌گذاری امام زمان(عج) کرده بود و طبق همین پیش‌بینی، عبدالمهدی آسمانی شد.

گفتگو با همسر شهید عبدالمهدی کاظمی را در ادامه بخوانید:

بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan