یاد شهیدان 🌹

شهدا را فراموش نکنیم

شهید الیاس سوری ، فرمانده گردان تخریب ، شهدای رومشکان

  • ۰۳:۱۲

شهید الیاس سوری - رومشکان کوهدشت

وقتی رزمندگان از روی بدن فرمانده عبور کردند

یکی از همرزمان شهید الیاس سوری گفت: در عملیات نصر هشت شهید سوری خود را روی سیم‌خاردارهای توپی انداخت تا نیروها بتوانند عبور کنند. با عبور نیروها از روی بدن خونین و مطهر آن مجاهد ایثارگر، کمین‌های دشمن منهدم شد و خط دشمن شکست.

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، «شهید الیاس سوری» تیرماه سال ۱۳۴۷در روستای خاصی آباد از توابع شهرستان رومشکان متولد شد. هنوز پنج سال از عمرش سپری نشده بود که طعم تلخ بی‌مادری را چشید.

 

یک سال پس از درگذشت مادر و فقدان محبت مادری سال ۱۳۵۳ در دبستان مسجدی روستای شیراوند به سنگر تعلیم و تربیت برای کسب علم و دانش پرداخت. در سن ۹ سالگی در حین کار کشاورزی با پدر، یک‌بار خطر مرگ به طور جدی او را تهدید کرد و از ناحیه سر جراحت سختی به او رسید، اما استقامت او در برابر زخم‌هایش، پدر را به تعجب واداشت.

او در سال‌های ابتدایی شروع جنگ که هنوز به سن حضور در جنگ و جهاد و جبهه نرسیده بود، چندین‌بار بطور مکرر به سپاه منطقه جهت اعزام به جبهه‌های حق علیه باطل مراجعه کرد، اما به علت صغرسنی از اعزامش ممانعت کردند.

 

وقتی رزمندگان از روی بدن فرمانده عبور کردند

تا اینکه در سال ۱۳۶۴ به خیل سپاهیان اسلام در جبهه‌های جنوبی کشور پیوست و پس از سپری کردن دوره‌های آموزشی و مقدماتی با لباس بسیجی به مدت دو سال متوالی خدمت کرد. در طی این دو سال یک‌بار در سال ۱۳۶۴ در حین گشت‌زنی به علت سقوط در گودال ستون فقراتش مورد عمل جراحی قرار گرفت و یک بار دیگر در عملیات نصر ۸ (شمال شرق سلیمانیه عراق) به دست دژخیمان رژیم بعث عراق مجروح شد.

الیاس سوری در سال ۱۳۶۶ به عضویت رسمی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی درآمد و در گردان مهندسی رزمی لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل(ع) استان لرستان در کسوت تخریب‌چی شروع به فعالیت جدید کرد و تقریبا در تمام عملیات‌هایی که لشکر ۵۷ در آن حضور داشت به عنوان تخریب‌چی و خط شکن و بازکننده معابر و میادین مین فعالیت‌های متهورانه و جسورانه‌ای از خود به نمایش گذاشت.

به طوری که در عملیات «نصر ۸» که در آبان‌ماه سال ۱۳۶۶ در شمال شرق سلیمانیه جهت تصرف ارتفاعات «گرده رش» و «آسوس» عراق و به طور غافلگیر کننده‌ای انجام شد، او در حین بازکردن معبر به دو رشته سیم خاردار توپی که ارتفاع آنها بیش از یک متر بود می‌رسد و تیربارچی دشمن در فاصله ۲۰ متری نیروهای خودی قرار داشت که او زیپ اورکتش را می‌بندد و خود را به روی سیم خاردار پل می‌کند و می‌گوید از روی بدن من عبور کنید.

یکی از همرزمانش نقل می‌کند: «در آن عملیات وقت آنچنان تنگ بود که حتی ایشان فرصت پوشیدن دستکش را نداشت و هنوز لباس‌های پاره پاره شده و جراحاتی که در اثر دراز کشیدن روی سیم خاردار بر دست وسینه‌اش وارد شده بود و خون از آنها جاری می‌شد را فراموش نمی‌کنم. چرا که گلوله باران شدت گرفت. مدام تلفات می‌دادیم و هرچه زمان می‌گذشت ممکن بود حادثه ناگوار دیگری اتفاق بیفتد. همه به تکاپو افتادند تا راه چاره‌ای بیندیشد. در آن شرایط ابتدا بچه‌ها قبول نمی‌کردند، ولی چون دیدند چاره‌ای نیست، با اکراه از روی بدنش عبور کردند. او مدام «یاحسین» و «یازهرا» می‌گفت و بچه‌ها زیر رگبار گلوله از روی بدنش عبور می‌کردند. دشمن ضمن تیراندازی، پشت سر هم نارنجک پرتاب میکرد.

برادر سوری همچنان یا حسین گویان زیر پوتین بچه‌هایی که از روی بدنش بالا می‌رفتند تا کمین دشمن را منهدم کنند، بچه‌ها را به عبور از روی بدن خودش تشویق می‌کرد و در همان حال به وسیله نارجک دشمن از ناحیه دست‌ها مجروح شد. فریاد «یاحسین» برادر «سوری» قطع شد. بچه‌ها تصور کردند که او شهید شده است. با عبور نیروها رزمنده از روی بدن خونین و مطهر آن مجاهد ایثارگر، کمین‌های دشمن منهدم و خط دشمن شکست.

 

بدن الیاس دلاور به وسیله سیم خاردار سوراخ سوراخ و دستانش بر اثر ترکش نارنجک مجروح شده بود. نیروهای امداد او را که بی‌هوش شده بود برای مداوا به پشت خط منتقل کردند. به برکت ایثار و خون رزمندگانی مانند الیاس سوری، گردان انبیاء(ع) توانست در همان ساعت اول عملیات، تمام خطوط را درهم شکسته و بر دشمن مسلط شود. در عملیات نصر۸ بود که همه فرماندهان جنگ به ویژه مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه زبان به تحسین او گشودند و آن را «فاو کوچک» لقب دادند.

 

وقتی رزمندگان از روی بدن فرمانده عبور کردند

شهید الیاس سوری پس از گذراندن دوره‌های متعدد مربیگری تخریب در پادگان شهید منتظری کرمانشاه و شهید حبیب اللهی نیروی زمینی سپاه و پس از طی فرماندهی دسته از گردان تخریب از تاریخ 1366.1.20 تا 1366.9.15 با عضویت بسیجی و از تا ریخ 1366.10.1 تا 1370.1.10 فرمانده گروهان دوم از گردان تخریب و در سال ۱۳۷۱ به عنوان فرمانده گردان تخریب تیپ ۵۷ حضرت ابوالفضل در آمد. مأموریت فرمانده جوان و بچه‌های تخریب هنوز تمام نشده بود بلکه تازه کار آنها شروع شده است چرا که باید پیکر بسیاری از بچه‌هایی که در مرزها و مناطق جنگی جا مانده بودند به خاک ایران انتقال داده می شد و بسیاری از مناطق از و جود مین‌های کار گذاشته شده توسط دشمنان پاکسازی می شد.

وقتی رزمندگان از روی بدن فرمانده عبور کردند

شاید بتوان گفت تنها بچه‌های تخریب بودند که با بسیاری از مناطقی که مین گذاری شده بودند آشنایی داشتند و در مورد نحوه پاکسازی مناطق آگاهی کامل داشتند. الیاس بعد از جنگ تحمیلی در راستای همین مأموریت از هیچ کوششی جهت پیشبرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی دریغ نکرد تا اینکه در هشتم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۷۳ به شهادت رسد.

شهید الیاس سوری - رومشکان کوهدشت

وصیت نامه شهید الیاس سوری :

خدایا کاری کن در واپسین دم حیات نام تو بر زبانم ، عشق حسین در دلم و شور خمینی در سرم

قسمتی از وصیت نامه شهید الیاس سوری

بسم الله الرحمن الرحیم

بار خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و یاری نما فرزند خلف رسول الله امام امت خمینی بت شکن راه اسلام بر ارواح پاک و مطهر شهدای خفته انقلاب اسلامی بار خدایا قلب این بنده حقیر را با نور خود منور گردان و ایمان مرا چنان استوار کن که حتی در برابر کوهی از بلایا و مصایب خم به ابرو نیاوم عشق خودت را نیز چنان در سینه ام بنشان که در واپسین دم حیات نام تو بر زبانم عشق حسین در دلم و شور خمینی در سرم باشد بار الها سخن تو با بنده رسولت حضرت محمد (صلی الله و علیه و آله وسلم) اشک شوق در چشمانم جاری کرده آنگاه که فرمودی:  یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم

ای اهل ایمان آیا می خواهید شما را به تجارتی سودمند دعوت کنم تجارتی که شما را از عذاب سخت روز قیامت نجات دهد ایمان یاورید به خدا و رسولش و جهاد کنید در راه خدا با اموال و جانهایتان ای مولی و آقای من امروز را امید و عفو و گذشت وبادرخواست احسان و بخشش به سوی تو آمده ام بار خدایا اگر حیاتم در پیشبرد اسلام ثمر نمود خونم را عامل حرکت و وحدتی هر چه بیشتر برادران مسلمان بگردان و این را هم به شما مسلمان بگویم که همه رزمندگان با دیده باز قطبی سر شار از عشق به اسلام و انقلاب به جبهه حق علیه باطل می روند و بنده هم با آگاهی کامل به جبهه آمده ام و همیشه آرزوی شهادت در سر داشته بار خدایا یا ایمان مرا محکم گردان تا از امتحان تو برایم و یا امتحان را بر من آسان گردان تا موفق شوم و ای کسی که در جایی حاکم شده ای و پشت میز ریاست نشسته ای به آن میز دلخوش مباش و به داد مردم مستضعف برسید تا می توانید با آنها مبارزه کنید ای مسؤلین منطقه در هر پست و مقامی که هستد چرا طرفداری از خانهای زورگو می کنید چرا به داد مردم نمی رسید همیشه با بسیج همکاری مستمر داشته باشد و اگر اشتباه کوچکی از یک بسیجی سر زند اشتباه او را به گردن همه بچه های خالص نگذارید و کاری نکنید که منافقین سوء استفاده نمایند و رزمندگان را یاری کنید و ای برادر اسلحه بر زمین افتاده ی مرا بردار و تیرش را به طرف دشمن خالی نما و اما مادر عزیزم مبادا در مرگ من تحمل تو را از بین ببرد وصدای گریه و ناله تو به گوش نامحرم برسد مادر جان با استقامت و صبر تان به زبان درس عبرت بدهید زیرا قربانی کردن در راه خدا گریه و شیون ندارد پدرم مرا ببخش که نتوانستم جبران زحمات را بکنم مبادا به عنوان اینکه شهید داده اید از دولت انتظار کمک داشته باشید چون هما نطوری که فروختن گوشت قربانی حرام است انتظارش بیش ازحد از دولت هم صحیح نیست والسلام

خدایا وقتی به خود می نگرم می بینم که پشتم خم شده از سنگینی گناه نا امید میشوم و میگویم بجایگاه ابدیم آتش قیامت است و از شهداء و اولیاء خدا دور خواهم بود ولی وقتی فکر میکنم می بینم هرچه گناهانم زیاد باشد از رحمت بیپکرانت که بیشتر نیست باز امیدوار می شوم از کلیه برادران و خواهران مسلمان میخواهم که همیشه یاد خدا باشند و دنیا را محل سازندگی خود قرار بدهند و روز به روز خود را به خدا نزدیکتر کنند و واقعاً این را بخود بقبولانند که دنیا فانی و محل موقتی است که انسان باید در این محل موقت وزود گذر خود را کاملاً برای دنیای آخرت آماده سازد برادران و خواهران ما عزادر نمی خواهیم بلکه رهر و می خواهیم یعنی مثل کسانی نباشید که فقط در تشیع جنازه شرکت کنیم ولی هیچ تحولی در خود به وجود نیاوریم بلکه باید هدف آنان را دریابیم و خودمان را با آن اهداف الهی هستند تطبیق دهیم نماز را سبک نشماریم و به آن اهمیت فراوان بدهید و نماز را با تعقیبات و خلوص نیت انجام دهید من همیشه از شخص بی نماز و بد حجاب بیزار بودم و هستم مگر آن زمانیکه شخص نماز بخواند و بطور کامل ظاهر و باطنش و حجابش را رعایت کند گوش بفرمان رهبر باشید و دنباله رو شهدا و صالحان خدا سعی کنیم همه کارهایمان برای خدا باشد حتی خوردن و خوابیدن و خشمگین شدنمان هم برای خدا باشد و البته اگر خدا وند ما را لایق دانست و شهادت نصیبم کرد وافسوس مخورید و شکر خدا را بجا آورید و البته گریه نکنید ولی می گویم بی تابی نکنید من رفتم تا آنچه را که خدا حکم کرده به انجام برسانم و شما را به خدای بزرگ می سپارم و خطاب بشما در مساجد ها برادران سنگرانتان را حفظ کنید و جبهه را هم فراموش نکنید و سعی کنید نماز جماعت رادر مسجد با نظم بیشتر و بهتر برگزار کنید و به عزادری امام حسین (علیه السلام) مرا هم یاد کنید و در پایان دعا برای امام و رزمندگان و کسانی که لایق انقلابند و زحمت انقلاب اسلامی را می کشند.

منبع:سیستم اطلاعاتی معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان لرستان

منتظرالمهدی (عج)

سلام عیدتون مبارک 

سلام علیکم
بر شما هم مبارک باشه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بسم رب الشهدا

برای معرفی شهدا

و زنده نگهداشتن یاد شهدا

و ادامه راه آنان

« شهید بلاگ »

یاد شهدا را فراموش نکنیم تا راه شهدا را گم نکنیم.
پیوندها
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan